نمونه‌ای موفق در مدیریت بحران‌های منطقه‌ای

مذاکرات صلح آستانه یا «روند آستانه» با ابتکار عمل ایران و روسیه و همراهی ترکیه از ژانویه ۲۰۱۷ (بهمن ۱۳۹۵) با حضور نمایندگان سه کشور در شهرآستانه قزاقستان با هدف حل و فصل منازعات سوریه و پایان بخشیدن به شش سال جنگ در این کشور آغاز شد.
اواخر سال ۲۰۱۶ زمانی که مذاکرات وین و ژنو نتوانست راه‌حلی برای چالش در دمشق ارائه دهد، تهران و مسکو با همکاری آنکارا پیشنهاد برگزاری نشست‌هایی با محتوا و مکان متفاوت دادند. فرمت ابتکاری آستانه، به دلیل محل برگزاری آن درشهرآستانه قزاقستان به روند آستانه شهرت یافت. مذاکرات آستانه با توجه به توفیق در برقراری آتش بس در سوریه و نشاندن دولت و معارضان مسلح دور میزمذاکره، در مقایسه با نشست‌های وین و ژنو توانست چشم انداز قابل قبولی را به نمایش بگذارد.
از ژانویه ۲۰۱۷ تا پیش از نشست تهران، ۱۸ بار نمایندگان سه کشور، به همراه نمایندگان سوری و معارضان دولت و شش بار رؤسای جمهور ایران، روسیه و ترکیه، در راستای توسعه روند صلح و حل و فصل بحران سوریه، دور میز مذاکره کنارهم نشسته اند.
محورثابت همه این مذاکرات تأکید بر حفظ حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی سوریه و مبارزه با تروریسم بوده است. درسطح سران سه کشور، تا پیش از نشست تهران، شش نشست برگزار شده بود. نشست سوچی روسیه در اول آذر ۹۶، نشست آنکارا در ۱۵ فروردین ۹۷، نشست تهران در ۱۶ شهریور ۹۷، نشست سوچی در ۲۵ بهمن ۹۷، نشست آنکارا در ۲۵ شهریور ۹۸ و نشست مجازی و فوق العاده تهران در ۱۱ تیر ۹۹ در سطح سران سه کشور برگزار شده است.


حاصل این نشست‌ها در مجموع باعث مهار بحران، عبور از پروژه براندازی و تثبیت تدریجی اوضاع در سوریه بود، از این رو از نشست‌های روند آستانه فارغ از فراز و نشیب‌هایی که داشته است، می‌توان به عنوان فرمتی موفق درحل منازعات منطقه‌ای، تأمین امنیت منطقه و مبارزه با تروریسم از طریق سیاسی و به دور از مداخلات بیگانگان یاد کرد.
درهفتمین نشست سه‌جانبه سه کشور ضامن روند آستانه، که در تاریخ ۲۸ تیرماه ۱۴۰۱ در تهران برگزار شد، بر حفظ استقلال، تمامیت ارضی سوریه و لزوم مقابله با تروریسم، محکومیت تداوم حملات رژیم صهیونیستی به سوریه، نقش مهم کمیته قانون اساسی درحال نهایی منازعات، ضرورت تسهیل بازگشت امن آوارگان، مخالفت تا تصرف و انتقال و فروش غیرقانونی نفت سوریه، تأکید و توافق شد. دربیانیه پایانی هفتمین نشست سه‌جانبه نیز ضمن تأکید بر نفی هرگونه راه‌حل نظامی، تنها راهکار موفق حل منازعات سوریه، مذاکرات سیاسی سوری ـ سوری با تسهیل‌گری سازمان ملل درچارچوب قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل تصریح و تأکید شده است. همچنین برتقویت و توسعه هماهنگی سه کشور در مدیریت توافقات فیما بین، احترام به اهداف و اصول منشور ملل متحد، متعهد بودن به حاکمیت، استقلال، وحدت و تمامیت ارضی جمهوری عربی سوریه و عدم انجام اقدامات تضعیف‌کننده اصول توافق شده به عنوان الزامات اجرایی توافقات تأکید شده است.
با توجه به شرایط بین الملل در ابعاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی از یک سو و ضرورت‌های ناشی از مشارکت‌های استراتژیک میان ایران و روسیه و ایران و ترکیه به نظر می‌رسد این کشور‌ها هوشیارتر از آن هستند که شراکت استراتژیک خود را فدای اهداف فرعی و جانبی بکنند. از این رو هر سه کشور به ضرورت توجه به محور‌های توافق شده در هفتمین نشست آستانه توجه دارند. تنها نکته مورد ملاحظه در این میان ملاحظات ترکیه با رژیم صهیونیستی است، ایران و روسیه در مواجهه با نقض حاکمیت و حریم سوریه موضعی روشن دارند و، اما ترکیه به دلیل رابطه عمیقی که با این رژیم دارد، با تحفظ و مدارا با حملات صهیونیست‌ها به خاک سوریه برخورد می‌کند؛ اما باید دقت داشت، این موضوع هم در مقایسه با شراکت استراتژیک ترکیه با ایران و حتی روسیه، از وزن کمتری برخوردار است و آنکارا منافع حیاتی خود را قربانی ملاحظات سیاسی با رژیم اشغالگر فلسطین نخواهد کرد و هوشیارتر از آن است که شراکت استراتژیک با جمهوری اسلامی را قربانی ماجراجویی‌های تل‌آویو در منطقه کند.
جمهوری اسلامی ایران هم در این نشست، در دستیابی به اهداف مشخص متنی و فرامتنی خود، یعنی تثبیت صلح در سوریه، پررنگ‌سازی نقش تهران در تحولات و بازسازی این کشور، مقابله با زیاده‌خواهی‌های رژیم صهیونیستی در منطقه و برجسته‌سازی اثربخشی دیپلماسی پویای خود در منطقه موفق بود و به خوبی نقش تعیین کنندگی و بی بدیل خود در مدیریت بحران‌های منطقه‌ای از جمله بحران سوریه را برای بازیگران منطقه‌ای و هم فرامنطقه‌ای به نمایش گذاشت و از سویی توانست مزیت‌های راهبرد آسیا محوری و همسایه محوری به عنوان الگویی اثربخش درحل منازعات منطقه‌ای را به تصویربکشد.
برنامه ریزی و برگزاری و مدیریت این نشست در شرایطی که جهان و منطقه با بحران‌های متنوع سیاسی، امنیتی و اقتصادی روبه‌رو است، امریکا در مدیریت بحران‌ها و حفظ ائتلاف‌های منطقه‌ای و جهانی با ناکامی مواجه است و ائتلاف کشور‌های تحت تحریم روند موفقیت روزافزون خود را تجربه می‌کند، نوعی بن بست شکنی درسطح راهبردی محسوب می‌شود که به زودی آثارو برکات آن برای افکارعمومی روشن خواهد شد.