ثمره اعتماد به جوانان

تغییر نسل و فرصت دادن به جوانان کم‌تجربه، اما باانگیزه و بااراده، ریسکی نیست که هر مربی آن را بپذیرد و مسئولیتش را به گردن بگیرد. باید خوشحال باشیم همزمان که فدراسیون و والیبال به کادرفنی ایرانی در لیگ ملت‌ها اعتماد کرد، سرمربی نیز به جوانان آینده‌دار فرصت عرض‌اندام در این رویداد مهم را داد.
زنجیره اعتماد در این رشته باعث شد والیبال ملی دوباره در عرصه جهانی خوش بدرخشد و در جمع بهترین‌های لیگ ملت‌ها قرار بگیرد. در هفته اول رقابت‌ها از نتایج نه‌چندان درخشان کمی زود ناامید شدیم و خیال کردیم نمی‌توانیم روی تیم تمام ایرانی جوان حساب ویژه باز کنیم، ولی این تیم خیلی زود به خودش آمد و ملی‌پوشان به این باور رسیدند با تکیه بر توانایی‌های خود یکی از تیم‌های صعود‌کننده خواهند بود. درست از تیمی که انتظار درخشش نداشتیم، عملکردی قدرتمندانه و در کلاس جهانی دیدیم.
صعود بلندقامتان به جمع هشت تیم برتر جهان را مدیون تفکر حرفه‌ای سرمربی هستیم، کسی که از همان ابتدا با هجمه زیادی علیه خودش مواجه بود. اولین‌باری بود که در لیگ ملت‌ها با مربیان وطنی حضور داشتیم و موفقیت کادرفنی اهمیت و تأثیر زیادی در آینده والیبال کشورمان می‌گذاشت. خوشبختانه برنامه‌ریزی خوب، آنالیز دقیق حریفان و انتخاب بهترین نفرات به ثمر نشست. تغییر نسل در بهترین زمان ممکن رخ داد. با اینکه لیگ ملت‌ها جدال بهترین‌های والیبال جهان است، ولی میدان دادن به نسل جوان آن‌ها را آبدیده و نترس بار می‌آورد. اگر در هفته اول بازی‌ها تیم سردرگم و ناهماهنگ بود و نتوانست نتایج مطلوبی کسب کند، دلیلی نداشت جز بی‌تجربگی و قدری هم ترس از حریفان. اما هرچه جلوتر رفتیم نمایندگان والیبال کشورمان هماهنگ‌تر و جسورانه به میدان رفتند تا جایی که مدعیان قهرمانی هم تاب مقاومت نداشتند. غلبه بر امریکا، لهستان و صربستان با همین روحیه به دست آمد.
پوست‌اندازی در ورزش کشور معمولاً سختی‌های خاص خود را دارد. اصولاً مدیران نتیجه‌گرا به سختی حاضر می‌شوند بازیکنان جوان را جایگزین ستاره‌های امتحان پس‌داده کنند. انصافاً فدراسیون والیبال در این مسیر همواره پیشقدم بوده و از این بابت باید قدردان مدیریت داورزنی باشیم. این اولین باری نبود که ملی‌پوشان ناشناخته در عرصه بین‌المللی فرصت حضور پیدا می‌کردند و الحق والانصاف، آن‌ها نیز به بهترین شکل پاسخ اعتماد مربیان و مدیران را دادند. تا پیش از این سرمربیان خارجی، جوانان را جایگزین نفرات پابه‌سن گذاشته می‌کردند و این بار سرمربی ایرانی گلچینی از بهترین‌های لیگ را به لیگ ملت‌ها برد تا پتانسیل بالای والیبال کشورمان را به رخ دنیا بکشد. درست است که موفق به صعود به نیمه‌نهایی نشدیم، ولی لهستان مدعی قهرمانی برای گذر از سد ایران جان به لب شد. نباید از باخت به لهستان در مرحله حذفی انتقاد کنیم، بلکه باید مسیر فعلی را ادامه دهیم تا در آینده و در مسابقات قهرمانی جهان دوباره قدرت‌نمایی کنیم. از طرفی والیبال درس بزرگی به سایر رشته‌ها داد، چراکه عدم پشتوانه‌سازی و نداشتن جایگزین برای ستاره‌ها معضلی است که در بسیاری از رشته‌ها به وضوح دیده می‌شود. شاید اگر در بسکتبال نیز از سال‌ها قبل مدیران نتیجه‌گرا نبودند و کمی هم آینده‌نگری می‌کردند تیم‌ملی بسکتبال به جای اردن به نیمه‌نهایی کاپ آسیا می‌رسید. به همین‌خاطر فدراسیون‌هایی که تاکنون فقط روی چند چهره شاخص خود حساب می‌کردند باید با الگو گرفتن از والیبال؛ استعدادیابی، توجه به تیم‌های پایه و استفاده از نیرو‌های جوان را به صورت ویژه در دستور کار قرار دهند تا در آینده شاهد درخشش دیگر رشته‌های تیمی و انفرادی باشیم.