بازی تکراری فریب غرب و فریب خوردن غرب‌گراها

 آبان سال 1396 بود که شک و شبهه در خصوص ماندن دست ایران در حنای شرکت‌های اروپایی افزایش پیدا کرده بود. 
در حالی که نگرانی در خصوص بدعهدی امریکا هر روز بیشتر می‌شد اما تحلیل دولتمردان در امتداد سخنان محمدجواد ظریف بود. وزیر امور خارجه وقت کشورمان معتقد بود امریکا نمی‌تواند از برجام خارج شود. او حتی در مجلس شورای اسلامی به نمایندگان اطمینان داده بود که تنها تحریم‌های شورای امنیت اهمیت دارد و تحریم‌های یکجانبه امریکا در شرایط رفع تحریم‌های شورای امنیت کاغذپاره‌ای بیش نیست. بیژن زنگنه نیز در پاسخ به سؤالات و ابهامات در خصوص احتمال خارج شدن توتال از ایران با انبوهی از اطلاعات مهم گفته بود: «توتال در شرایطی می‎تواند از این پروژه کنار برود که تحریم‌های بین‌المللی از سوی شورای امنیت علیه ایران اعمال شود.»

گروه سیاسی/ آبان سال 1396 بود که شک و شبهه در خصوص ماندن دست ایران در حنای شرکت‌های اروپایی افزایش پیدا کرده بود. در حالی که نگرانی در خصوص بدعهدی امریکا هر روز بیشتر می‌شد اما تحلیل دولتمردان در امتداد سخنان محمدجواد ظریف بود. وزیر امور خارجه وقت کشورمان معتقد بود امریکا نمی‌تواند از برجام خارج شود. او حتی در مجلس شورای اسلامی به نمایندگان اطمینان داده بود که تنها تحریم‌های شورای امنیت اهمیت دارد و تحریم‌های یکجانبه امریکا در شرایط رفع تحریم‌های شورای امنیت کاغذپاره‌ای بیش نیست. بیژن زنگنه نیز در پاسخ به سؤالات و ابهامات در خصوص احتمال خارج شدن توتال از ایران با انبوهی از اطلاعات مهم گفته بود: «توتال در شرایطی می‎تواند از این پروژه کنار برود که تحریم‌های بین‌المللی از سوی شورای امنیت علیه ایران اعمال شود.»


وزیر نفت دولت سابق همچنین با بیان اینکه متأسفانه عده‌ای می‌خواهند که توتال از این پروژه کنار برود تا بگویند پیش‌بینی ما درست از آب در آمد، گفته بود: «یک عده هم مرتباً خبرهای مربوط به حضور توتال در ایران را غلط ترجمه می‌کنند تا نگرانی ایجاد کنند؛ آدم که از ترس مرگ خودکشی نمی‌کند!» با وجود این صحبت‌ها اما توتال بدون اینکه شورای امنیت تحریم‌های خود را علیه ایران اعمال کند و صرفاً براساس خواسته امریکایی‌ها و بدون پرداخت غرامت از ایران خارج شد. زمان به ضرر ایران گذشته بود و دیگر اعلام این جمله از سوی زنگنه که اروپایی‌ها جواب تلفن او را نمی‌دهند جز پشیمانی از مسیر اشتباه، آورده‌ای برای کشور نداشت. حالا مشخص شده بود خوش‌بینی به همکاری شرکت‌های اروپایی همچون سایر تحلیل‌ها از سوی دولتمردان روحانی اشتباه از آب درآمد. اما فارغ از هزینه این تحلیل اشتباه و خروج شرکت‌های غربی از ایران، آنچه به کشورمان هزینه بالاتری تحمیل کرد اخراج شرکت‌های چینی از صنایع نفت و گاز ایران بود؛ همین مسأله باعث شد کشورمان در شرایط تحریم‌های امریکا (که شرکت‌های اروپایی زودتر به استقبال آن رفته بودند) حتی شرکای آسیایی خود را هم از دست بدهد و وضعیت روابط اقتصادی حتی از دوران پیش از برجام شکننده‌تر گردد. این اتفاق درحالی افتاد که نزدیکان و تحلیلگران حامی دولت پیشین همواره ادعا دارند به‌دنبال برقرار کردن توازن در روابط با شرق و غرب بودند.
توتال تعیین‌کننده سیاست‌های روحانی؟!
با وجود گذشتن چندین سال از اخراج شرکت‌های چینی از ایران در دولت روحانی که منجر به تیره شدن روابط پکن و تهران شده بود اما به نظر می‌رسد همچنان اخبار مهمی در خصوص پشت پرده‌های این مسأله وجود دارد. علی اکبر ولایتی دو روز قبل در مصاحبه‌ای با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب با اشاره به حجم تجاری ایران و پکن در شرایط تحریم‌های امریکا به انتقاد از ساده لوحی برخی افراد و فشار برای تکرار تجربه اشتباه گذشته و اعتماد به غرب پرداخت. 
وی خاطره‌ای معنادار در خصوص دولت روحانی و نوع روابط ایران با شرق را مطرح کرد و گفت: «چگونه بعضی از افراد با ساده‌لوحی می‌گویند به‌سمت غرب برویم؟! کدام غرب؟! غربی که تحت فشار امریکا و تلقینات سراسر دروغ دوره‌گردهای صهیونیست همواره علیه جمهوری اسلامی ایران تبلیغات دروغ می‌کنند، فشار سیاسی می‌آورند و در جهت تضعیف جمهوری اسلامی از هیچ‌کاری فروگذار نمی‌کنند؛ غربی که در حد یک کمپانی نفتی فرانسوی بعضی از مسئولان گذشته ساده‌دل ما را تشویق می‌کردند که همکاری با چین را در حوزه نفت و گاز متوقف کنید و این توصیه مورد قبول قرار می‌گیرد و خود آن کمپانی در ایرانی می‌آید و یک عکس یادگاری با مسئولان وزارت نفت گرفته و خداحافظی می‌کند و می‌رود، چه نفعی برای جمهوری اسلامی ایران دارد؟ در حالی که بیشترین خرید نفت و انتقال تکنولوژی توسط چین با وجود ناآگاهی و اقدامات ساده‌لوحانه بعضی از مسئولان وزارت نفت در گذشته نادیده گرفته می‌شود.»
این خبر که یک کمپانی نفتی فرانسوی یعنی توتال توانسته نوع روابط ایران با شرق را در دولت روحانی تنظیم کند، نشان می‌دهد که دولت گذشته تا چه میزان به غرب اعتماد داشته و سیاستگذاری‌های خود را برای خوشامد و جلب توجه آنها تنظیم می‌کرده است. هرچند این روایت از حضور شرکت توتال و توانایی تحت تأثیر گذاشتن سیاست‌های کلان دولت بیشتر به سبک نفوذ سفارتخانه‌های غربی روی دولت‌های پیش از انقلاب شباهت دارد و نسبتی با منطق مستقلانه ایران اسلامی ندارد.
برجام بهانه بود
این نوع از ارتباط را می‌توان در سایه پروژه کلان غرب در خصوص برجام دانست که تلاش داشتند ایران را از هرگونه همکاری با سایر کشورهای مستقل جهانی و به‌خصوص رقبای جهانی و قدرتمند غرب دور نگه داشته و افول هژمونی غرب را با تأخیر روبه‌رو کنند. به اعتراف بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده، آنها برجام را به عنوان سکوی خواسته‌های دیگر خود می‌دیدند. خط‌‌و‌نشان‌های اخیر امریکایی‌ها که از زبان رابرت مالی شنیده شد و به کشورمان هشدار می‌داد که باید بین برجام و همکاری با روسیه یکی را انتخاب کنید نیز نشان می‌دهد که آنها برجام را پروژه انشقاق بین مثلث مهار (ایران، روسیه و چین) می‌دیدند. حال اگر در دولت گذشته آن را به صورت مخفیانه و اصطلاحاً درگوشی از طریق دولتمردان پیش می‌بردند، اکنون با سد دولت سیزدهم در خصوص دخالت در امور داخلی و سیاستگذاری‌های ایران روبه‌رو شده‌ و به بیان عریان مواضع خود روی آورده‌اند.
پشت پای روحانی به فاینانس 
50 میلیارد یورویی
تخریب روابط ایران و چین با دلالی اروپایی‌ها البته داستان مفصلی دارد و به اخراج شرکت‌های چینی ختم نمی‌شود. رئیس انجمن دوستی ایران و چین قبلاً خبر داده بود که چین به دولت روحانی پیشنهاد فاینانس 50 میلیارد یورویی داده بود، اما این پیشنهاد که چند ماه قبل از قدرت گرفتن دونالد ترامپ در امریکا و همچنین پیش‌بینی اقدامات مخرب غرب علیه کشورمان انجام شده بود مورد استقبال دولت وقت قرار نگرفت. علاالدین بروجردی نماینده سابق مجلس در این خصوص خبر از عباس آخوندی وزیر وقت مسکن و شهرسازی داده و می‌گوید: «در همان زمان ارائه این پیشنهاد از سوی چینی‌ها، آقای آخوندی وزیر راه و شهرسازی وقت را به همراه رئیس کمیسیون عمران و تعدادی از معاون‌های وی دعوت کردیم تا موضوع آمادگی چین برای فاینانس ۵۰ میلیارد یورویی را اطلاع دهیم و گفتیم که تا کی می‌خواهید از خط آهن و قطارهای رضاخانی استفاده کنید و پیشنهاد این بود که پروژه‌های ریلی بویژه قطار سریع‌السیر را چهار‌ساله با حضور چینی‌ها راه بیندازیم و قرار بر این بود که بعد از یک سال تنفس بازپرداخت انجام شود و اگر در آن دوران با کمبود پول مواجه بودیم با چین توافق شد نفت تهاتر کنیم.»
وی با اشاره به مخالفت دولت با این همکاری مهم اقتصادی بین ایران و چین ادامه داد: «در نهایت هیأت چینی مأیوس شدند و به ما نامه نوشتند که آیا این گونه می‌خواهید از منافع کشورتان حمایت کنید؟ ما این اعتبار را فقط در اختیار کشورهای دوست قرار می‌دهیم و روسیه تاکنون سه بار از این اعتبارات استفاده کرده است.»
همین بی‌توجهی دولت یازدهم به کشورهای شرقی بود که باعث شد بعدها محمدجواد ظریف از آن با عنوان «رنجاندن دوستان دوران سختی و تحریم» یاد و اعتراف کند، اگر روابط با آنها حفظ شده بود ایران در دوران فشار حداکثری کمتر ضربه‌پذیر می‌شد. در نهایت می‌توان گفت سیاست خارجی غیرمتوازن و غربگرایانه دولت روحانی که قرار بود روابط با اروپا را بهبود بخشد، حتی منجر به تخریب روابط با آسیایی‌ها شد.