اعتماد عمومی کلید رفع مشکلات

مصطفی درایتی
اینکه اعتماد عمومی در جامعه ملموس باشد، بایدی است که بی‌توجهی به آن اشتباهی استراتژیک است. در واقع اگر مردم نتوانند به سیستم و دست‌اندرکاران اعتماد کنند و تصمیم‌های اخذ شده را برای کارآمدی کافی ندانند، نسبت به ترمیم مشکلات امیدشان را از دست می‌دهند و همین موجب خواهد شد، جامعه به‌نوعی سرخورده شود. همچنین باید تاکید کرد، اعتماد عمومی از اصلی‌ترین مواردی است که تحقق آن باید به‌عنوان دغدغه‌ای جدی در دستور  کار تصمیم‌گیران قرار بگیرد. اگر لایه‌های مختلف جامعه به این تشخیص برسند که مشکلات‌شان برای دستگاه‌های حاکمیتی مهم نیست، کشور با سرعت زیادی به استقبال هرج و مرج و البته ناکارآمدی خواهد رفت. «اعتماد» در  شرایطی تحقق پیدا خواهد کرد که سیستم سیاسی و اجرایی به الزام‌های این امر اهمیت بدهد.  یکی از کارهایی که برای تعامل بین مردم و حاکمیت لازم است، چیزی جز این نیست که فساد، رانت و اصرار به تصمیم‌های هیجانی و غیرعلمی در حاشیه قرار بگیرند. در واقع اگر فساد در دستگاه‌های حاکمیتی به امری عادی بدل شود، مردمی که مشکلات عدیده معیشتی را تجربه می‌‌کنند، به این نتیجه خواهند رسید که قرار نیست، مشکل‌شان حل شود و نگاه‌شان به دست‌اندرکاران به این شکل خواهد بود که به فکر تحقق اهداف شخصی و جناحی هستند و رفع مشکل‌های عمومی برای‌شان در اولویت چندم قرار دارد. این‌روزها در شرایطی مردم با سیستم فاصله گرفته‌‌اند که کشور درگیر پرونده مهم و حیاتی هسته‌ای است و به‌همین دلیل در مذاکرات باید روی حمایت جامعه حساب کند. پس اگر نظام بین‌الملل به این فهم برسد که ایرانی‌ها در داخل به شرایط‌شان معترض‌اند و صدای اعتراضی‌شان شنیده نمی‌شود، قدرت چانه‌زنی تیم مذاکره‌کننده ایرانی به‌طور فاحشی پایین خواهد آمد. شرح این شرایط نشان می‌دهد، ساختار مدیریتی حاکم با در نظر گرفتن واقعیت پیرامون، اوضاع را طوری مدیریت کند که هم در داخل به آرامش برسیم و هم در رویارویی‌های بین‌المللی دست‌بالا داشته باشیم.