منتقدان دیروز، صاحب منصبان امروز

آرمان امروز، گروه سياسي: دوسال قبل حضراتي براي عالم و آدم نسخه مي‌پيچيدنند و «هل من» مبارز مي‌خواندند. يکي مي‌گفت اگر آمريکا برجام را پاره کند ما برجام را آتيش مي‌زنيم. يکي مي‌گفت خدا را شکر در زمان دلار 5 هزار توماني من رييس جمهور نبودم‌! يکي ديگر مي‌گفت بي‌تدبيري دولت بر همه عيان است و مرغ و تخم مرغ چه ربطي به تحريم دارد. ديگري معتقد بود، ما قطب داروسازي هستيم و 95درصد داروها توليد داخل است. يکي از بالادستي‌ها روزي صدبار تشکر مي‌کرد و به خودشون مدال مبارزه با کرونا مي‌داد و مي‌گفت براي دنيا مايه عبرتيم. يکي مي‌گفت حاضريم به جهان دستاوردهاي خودمون در مقابله با آلودگي هوا را ارائه کنيم. منتقد ديگري به اين موضوع اشاره مي‌کرد که با 300 ميليون دلار تزريق ارز مي‌شود دلار را به 15 هزار تومان رساند. برخي تصميم داشتند که ايران را به سومين اقتصاد بزرگ جهان تبديل کنند. اين برنامه هم وجود داشت که پول ايران بعد از دلار و يورو به سومين پول قدرتمند جهان تبديل شود و مدعي بودند که در مديريت پولي متخصص هستند آن هم با معدل نزديک به 20. برخي هم مي‌خواستند با 2 شبکه و بودجه کافي از صنعت فيلم‌سازي هاليوود جلو بزنند و آرمان‌هاي انقلاب را تبليغ جهاني مي‌کنم. يکي مي‌گفت وزارت‌خارجه بي‌عرضه است و ديپلماسي اقتصادي و شراکت با همسايگان براي ما کافي است و نيازي به رابطه با غرب و اروپا نداريم. يکي مي‌گفت از سواحل مديترانه تا مرزهاي هند و چين زير سيطره ايران است و ما در طوفاني ترين منطقه جهان ساحل آرامشيم. يکي منتظر زمستان سرد اروپا و التماس آنها براي خريد گاز ايران بود. برخي از چهره‌ها هم هر روز مقاله مي‌نوشتند و منتظر خروج مقتدرانه از برجام بودند.
خلاصه روزگار گذشت و چرخ انتصابات «شوراي نگهبان» بر وفق مراد حضرات چرخيد و همان مدعيان يک‌باره و دسته جمعي در راس کار و حاکميت يکدست را قبضه کردند. الان يک سال و نيم از آن روزگار گل و بلبل که نويدش را مي‌دادند مي‌گذرد و حالا در راس کار هستند و هرچي سنگ و نظريه و توان و نيروي مرئي و غير مرئي داشتند در ترازوي مديريت کشور و جهان گذاشتند، اما اوضاع هرروز بدتر از قبل شد. آن حضرات مدعي نه تنها از رو نرفتند، بلکه حالا در فازي حضور دارند که خودشان را در اوج مي‌بيند و هرکسي که اين اوج و پيشرفت و استقلال و عزت را نبيند يا کور است و يا معترض يا جاسوس و غرب زده ... .
مسئولان اقتصادي دولت درک پاييني از آنچه در جهان ميگذرد دارند
«فياض زاهد»، تحليلگر مسايل سياسي و مشاور پيشين وزير کار در دولت دوم حسن روحاني در پاسخ به اين سوال که چرا منتقدان دولت روحاني که همواره از دولت تدبير و اميد مي‌خواستند که به‌جاي تاکيد بر نگاه به غرب از منابع داخلي براي حل بحران‌ها استفاده کنند، حالا باتوجه به اينکه در بدنه کابينه دولت سيزدهم حضور دارند چرا نمي‌تواند بر چالش‌ها چيره شوند، به‌خبرنگار «آرمان امروز» مي‌گويد: «دليل اصلي که اين افراد پيش از اينکه بر مسند دولت حضور داشته باشند چنين موضوعاتي را مطرح مي‌کنند، نشان از درک پايين آنها از حکم‌راني و اداره کردن کشور وسيعي مانند ايران است. انتقاد کردن بسيار راحت است ولي حالا که خودشان در دولت حضور دارند عملا مي‌بينند که حتي نمي‌توانند ساده‌ترين فعاليت‌هاي دولت تدبير و اميد را اجرايي کنند. نگرش پايين اين افراد از الگو‌ها و مدل‌هاي جهاني باعث مي‌شود که با طرح راه‌هاي ساده به دنبال پايين آوردن دلار باشند و يا اينکه مي‌خواهند يک‌شبه مشکل مسکن ايران را حل کنند. برخي از اين شخصيت‌ها که البته شناخته شده هم هستند و حالا در کادر اقتصادي دولت حضور پررنگ ولي بي‌فايده‌اي دارند معتقد بودند که مي‌توانند با ايجاد حصار به دور ايران از گندم و بادمجان تا خودروهاي سواري را در داخل توليد کنند و هيچ نيازي هم به ديگر کشورها نداريم. ولي حالا اگر به سفره مردم نگاه کنيم متوجه مي‌شويم که فقط در فقيرتر کردن مردم موفق بوده‌اند که مشکل‌ترين کار ممکن بود که آن را انجام داده‌اند.»


اين استاد دانشگاه با مقايسه ايران و کشور چين ادامه مي‌دهد: «هم زمان با انقلاب 57 کشور چين با الگوها و سياست‌هايي که در دستور کار قرار دارد توانست رفته رفته خود را به يکي از قطب‌هاي اقتصادي جهان تبديل کند. آنها از همان ابتداي کار تلاش کردند که روابط بين‌المللي خود را بدون محدوديت گسترش دهند و اين گستردگي به حدي رسيده است که اگر کشوري با آنها همکاري نکند از بازار جهاني دور خواهند ماند. با فقدان روابط بين‌الملل و استفاده نکردن از تکنولوژي روز جهان راهي به توسعه نخواهيم يافت. اينکه بدون ارتباط با جهان مي‌توانيم به‌ توسعه خود ادامه دهيم يک توهم واضح است که هيچکس آن را نخواهد پذيرفت. توجه داشته باشيد که بعد از جنگ دوم جهاني، هر کشوري که توانست در مسير توسعه به هدف خود برسد توانسته روابط منطقي با جهان ايجاد کند چون به غير از اين راهي براي بهبود وضعيت شهروندان وجود ندارد. اگر بخواهيم به الگوي رشد شهروندان نگاهي بيندازيم مشاهده مي‌کنيم هرچه رنگ و روي شهروندان ايران به دليل سوءتغذيه و کاهش مصرف گوشت قرمز و لبنيات رو به زردي مي‌رود شهروندان کشوري مانند چين هر روز در حال بهتر شدن هستند. در تازه‌ترين گزاراش‌ها مي‌بينيم که در طول سي سال گذشته قد مردم چين بين 20 تا 25 سانتي‌متر افزايش داشته است.»
اين تحليل‌گر با اشاره به جذب سرمايه خارجي براي توسعه کشور اضافه مي‌کند: «يکي از تاکيدات مسئولان کشور چين در جذب سرمايه خارجي بود چون آنها مي‌دانند که بدون سرمايه‌گذار خارجي نمي‌توانند سود مطلوب را به‌دست آورند به همين دليل است که مشاهده مي‌کنيم آمريکا به‌عنوان بزرگ‌ترين رقيب سياسي چشم بادامي‌ها در سوي ديگر بزرگترين شريک تجاري‌شان هم محسوب مي‌شود. هنگامي که نزديک به دو دهه پيش از حضور چين جديد، در سال 2015 صحبت مي‌کرديم همه با خنده به استقبال ما مي‌آمدند ولي حالا مشاهد مي‌کنند که با يک برنامه جامع مي‌توان به توسعه مطلوب رسيد. حالا مشاهد مي‌کنيم منتقدان ديروز دولت روحاني که حالا به‌عنوان نوابغ اقتصادي دولت معرفي مي‌شوند خودشان از مديريت کشور باز مانده‌اند. اين تيم اقتصادي که تحصيلات عاليه هم ندارند نه‌تنها نمي‌تواند باعث بهبود وضعيت کنوني کشور شوند بلکه رفته رفته با سياست‌هاي که نشان از درک پايين آنها دارد سفره مردم را کوچک‌تر خواهند کرد. بايد بگوييم آنها بر اساس عملکرد دولت روحاني خود را منتقد نشان مي‌دادند ولي حالا خودشان هيچ عملکردي براي نقد کردن ارائه نمي‌دهند تا بتوان آنها را ارزيابي کرد.»