چالش‌های دیپلماسی ایران

آرمان امروز، گروه ديپلماسي: سياست‌خارجه ايران رفته رفته شکل جديدي به خود گرفته است و بايد بگوييم که بعد از شروع ناآرامي‌ها در داخل ايران فضاي بين‌المللي هم پر چالش دنبال شد و حالا بايد بگوييم که نه‌تنها روابط ايران و آمريکا به‌نظر در همين وضعيت ادامه داشته باشد بلکه حالا تروئيکاي اروپايي هم رفته رفته روابط تجاري و ديپلماتک خود با ايران را محدود کرده‌اند و در اين فضا مشاهده مي‌کنيم که باقي کشورهاي اروپايي هم رفته رفته شهروندان خود را از ايران فرا مي‌خوانند. هرچند مسئولان دولت با مباني خودشان سعي مي‌کنند تا بتوانند از منافع ملي ايران دفاع کنند ولي به‌نظر مي‌آيد معايبي که در اين حوزه وجود دارد نه‌تنها سدي در براي توسعه ايران محسوب مي‌شود بلکه بايد بگوييم چالش‌هاي اقتصادي که به دليل تحريم‌ها به وجود آمده است، سفره‌هاي مردم را متاثر کرده است. ايران در فشار شديد اقتصادي حضور دارد. در عصر کنوني بايد بگوييم هر کشوري که توان ديپلماسي بيشتري دارد مي‌تواند منافع بيشتري به دست بياورد ولي اين در حالي است که مسئولان ايران در سال‌هاي اخير تاکيد دارند که با نگاه به شرق مي‌توانند راه توسعه خود را ادامه دهند. اين در حالي است که بايد بگوييم در قرن 21 ديگر بلوک بندي شرق و غرب همانند قرن گذشته وجود ندارد و در واقع نگاه ايدئولوژيک در فضاي بين‌المللي معنايي ندارد. در اين زمينه با يک ديپلمات سابق گفت‌وگويي انجام داده‌ايم که در ادامه مي‌خوانيد.
سياستخارجه ايران نياز به تغيير ديدگاه دارد
«فريدون مجلسي»، تحليلگر مسايل بين‌الملل با اشاره به مشکلات و معايبي که به يکي از گره‌هاي اصلي در مسير اقتصاد و توسعه ايران تبديل شده است و يکي از مطالبات مردم ايران، حل بحران‌هاي ديپلماسي است، به خبرنگار «آرمان امروز» مي‌گويد: «قبل از هرچيز بايد به اين موضوع اشاره کنيم که نگاه سياستمداران ايران به جهان از 50 سال پيش تغييري نکرده است و هنوز در همان فازي هستند که جهان به دو بلوک شرق و غرب تبديل شده است و دشمني با امپرياليست جهاني در راس سياست‌خارجه ايران قرار دارد. در حالي که حالا ديگر خبري از بلوک بندي شرق و غرب وجود ندارد. در حالي نگاه به شرق در سياست‌هاي ايران گنجانده شده که خود «روسيه» و «چين» هم چنين ادعايي ندارند. در حال حاضر خود کشور چين که به صورت تک حزبي و کمونيستي اداره مي‌شود از شيوه‌هاي ليبرالي در اقتصاد خود پيروي مي‌کند. با اين تعريف مي‌خواهم بگويم که در زمانه حال ديگر ايدئولوژي نقشي در ديپلماسي ندارد. نگاهي که مشاهده مي‌کنيم شهروندان ايراني کاملا با آن مخالف هستند، اين مخالفت را باتوجه به 5 تا 6 ميليون ايراني که حالا در کشورهاي اروپايي و غربي زندگي مي‌کنند ببينيم. مي‌توانيم بگوييم که متاسفانه اکثريت آنها هم با ديدگاه‌هاي سياستمداران ايران اختلاف نظرهايي دارند. در پي اعتراضات داخلي ايران ديديم که در برخي کشورهاي اروپايي و آمريکا تجمعات پر تعدادي برگزار شد.» او در همين مورد و با توضيح در مورد نگاه ستيزجويانه سياستمداران ايران به غرب و چالش‌هايي که در اين مورد وجود دارد، ادامه مي‌دهد: «همين نگاه خاص سياستمداران ايراني باعث شده است تا کشوري مانند چين و روسيه از وضعيت بين‌المللي ايران و اختلاف عميقي که با غرب دارد به سود استفاده کنند. چين از سوي انرژي ايران را با تخفيف زياد خريداري مي‌کند و روسيه هم از اين وضعيت در جنگ اوکراين استفاده کرده است و در وضعيتي که همه دنيا در برابر مسکو صف آرايي کرده‌اند، ايران را در کنار خود نگاه داشت است. مورد ديگري که بايد در مورد معايب سياست‌خارجه ايران به آن بپردازيم نگاه جمهوري اسلامي ايران به غرب است که بعد از انقلاب 57 آغاز شد و رفته رفته به اشغال سفارت آمريکا رسيد و بعد از آن به يکي از شعارهاي اصلي تبديل شد و بايد بگوييم که هيچ روزنه‌اي هم براي بهبود وضعيت ديده نمي‌شود. دشمني با غرب به توسعه ايران صدمات بسياري زد. اين غرب ستيزي در حالي است که حالا بدون توليدات غرب و تکنولوژي که در دهه‌هاي اخير جهان را در خود فرو برده است، نمي‌توان زندگي کرد. عدم روابط با کشورهاي صاحب تکنولوژي باعث شده است تا مسير توسعه ايران به سختي پيموده شود. در اين بين بايد به اين موضوع هم اشاره کنيم که اگر روابط ايران با غرب به حالت عادي باز گردد و مهاجران ايراني‌تبار بتوانند به راحتي تردد کنند نه‌تنها صنعت مسافربري ايران متحول خواهد شد بلکه اقتصاد ايران با حضور توريست‌ها و آورده مالي مسافران ايراني رشد قابل توجهي خواهد کرد، که بعد از آن شايد نيازي به نگاه به شرق يا غرب نيازي نباشد.»
مجلسي با تاکيد بر اينکه بخشي از سياتمداران ايران بايد در روابط بين‌المللي ايران تغييراتي به وجود آورند اضافه مي‌کند: «اين مواردي که به صورت کلي در مورد آنها صحبت کرديم را مي‌توانيم به موضوعاتي که باعث چالشي شدن وضعيت ايران در فضاي بين‌الملل شده است مربوط بدانيم و براي اينکه گره‌هاي ديپلماسي ايران گشوده شود بايد در انتظار باشيم ببينيم سياستمداران ايراني در اين حوزه چه زماني دست به تغييرات خواهند زد. اينکه ايران بتواند بدون اتکا به غرب و دور بودن از تکنولوژي و ... به مسير خود ادامه دهد امري شدني است که البته مسئولان جمهوري اسلامي ايران نشان دادند که مي‌توانند با مقاومت ادامه بدهند ولي آنچه در اقتصاد مشاهده مي‌شود موضوع ديگري است. اين مورد بين مردم ايران و مسئولان کشور تغيير ديدگاه بزرگي مشاهده مي‌شود که بايد در واقع بگوييم در دو محور متفاوت حضور دارند.»