انتخاب سرمربی، شاید وقتی دیگر!

هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال هفته آینده تشکیل جلسه می‌دهد. همه منتظرند تا تکلیف کادرفنی تیم‌ملی بزرگسالان مشخص شود، اما گویا در جلسه پیش‌رو قرار است در مورد همه چیز صحبت شود، الا ماندن یا رفتن کی‌روش!
یک ماه است که کارمان در جام‌جهانی تمام شده و همه فهمیده‌اند با کی‌روش دیگر به جایی نخواهیم رسید، همانطور که در گذشته به جایی نرسیدیم. با این حال مواضع ضد و نقیض رئیس فدراسیون، تیم‌ملی را در بلاتکلیفی محض قرار داده است. طبق قانون، سرمربی تیم‌ملی باید توسط اعضای هیئت‌رئیسه تأیید و انتخاب شود، ولی همیشه هیئت رئیسه عملاً تشریفاتی بوده و رئیس فدراسیون حرف آخر را می‌زند. منتها برای خالی نبودن عریضه، اعضا را دور هم جمع می‌کنند تا عکس یادگاری بگیرند و هر یک نیز برای تأثیرگذار جلوه دادن نقش خود با رسانه‌ها مصاحبه کند. بعد از یک ماه آقایان تازه یادشان افتاده جلسه تشکیل دهند و عجیب‌تر اینکه در دستور این جلسه خبری از تصمیم‌گیری در مورد سرمربی تیم‌های بزرگسالان و امید نیست.
قرار است در جلسه آتی در خصوص مسائلی از جمله بررسی و تعیین تاریخ مجمع، اصلاح اساسنامه هیئت‌های استانی و بررسی آیین‌نامه پاداش فدراسیون صحبت شود، ولی گویا کسی برای روشن شدن کادر فنی تیم‌ملی عجله‌ای ندارد. قاعدتاً وقتی اهمیتی به تیم بازگشته از جام‌جهانی نمی‌دهند نباید انتظار داشت امید‌ها را در دستور کار قرار دهند. البته مهدی تاج، سرپرست تیم امید را انتخاب کرده، ولی فعلاً قصد دارد برای تعیین سرمربی همچنان تأمل کند! در هر صورت قرار است یک جلسه فرمایشی دیگر برگزار شود تا مثلاً اعضا نظراتشان را اعلام کنند، اما هم اعضای هیئت رئیسه می‌دانند و هم مردم و هم رسانه‌ها؛ این تاج است که تصمیم آخر را می‌گیرد، مگر آن زمان که برای بستن قرارداد با ویلموتس به سفارت ایران در بلژیک رفته بود، هیئت رئیسه با نظر او هم‌عقیده بود. حالا هم قرار نیست در این جلسه اتفاق خاصی رخ دهد.
از یک‌سو وزارت رضایتش را از کی‌روش اعلام کرده و از سوی دیگر تاج در آخرین اظهارنظرش به عملکرد ضعیف‌مان در قطر اعتراف و بابتش عذرخواهی کرد. منتها همه چیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. جام‌ملت‌های آسیا در پیش است و در فوتبال برنامه‌ریزی و اجرای آن حرف اول را می‌زند، ولی ما آنقدر‌ها حرفه‌ای نیستیم که این اصول را در فوتبالمان اجرا کنیم. آنقدر وقت تلف می‌کنیم تا برای جبران گذشته و البته اجرای برخی اهداف پشت پرده بگوییم مجبوریم به فلان گزینه دوباره فرصت بدهیم، چراکه او تیم را خوب می‌شناسد!
این حربه برای کنار گذاشتن اسکوچیچ نیز استفاده شد و نتیجه منفی‌اش را هم در قطر دیدیم، اما اینکه چرا درس عبرت نمی‌گیریم داستان طولانی دارد. تاج مدیر کم‌تجربه‌ای نیست و در این سال‌ها فراز و نشیب زیادی را به عینه دیده است. او حرف از جبران مافات در جام ملت‌های آسیا زده، درحالی‌که رقبای آسیایی تا دندان مسلح و آماده به این رقابت‌ها خواهند آمد. تقابل با ژاپن، کره، استرالیا و سایرین اصلاً آسان نخواهد بود و معلوم نیست تاج براساس چه فاکتور‌هایی از هم‌اکنون قول موفقیت در جام ملت‌ها را به مردم داده است. البته اگر همانند گذشته و به‌خصوص جام‌جهانی وعده‌ها عملی نشود هم خطری تهدیدش نخواهد کرد؛ نه کسی بازخواستش خواهد کرد و نه پاسخگوی مردم و هزینه از دست‌رفته خواهد بود. در نتیجه نه عجله‌ای به خرج می‌دهد و نه اعتقادی به خردجمعی و استفاده از همه گزینه‌های کارآمد دارد. حرف زدن در مورد بلاتکلیفی تیم امید نیز بسیار تکراری شده و همه باور کرده ایم فوتبالمان بعد از پنج دهه شایسته حضور در المپیک نیست. از این‌رو کسی اهمیتی به امید‌ها و بازی‌های انتخابی المپیک نمی‌دهد. در آینده‌ای بسیار نزدیک حاصل این بی‌تفاوتی‌ها، رفتار‌های آماتوری و سوءمدیریت‌ها را خواهیم دید و آن وقت آقایان باز هم هزار و یک بهانه می‌آورند برای توجیه اهمال در عمل به وظایف و هدر دادن پول بیت‌المال.