آینده مبهم مسیر تهران-باکو

آرمان امروز: صبح جمعه، 7 بهمن 1401 يک حمله مسلحانه به سفارت جمهوري آذربايجان در تهران توسط يک فرد با انگيزه شخصي رخ داد. در اين حمله، فردي مسلح، با استفاده از سلاح کلاشينکف به داخل سفارت رفت و «اورخان عسگروف»، رئيس گروه حفاظت سفارت را کشته و دو نفر ديگر را مجروح کرد.
به گفته مقامات ايران، فرد مهاجم، انگيزه خود را مشکلات شخصي و خانوادگي اعلام کرده‌ است. با اين وجود «الهام علي‌اف»، رئيس‌جمهور باکو، اين حمله را تروريستي و سازمان دهي شده دانست و آن را به شدت محکوم کرد. باکو همچنين تهران را مسئول حفاظت از اماکن ديپلماتيک دانست و اعلام کرد که سفارتش در ايران را تخليه مي‌کند. ايران در حال انجام تحقيقات فوري درباره جنايت فاحش حمله به سفارت آذربايجان‌است.
باکو ادعا مي‌کند که اين يک حمله تروريستي است، در ايران درباره شرايط خانوادگي مهاجم صحبت مي‌کنند. در هر صورت، خود واقعيت حمله به سفارت نشان دهنده يک درگيري اساسي ميان دو کشور است که منافع روسيه را نيز تحت تاثير قرارمي‌دهد.
اگر به روند ماه‌هاي گذشته اين دو کشور نگاهي بيندازيم مي‌بينيم اگر اين حادثه هم رخ نمي‌داد باز هم تنش بين دو کشور در سطح بالايي قرار داشت. همه دنيا به آذربايجان تسليت مي گويند و خود آذربايجان هم به نوبه خود ادعاهايي را عليه تهران مطرح مي‌کند.


باکو نه به تسليت طرف ايراني توجهي مي‌کند و نه اينکه ايراني‌ها به سرعت قاتل را گرفتند و اکنون در حال بازجويي از او‌هستند.
آذربايجان از تخليه سفارت خود از تهران خبر داد و رسانه‌هاي آذربايجاني ايراني‌ها را به تحريک احساسات ضد آذربايجاني در ايران متهم مي کنند که به گفته آنها مي‌تواند اين حمله را تحريک کند. در واقع، اکنون احساسات ضد آذربايجاني در ايران قوي شده است.
افزون بر آن، تهران آذربايجان را به عنوان يک دشمن بالقوه مي‌بيند. اما، نه به اين دليل که ايراني ها آرزوي تصرف آذربايجان يا تغيير نظام سکولار آن به جمهوري اسلامي را دارند، بلکه به اين دليل که ايران اقدامات همسايه شمالي خود را تهديدي مستقيم براي امنيت ملي مي‌داند.
دو روز پس از حمله، باکو سفارت خود در تهران را تعطيل و کارکنان سفارت و اعضاي خانواده‌شان را از ايران خارج کرد. «خلف خلفوف»، معاون وزارت امورخارجه آذربايجان اعلام کرد فعاليت سفارت در تهران «به‌صورت کامل» متوقف شده و تنها کنسولگري جمهوري آذربايجان در تبريز فعال خواهد ماند. همچنين خلفوف گفت: «به رغم تلاش مقامات جمهوري اسلامي براي «انحراف اذهان عمومي»، اسناد و شواهد کافي مبني بر تروريستي بودن اين حادثه را در اختيار داريم.»
«محمدباقر قاليباف»، رئيس مجلس شوراي اسلامي روز گذشته در هفدهمين نشست کنفرانس اتحاديه بين‌المجالس کشورهاي عضو سازمان همکاري اسلامي در بخس از اظهاراتش به حادثه اخيري در سفارت جمهوري آذربايجان در تهران اشاره کرد و گفت: «ما از اين حادثه عميقا متاسف بوده و در حال پيگيري دقيق و همه جانبه آن هستيم. مسئولان محترم کشور آذربايجان کاملا در جريان جزئيات اين پيگيري ها هستند و تعامل دوجانبه نزديکي در اين زمينه در جريان است. ما هيچ نشانه‌اي از تروريستي بودن اين موضوع به دست نياورده‌ايم. با اين حال، لازم مي‌دانم تاکيد کنم تصميم‌هاي احساسي درباره روابط دو کشور خواسته دشمنان مشترک و بدخواهان جهان اسلام خصوصا رژيم صهيونيستي است و بايد درباره هرگونه تصميم که مي‌تواند تبعات بلند مدت نيز داشته باشد هشيار و دقيق‌بود.»
به طور کلي پذيرفته شده است که کشور ما (روسيه) مرز بسيار پيچيده اي دارد. با اين وجود، در مقايسه با ايران، به نظر الگوي آرامش است. در شرق، ايران با پاکستان هسته اي بي ثبات و همچنين با افغانستان ناپايدارتر همسايه است.
در جنوب غربي آن سوي خليج فارس، دشمنان تاريخي ايران، پادشاهي خليج فارس به رهبري عربستان سعودي قرار دارند. در غرب عراق قرار دارد، جايي که عناصر ضد ايراني در آن در حال قدرت گرفتن هستند. اما، همچنان خطرناک ترين مرز ايران را شمال غربي يعني قفقاز جنوبي مي دانند.
دلايل زيادي براي اين وجود دارد. اولا، نزديکي تهران به آن – از پايتخت ايران تا خاک آذربايجان تنها حدود 400 کيلومتر است. فاصله‌اي کاملا قابل دسترس براي پهپادهاي اسرائيلي که مي‌توانند از خاک آذربايجان بلند شوند. در حقيقت، اين دليل دوم است آذربايجان خاک خود را در اختيار دشمنان جمهوري اسلامي قرار مي‌دهد، اسرائيل و همچنين ترکيه. و اگر اسرائيلي‌ها از خاک آذربايجان صرفا عمليات شناسايي را عليه ايران انجام دهند، آن گاه تهديدات استراتژيک از آنکارا مي‌آيد.
در تشکيلات سياسي و دانشگاهي ايران اتفاق نظر وجود دارد که آنکارا به طور فعال از احساسات پان ترکيستي براي جدا کردن آذربايجاني‌هاي ايراني از هويت ايراني استفاده مي‌کند.
در سال‌هاي اخير همه اين خطرات براي ايران به شدت افزايش يافته است. در سال 2018، دولت نيکول پاشينيان در ارمنستان به قدرت رسيد، سرزميني که به ترکيه اجازه نمي دهد يک خروجي ارضي به آذربايجان داشته باشد. در جريان جنگ دوم قره باغ در سال 2020 ميلادي، ايراني ها نتوانستند با فعاليت ترکيه و آذربايجان مخالفت کنند. اکنون شرايط براي ايران پيچيده تر شده است.
مسائل امنيت ملي و تماميت ارضي کشور در خطر است اما در اين ميان، ايران مانند سال 2020 ميلادي نمي‌تواند، ابتکار عمل را به دست بگيرد. براي انجام اين کار، او منابع کافي و متحدان کافي ندارد. در نتيجه، تهران ظاهرا تصميم گرفت، منتظر حرکات ترکيه و آذربايجان باشد و بعد جواب دهد. حادثه رخ داده در سفارت آذربايجان در تهران به هيچ وجه به سود طرف ايراني نيست. ضارب آذربايجان را به عنوان يک قرباني افشا مي کند، اجازه مي دهد احساسات ضد ايراني – هم در خود آذربايجان و هم در استان هاي آذربايجاني ايران تقويت شود. و البته، زمينه اقدامات ضد ايراني مختلف را به باکو مي دهد که يکي از آنها تخليه سفارت است.
محسن پاک آيين، سفير پيشين ايران در باکو  در گفت وگويي ضمن احترام به کشته‌ها و مجروحين حمله مسلحانه روز جمعه سفارت جمهوري باکو يادآور مي‌شود که اين بايد در يک رفتار منطقي، عقلاني و هوشمندانه از تحريکات رسانه‌اي توسط صهيونيست‌ها و برخي ديگر از رسانه‌ها در ترکيه و خود باکو دوري بگزيند، کما اينکه به باور پاک آيين بعد از ساعات اوليه از اين حادثه، جمهوري آذربايجان يک منطق را در رفتارها، اقدامات و مواضع خود در پيش گرفت که جاي اميد دارد اين جنجال‌سازي هاي رسانه نتواند وقفه‌اي را در روابط دو کشور ايجاد کند.