روزنامه همدلی
1396/04/27
به بهانه سالروز درگذشت خسرو شکیبایی، بازیگر یگانه سینمای ایران؛ هنرمندی که به قلبها راه یافت
همدلی| روژا پیران ـ سینمای ایران با گذر از قیام بهمن 57 دچار تغییراتی ساختاری و حتی محتوایی شد، اگر در گذشته ستارگان سینما همچون بهروز وثوقی، ناصر ملکمطیعی، فردین و سعید راد بر سینماها حکومت میکردند و روزی نبود که روی جلد نشریات ایرانی نباشند، با این همه پس از انقلاب تاحدی سینمای ستارهمحور جای خود را بهنوعی سینمای دولتی و ارزشی داد. هرچند این رویه تا دو دهه پس از انقلاب 57 امتداد داشت، اما با عبور از فضای ملتهب اوایل انقلاب، برخی چهرهها توانستند جایگزین ستارههای پیش از انقلاب شوند. در این میان به اذعان اغلب منتقدان و ناظران یکی از چهرههایی که شهرتش حاصل فعالیت سینمایی در سالهای بعد از انقلاب 57 بود، خسرو شکیبایی است. در این مجال به بهانه 28 تیرماه، سالروز درگذشت این بازیگر یگانه تاریخ سینما، به مرور هنر و کارنامه او میپردازیم.سینمای هنری اروپا در برابر هالیوود
سینمای ایران، تا پیش از انقلاب 57، با ترکیبی از دو جریانِ عامهپسند فیلمفارسی و نیز موجنویی که از میانه دهه چهل آغاز شده بود، همچنان به راهِ خود میرفت. در این میان، فیلمفارسی برای جلبِ عموم، تکیهاش را بر رقص و آواز و موضوعهای سرخوشکننده و ستارههای زن و مرد گذاشت تا به این طریق، ضعفهای زایدالوصفِ فیلمنامه و در کل، بیهودگی محتوایی و ساختاری این آثار را بپوشاند. سینمای پس از 57، با هر نگاه و سلیقهای، به دلیل فضای انقلابی حاکم، اجازه پرورش سینمایی را داد که به مضامینی جدیتر و کمتر عامهپسندانه میپرداخت. مضامینی که در آن، خبر از تیپ جاهلی کلاه مخملی و محتوای سخیف زن و رقص و کافه نبود. مقوله بازیگری نیز از این تغییرات بینصیب نماند و در آن روزگار، بازیگرانی مطرح شدند که ریشه در صحنههای تئاتر پیش از انقلاب و به اصطلاح جریانِ موج نو و هنری سینما داشتند، بازیگرانی مانند نصیریان، انتظامی، خوروش و..
به همین دلیل، متولیان فرهنگی، شاید ناخواسته سبب رشد و بروز سینمای ارزشمندی شدند که فرسنگها با جریانِ تجاری و ابتذال فیلمفارسی فاصله داشت و جایگاهش را با حمایت از هنرمندان مستقل، به مرتبهای فراتر، ارتقا داد. این سینما و تمام متعلقاتش از سر و شکل فیلمنامههایش تا بازی بازیگران، بدین ترتیب خود را بیشتر آشنا و همخانواده با سینمای هنری اروپا میدانست تا سینمای هالیوود. در دهه شصت، به دلیل سیاستهای سینمایی و فرهنگی، برنامههای سینمایی ارزشمندی مانند «هنر هفتم» وجود داشت که از رسانه پخش میشد و میتوانست در معرفی این گونه سینما و تغییر ذائقه بینندگانش نقش داشته باشد. همزمان با تماشاگرانِ سینمادوست، نسلی از سینماگران نیز، مخاطبِ اینگونه برنامهها به شمار میآمدند و به تدریج از سینمای ایتالیا، ژاپن و شوروی در ساخت آثارشان تاثیر پذیرفتند.
چهرهسازی و بازگشت رونق به گیشهها
این روند با گذر از دهه آغازین پس از انقلاب و تغییراتی که در همه ارکان ساختار سیاسی و فرهنگی کشور بوجود آمد تغییر کرد و در سالهای بعد همانطور که اقتصاد به سوی بازار آزاد حرکت میکرد فرهنگ و هنر این مرز و بوم هم به نوعی از فضای گذشته اش فاصله گرفت. با آغاز دهه هفتاد، در سینمای ایران، کمتر هنرپیشهگانی بودند که همچون ستارههای فیلمفارسی، عکسشان از در و دیوار اتاق هواداران بالا برود و تصویرشان روی جلد مجلاتِ مختلف بدرخشد. در واقع سیستم ستارهسازی برای مدتی معطل مانده بود.
در طولِ همین دهه بود که سینمای ایران با ورود بازیگرانی مثل پورعرب، بایگان، عربنیا، فروتن، و.. که در واقع ستاره و چهره به حساب میآمدند، راه را برای ایجاد نوعی چهرهسازی از نوعی دیگر گشوده و سبب شدند که رونق گیشهها دوباره بازگردد و مخاطبانِ غیرحرفهای سینما نیز، فیلمهایی را متناسب با خواستهشان، بر پرده سینماها شاهد باشند. به موازاتِ اینکه سینما به سوی گیشه حرکت میکرد، تعداد سوپراستارهای رنگارنگی که دختران و پسران جوان را شیفته خودشان میکردند نیز رو به فزونی میرفت و اگر نگوییم شباهت، اما در نهان، پیوندهایی نیز با ابتذالی که ارمغان فیلمفارسی در دوران پیش از انقلاب بود، در سر و شکلشان، وجود داشت. در میان این تحولات روز به روز فرهنگی و سینمایی، نسلی از بازیگران شکل گرفتند که به روشنی از این جریانِ غالب فاصله داشتند و با نوع نقشها و تکنیک خاصشان در لحن، حرکت و اجرا، لباس آبرومندی را به تن این حرفه پوشاندند. شکیبایی و پرستویی از همین دستهاند. اگر «خط قرمز»، «ترن»، «دزد و نویسنده» و.. به معرفی و محبوبیت شکیبایی جوان کمک کرد، همزمان، «شکار»، «آدم برفی»، «آژانس شیشهای» و.. خبر از توانمندی بازیگری مانند پرستویی میداد.
درخشش شکیبایی در سینما و تلویزیون
خسرو شکیبایی، در دل چنین فضایی بود که با حضور در «خط قرمز» مسعود کیمیایی، قدم به دنیای سینما گذاشت که تا آخرین روز حیاتش 28 تیر 1387، او را با خرسندی و افتخار در خود جای داده بود. او با حضور در نقشهای کوچک اما ماندگاری در فیلمهایی مانند «رابطه»، «شکار»، «ترن» و «دزد و نویسنده»، قوت و مهارت بازیگریاش را به همگان شناساند و پس از آن در هامون مهرجویی بود که این توانمندی به بهترین شیوهاش به بار نشست و شکیبایی، محبوبیت و شهرت را با نقش حمید «هامون» توامان به دست آورد.
اگرچه به زعم منتقدان، حمید هامون دست از سر شکیبایی بر نداشت و او تا سالها، فیگورها و حتی لحن بیان این شخصیت را تکرار میکرد، اما شکیبایی در دهه هفتاد با فیلم «کیمیا» و در طول دهه هشتاد با فیلمهایی مانند «کاغذ بیخط»، «حکم»، «چه کسی امیر را کشت؟»، «اتوبوس شب» و.. این گمان را که میرفت به قطعیت برسد و از او تیپی ثابت در سینمای ایران بسازد را با هنرمندی و نقشآفرینیهای متفاوتش، انکار کرد. سالهای پس از انقلاب به ویژه از دهه هفتاد به این سو، سینمای ایران خیل بازیگرانی را در خود جای داد که زیبایی و جذابیت اندام، دو رکن اصلی برای انتخابشان توسط فیلمسازان بود و تصور میشد مردم نیز از فیلمهایی که روی پرده میدیدند یا سریالی که در خانه تماشا میکردند، انتظار عرضه چنین بازیگرانی را داشتند. شکیبایی اما با درخشش خود در سینما و تلویزیون، این فرض را که سلیقه مردم، آثار سینمایی و تلویزیونی را شکل میبخشد، وارونه کرد و با ایفای نقش در مجموعههای پرطرفدار تلویزیونی مانند؛ «روزی روزگاری»، «مدرس»، «خانه سبز»، «تفنگ سرپر» و.. که در ساعات پخش شان، بینندگان میلیونی را مجذوب خود میکردند، سلیقه مخاطب عام را جهت داد و این واقعیت را بار دیگر یادآوری کرد که آثار خوب یا بد هنری هستند که تکلیفِ نوع ذائقه تماشاگران را مشخص میکنند و نه بالعکس..
خاطره روشن خسروی سینمای ایران
شکیبایی در واپسین سالهای زندگیاش، با ایفای نقش رانندهای فرتوت در فیلم «اتوبوس شب»، ساخته کیومرث پوراحمد، دیپلم افتخار از بیست و پنجمین دوره جشنواره فجر دریافت کرد که از آن به عنوان آخرین نقش ماندگار او در سینما یاد میشود. نقش دشواری که با وجود بیماری و سالخوردگی شکیبایی، نه تنها چیزی کم از اجراهای او در «هامون»، «یک بار برای همیشه»، «بانو»، «پری» و... ندارد، که از هوش، پختگی و عیاری بهره برده است که در بسیاری از بازیگران این سالها نظیرش را نمیتوان یافت.
شکیبایی با نوع انتخاب نقشها، سبک خاص فردی و حیاتی که به شخصیتهای نوشته شده در سناریو تزریق میکرد، به مفهوم بازیگری در سینمای ایران، وجوه تازهتری بخشید و در غیاب خود، پلکانی را در این حرفه برجای گذاشت که بازیگران بیشماری با قدم نهادن بر جای پای او در این وادی به پیش رفتند. او در صبحی از تابستان در بیمارستانی در تهران، تن رنجدیدهاش را به مرگ سپرد و خاطره روشن و محبوبش را به اذهان تکتک دوستدارانش و کالبد سینمای ایران بخشید.
سایر اخبار این روزنامه
به بهانه سالروز درگذشت خسرو شکیبایی، بازیگر یگانه سینمای ایران؛ هنرمندی که به قلبها راه یافت
از جزئیات جدید پرونده آتنا تا دختری که ناپدریاش 70 بار به او تجاوز کرد «آتنا» آخرین قربانی این چرخه نیست
اصولگرایان از «تتلو» چه میخواهند؟ چهره جناح بیچهره
ولیالله شجاعپوریان تشکیل کابینه با نگاه به مطالبات مردم
در دیدار شمخانی با مقامات اتحادیه میهنی اقلیم کردستان مطرح شد اعلام نظر ایران درباره همه پرسی در کردستان عراق
و شفافیت سیستم دارد.کرباسچی در پایان این مصاحبه با بیبیسی گفت: پرونده حسین فریدون در حال پیگیری و تحقیق است و نظام قانونی است و همه باید بپذیرند.
بگو مگوی دولت و نهادهای نظارتی فضای مجازی بالا گرفت تهدید تلگرام
گزارش همدلی از ادامه لابی سیاسیون برای تاثیر بر دولت آینده کابینه دوازدهم زیر فشار توقعات
دولتِ جدید و سیاستِ فرهنگی
اصولگرایان از «تتلو» چه میخواهند؟ چهره جناح بیچهره