داستان یک توقیف؛ پایان خوش 10 سال سکوت!

 [شهروند] ... و بالاخره بعد از 10 سال که از پخش اولین قسمت‌های سریال تلویزیونی «سرزمین کهن» و توقیف آن می‌گذشت، این سریال با نام «سرزمین مادری» ابتدا در پلتفرم تلوبیون و پس از آن هم در تلویزیون پخش شد. سریالی عظیم و پرهزینه که کمال تبریزی 15 سال پیش، در روزهای اوج کارنامه سینمایی‌اش با حضور یک دوجین از بهترین و سرشناس‌ترین بازیگران سینما و تلویزیون ایران جلوی دوربین برد، اما جریان سوءتفاهم و حاشیه آن را -که قرار بود سرسلسله جریانی جدید از آثار فاخر تاریخی در صداوسیما باشد- به محاق فرستاد. اتفاقی که انگار استعاره‌ای از وضعیت و جایگاه خود کمال تبریزی هم بود که از آن پس، هیچ‌گاه دیگر به آن نقطه اوج بازنگشت و به واقع هر چه ساخت -چه فیلم «طعم شیرین خیال» و «امکان مینا» و «مارموز» و چه فیلم‌هایی چون «ما همه با هم هستیم» و «دست‌انداز»- جز شکست حاصلی به بار نیاورد.
آنچه در پی می‌آید حکایت ماجراهای دور و دراز سریال «سرزمین مادری» یا همان «سرزمین کهن» در این 10 سال اخیر است و البته صحبت‌هایی که کمال تبریزی در این زمینه داشته است.

وقتی در شب پنجم دی‌ماه 1392 اولین قسمت سریال «سرزمین کهن» روی آنتن رفت، حتی بدبین‌ترین مخاطبان صداوسیما هم تصورش را نمی‌کردند که فرجام این سریال خوش‌ساخت و جذاب که توانسته بود شماری از نام‌آورترین بازیگران فعال سینمای بعد از انقلاب چون شهاب حسینی، علی شادمان، بیتا فرهی، جواد عزتی، بابک حمیدیان، الهام حمیدی، امیر آقایی، نیکی کریمی، محمدرضا فروتن، محسن تنابنده، پژمان بازغی، شبنم قلی‌خانی، هنگامه قاضیانی، فرهاد قائمیان و حسن پورشیرازی را گرد آورد، توقیفی 10 ساله خواهد بود. این اتفاق اما چند هفته بعد، در شب ۲۰ بهمن آن سال روی داد. شبی که یکی از دیالوگ‌های چهارمین قسمت «سرزمین کهن» باعث شد این سریال از همان شب تا همین یکی دو هفته پیش جز آرشیو صداوسیما جایی دیگر نداشته باشد. این آغاز ماجراهای «سرزمین کهن» بود.

آغاز ماجرا
در آن شب زمستانی دیالوگ جنجالی کاراکتر امیر آقایی که عضو فرقه دموکرات آذربایجان بود، حاشیه‌های «سرزمین کهن» را کلید زد. دیالوگی خطاب به یکی دیگر از کاراکترها با نام فامیلی بختیاری: «به چی خودتون افتخار می‌کنین؟ کدوم اصل و نسب؟» دیالوگی که با اینکه موضع خود سریال نبود و از زبان کاراکتری بیان شده بود که بنا به قضاوت تاریخ اشتباهات‌شان در موضع‌گیری مبرهن است، اما در مناطق بختیاری‌نشین به توهین و تحریف تاریخ ایل بختیاری تعبیر شد و همین هم موجی از اعتراضات را در استان‌های خوزستان، چهارمحال‌وبختیاری و حتی اصفهان به بار آورد و هم‌زمان به نامه 70 نفر از نمایندگان مجلس در اعتراض به صداوسیما منجر شد. اعتراضاتی که باعث شدند صداوسیما پخش این مجموعه را متوقف کند. دلیل این تصمیم البته تنها اعتراضات مناطق بختیاری‌نشین نبود و صداوسیما با تمسک به استدلال‌هایی چون بازنگری در پوشش بازیگران زن و نیز نارضایتی‌های موجود در زمینه کم‌رنگ بودن نقش جریانات اسلامی در پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ این تصمیم را گرفته بود. تصمیمی که به‌رغم اینکه گروه سازندگان سریال دست به فیلمبرداری دوباره برخی صحنه‌ها نیز زده بودند، اما درست 10 سال، یعنی تا ۱۴مهرماه ۱۴۰۲ ادامه یافت.

سرزمین کهن
«سرزمین کهن» به کارگردانی کمال تبریزی یکی از پروژه‌های -به‌اصطلاح- الف ویژه سازمان صداوسیماست. یکی از پرهزینه‌ترین سریال‌های تلویزیون با حضور انبوهی از بازیگران و ستارگان سینما که دور هم جمع آمده بودند، به بهانه روایت زندگی نوجوانی به نام رهی، روایتی تاریخی از اتفاقات سیاسی و اجتماعی ایران از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ را به نمایش بگذارند. شخصیتی که در فصل اول سریال، کودکی -با بازی علی شادمان- است که بعد از بمباران دهکده محل سکونت‌شان توسط نیروهای متفقین از زیر آوار بیرون کشیده و پس از چند روز راهی تهران می‌شود. او که بعدتر در یک خانواده توده‌ای بزرگ می‌شود، در اثر اتفاقاتی راه به یک خانواده درباری باز می‌کند و اتفاقا همین‌جا هم هست که به هویت خود پی می‌برد.



«سرزمین کهن» که با توجه به واکنش‌ها و بازتاب‌های مردمی در سه قسمت آغازین، شانس زیادی برای موفقیت و تبدیل‌شدن به یکی از سریال‌های محبوب آن سال‌ها داشت، اما با پخش قسمت چهارم و حواشی متعاقب آن به محاق رفت.

حواشی بعدی
پس از آن در تمام 10 سالی که از آن روزها می‌گذرد، شاهد انتشار اخبار و شایعاتی درباره بازپخش این سریال بوده‌ایم که هیچ‌گاه تا این بار آخر به نتیجه نرسیده است. اول بار این زمزمه‌ها در اواخر تابستان ۹۴، نزدیک به دو سال بعد از ماجرای توقیف سریال مطرح شدند که به نتیجه نرسید. در این فاصله منابع نزدیک به معاونت سیما حتی اخباری درباره تجدید فیلمبرداری فاز سوم سریال و تغییر برخی از بازیگران از قبیل شهاب حسینی را نیز منتشر کردند که نارضایتی کمال تبریزی را به دنبال داشت که در مصاحبه‌هایش ابراز امیدواری می‌کرد مخاطبان با این تغییر چهره‌ها کنار بیایند.
در این فاصله صداوسیما هم سعی در تلطیف فضا داشت و حتی نظرات یک پژوهشگر تاریخ بختیاری را نیز در یک برنامه تلویزیونی پخش کرد که می‌گفت «ما بختیاری‌ها زود قضاوت کردیم.» با این حال، برخلاف اینکه اعلام شده بود سریال کمال تبریزی -که نامش به «سرزمین مادری» تغییر یافته بود- از مهرماه 96 روی آنتن خواهد رفت، این اتفاق این بار هم روی نداد و این آغاز یک سکوت 6 ساله درباره «سرزمین مادری» بود که بالاخره با صحبت‌های پیمان جبلی به پایان رسید و رئیس جدید سازمان صداوسیما وعده داد که مشکلات این سریال برطرف شده و همین روزها به آنتن خواهد رسید. وعده‌ای که خیلی زود عملی شد و «سرزمین مادری» از ۵ مهر از پلتفرم تلوبیون پخش شد.
پخش سریال «سرزمین مادری» بعد از 10 سال، اما، آن نتیجه‌ای را که بسیاری تصورش را می‌کردند به بار نیاورده است. انگار کم‌شدن مخاطبان رسانه‌ها و تلویزیون دامن این سریال پربازیگر و پرهزینه را هم گرفته است.

متن و حاشیه «سرزمین مادری» به روایت کمال تبریزی
داستانی که راوی تاریخ است!

صحبت‌های کمال تبریزی درباره رویدادهایی که در این ده دوازده سال برای سریال «سرزمین مادری» پیش آمده، می‌تواند جذاب، خواندنی و روشنگر باشد، به خصوص که تبریزی در زمانی این سریال را جلوی دوربین برد که در نقطه اوج کارنامه‌اش بود و ماجراهای این سریال افول گام‌به‌گام او را کلید زد.

 شما خودتان چه تعریفی از «سرزمین مادری» دارید؟ یک سریال تاریخی است؟ یا زندگینامه‌ای؟  
ما در این اثر سعی داشتیم داستانی را روایت کنیم که بستر وقایع آن متکی بر نقل تاریخ معاصر است. در واقع همراهی و همذات‌پنداری با قهرمان قصه به نوعی مخاطب را با تاریخ پرفراز‌ونشیب ایران در دوران سخت و پرزحمت معاصر نیز آشنا می‌کند. موضوعی که بر جذابیت قصه افزوده و آگاهی مخاطب درباره گذشته پر‌افتخار این سرزمین کهن را افزایش می‌دهد.

 می‌توانید بگویید که اولویت شما کدام بوده است؟ تاریخ یا داستان؟
نکته مهم در روایت فیلمنامه این سریال این بود که در خلال جذابیت حوادث، تاریخ معاصر ایران نیز کاملا در خاطر بینندگان سریال باقی می‌ماند. موضوعی که مشخص است اولویت و دغدغه اصلی نویسنده بوده و به بهترین نحو ممکن نیز از پس این کار دشوار برآمده است. برای من کمال تبریزی اما -گذشته از روایت تاریخ معاصر- نمایش لحظات انسانی و درام اجتماعی و خلق تنش‌های جذاب و هنرمندانه بین شخصیت‌های داستان مهم‌تر و تعیین‌کننده‌تر بود. رویای من همیشه این بوده که آثارم حاوی لایه‌های مختلف مفهومی برای گروه‌های مختلف مخاطبان باشد و خوشحالم «سرزمین مادری» این ویژگی را دارد.

 برخلاف سریال‌های این روزها، «سرزمین مادری» پر است از ستارگان بزرگ سینما و تلویزیون. می‌توانید بگویید چگونه این همه چهره حضور در این سریال را پذیرفتند؟
فارغ از اینکه ضعف مفرط و خالی‌بودن از کانسپت عمیق هنری در بسیاری از برنامه‌های این چند وقت اخیر باعث دوری هنرمندان از این رسانه شده است، اما فراموش نباید کرد که این رسانه ملی است و بسیاری از شخصیت‌های مطرح هنری خاستگاه ابتدایی‌شان تلویزیون بوده و برای همین هم همیشه با نظر لطف به تلویزیون می‌نگرند. در مورد «سرزمین مادری»  نیز عوامل مختلفی در حضور چهره‌ها موثر بود که مهم‌ترینش فیلمنامه خوب و حضور نقش‌ها و شخصیت‌های جذاب و متفاوت در داستان پرکشش و عمیق سریال بود.

 می‌توانید درباره میزان اصلاحات و ممیزی انجام‌شده در این سریال توضیح دهید؟
«سرزمین مادری» سه فاز و در مجموع حدود ۶۰ قسمت دارد که برای اینکه دیگر هیچ سوءتفاهمی پیش نیاید، اصلاحات کامل و در واقع تمام اصلاحیه‌ها را انجام دادیم. با این حال، اغلب این اصلاحات به تغییر اسامی برمی‌گشت و به اینکه اشاره‌ای به افراد خاصی نداشته باشیم. کاری به غایت دشوار که وقتی سریال را ببینید، متوجه خواهید شد سوء‌تفاهم‌ها برطرف شده و حالا دیگر جز قصه، داستان و موضوع سریال هیچ چیز دیگری جایگاهی در این سریال ندارد!