برنامه بطحایی مشروط است

شیرزاد عبداللهی‪-‬ سیدمحمد بطحایی گزینه پیشنهادی رئیس جمهور برای وزارت آموزش و پرورش در پیشگفتار برنامه خود نوشته است: «اینجانب برنامه‌های پیشنهادی خود را برای اجرای متوازن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و براساس رهنمودها و دیدگاه‌های امام «ره» و منویات و دیدگاه‌های مقام معظم رهبری، رویکردها و برنامه‌های رئیس جمهور محترم جناب آقای دکتر روحانی و سیاست‌های ایشان در دولت دوازدهم در حوزه آموزش و پرورش، سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، نقشه جامع علمی کشور و احکام برنامه ششم توسعه اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی کشور متناسب با شرایط نیازها و امکانات کشور تنظیم کرده‌ام.» تاکید من در این عبارت طولانی بر فرمایش ایشان مبنی بر تنظیم برنامه «متناسب با شرایط نیازها و امکانات کشور» است. برنامه‌ای قابل اجرا است که هم به نیازها پاسخ دهد و هم امکانات قابل حصول را در خود لحاظ کند. اما آقای بطحایی بلافاصله قاعده برنامه‌نویسی را کنار گذاشته و 5 شرط کلان و البته دست‌نیافتنی را به عنوان «استلزامات و زیرساخت‌های اجرای سند» مطرح می‌کندو در واقع اجرای برنامه را مشروط به شرایطی می‌کند که در چهار سال آینده، وقوع آنها بعید است. استلزامات و زیرساخت‌ها عبارتند از : 1- ارتقای جایگاه آموزش و پرورش در جامعه به عنوان نهاد مولد سرمایه انسانی و اجتماعی و موتور توسعه و پیشرفت کشور. 2-ایجاد عزم ملی و مشارکت تمام قوا، دستگا هها و نهادها به‌ویژه خانواده‌های محترم دانش‌آموزان 3- ارتقای منزلت و تامین معیشت معلمان. 4- جذب و تربیت نیروی انسانی باانگیزه و دارای شایستگی‌های حرفه‌ای... 5- تامین منابع مالی و امکانات مورد نیاز کیفیت‌آفرینی. در واقع آقای بطحایی، اجرایی کردن سند تحول بنیادین را مشروط به تحقق شرایطی کرده است که برخی از آنها خارج از حیطه اختیارات وزیر و برخی حتی خارج از اختیارات دولت است. به عنوان مثال تامین بودجه کافی برای ارتقای معیشت معلمان یا کیفیت بخشی (بندهای 3 و 5) بستگی به تخصیص اعتبارات از بودجه عمومی دولت به وزارتخانه دارد و در اختیار وزیر نیست. ارتقای جایگاه آموزش و پرورش در جامعه و ایجاد عزم ملی و مشارکت تمام قوا هم فراتر از حدود اختیارات دولت است. بنابراین این برنامه متناسب با «امکانات در اختیار وزیر و حتی امکانات در اختیار دولت» تنظیم نشده است. برنامه‌ای که بدون توجه به «امکانات در اختیار و قابل حصول» نوشته شود مشتی الفاظ توخالی است. استلزامات پنجگانه که معلوم نیست چه کسی و چگونه باید آنها را فراهم کند گریزگاهی است برای عمل نکردن به وعده‌ها. آقای بطحایی در دو ماه بعد از انتخابات برای جلب حمایت معلمان در رسانه‌ها و گروه‌های تلگرامی تشکیل سازمان نظام معلمی را یک برنامه برای رفع مشکلات آموزش و پرورش معرفی کرد. بطحایی در 18 تیرماه 96 در گفت‌وگویی با روزنامه آرمان با عنوان «سازمان نظام معلمی تشکیل شود» می‌گوید: «یکی از برنامه‌هایی که می‌تواند در رفع مشکلات کمک بزرگی به آموزش‌وپرورش کند تشکیل تشکلی با حضور معلمان است، یعنی معلمان در حوزه‌های تصمیم‌گیری تخصصی این وزارتخانه دخالت داشته باشند، مانند سازمان معلمی که مطرح شده بود. این تشکل مانند سازمان نظام مهندسی است که بخشی از وظایف اداره مهندسی کشور را نهاد غیردولتی که از خود مهندسان تشکیل شده اداره می‌کند ... اکنون تمام آموزش‌وپرورش از سوی وزارتخانه اداره می‌شود، اما از فردا می‌توان بخشی از آن را به معلمان خبره، متعهد، حرفه‌ای و... سپرد. اکنون سازمان نظام معلمی با این فلسفه و منطقی که دارد مورد تایید همگان است و باید تشکیل شود» اما در برنامه ارائه شده بطحایی به مجلس که در رسانه‌ها منتشر شده، مشارکت معلمان را در حد «شوراهای درون مدرسه» و «انجمن‌های علمی- آموزشی و تشکل‌های صنفی و حرفه‌ای معلمان» دیده شده است. در برنامه آقای بطحایی هیچ اشاره‌ای به تشکیل «سازمان نظام معلمی» نشده است.