لوس بازی دکتر سلام با «آزادی»

آفتاب یزد- محمد مَهدی حسین‌نیا: حالا دیگر چهارسال است که مخالفان دولت حسن روحانی و در یک نگاه واقع بینانه، محافظه کاران، اصولگرایان و متمایلان به جناح راست، تحت عنوان حرکت خودجوش و دانشجویی، اقدام به برگزاری مراسمی با نام دکتر سلام می‌کنند تا در خلال آن دولت یازده و حالا دوازدهم را در پوشش طنز اما بسیار جدی نقد یا تخریب کنند، مورد توهین قرار دهند و یا به صورت کاملا دل خوش کنک، خطاب به آن متلک سیاسی بگویند! دکتر سلام در چنین بستری روز پنج شنبه چهارمین سالگرد تولد خود را
جشن گرفت.
مطابق انتظار، کنار هم جمع شدن مخالفان دولت حواشی همیشگی خود را داشت. حاشیه‌ها‌یی که گویا از کنار هم جمع شدن چند اصولگرا و محافظه کار در کنار یک دیگر مانند یک واکنش شیمیایی خودش را نشان می‌دهد؛ هیاهو و شانتاژ، مصادره به مطلوب مفاهیم و قلب معانی به نفع خود با چاشنی فراموش کردن عملکرد خودی‌ها‌ و دوستان.



هیاهو برای هیچ
جشنی که ادعا می‌شود خصوصی، دانشجویی و خودش جوش است مانند هرسال با حضور چهره‌ها‌ی نظامی، امنیتی و سیاسی برگزار شد. کارگردان مراسم از چند روز قبل از برگزاری مراسم در فضای مجازی علم «نمی گذارند و کارشکنی می‌کنند» را برافراشت تا رسانه‌ها‌ی همسو، هماهنگ با هم دیگر فریاد وااسفا سر دهند که به جای سالن 12هزارنفری آزادی تنها توانسته اند مجوز سالن شهدای هفتم تیر را کسب کنند. علی صدری نیا کارگردان و مجری مراسم برای نشان دادن عمق فشار تحمل شده از سوی خود و عوامل این برنامه، مراحل عادی کسب مجوز را برشمرده و آن را پاسکاری دولت از ترس منتقدین نام نهاده است. این در حالی است که کم نیستند مراسم‌ها‌ی فرهنگی و هنری که سال‌ها‌ی سال و حتی در زمان دولت یازدهم به جرم اصلاح‌طلب بودن مجال برگزاری نمی‌یابند. سخن گفتن از لغو کنسرت‌ها‌ی مجوزدار به عنوان یک پدیده صرفا بومی نیز تنها تکرار مکررات است. با این همه و با تمام جوسازی‌ها‌ی موجود، دکتر سلام برای چهارمین سال پیاپی بی هیچ مشکلی برگزار شد.

کنایه‌ها‌ی بی مبنا
احتمال بروز یک واکنش روان شناختی ساده دراکثر انسان‌ها‌ی دنیا وجود دارد؛ حمله از همان جایی که ضربه خورده اند به کسی که ضربه زده است. این ساده ترین تبیین از کنایه‌ها‌ی مجری مراسم دکتر سلام به روحانی و دولت بود. مجری دکتر سلام در آغاز این برنامه در واکنش به لغو برگزاری مراسم در سالن ورزشگاه آزادی که معلوم نیست هیچ گاه مجوزی برایش صادر شده یا نه، گفت: «سلام عرض می‌کنم به کسانی که شعار آزادی می‌دهند و راه «آزادی» را می‌بندند.» وی ادامه داد: «باید به بعضی‌ها هم حرف خودشان را زد که: شما حرف از آزادی می‌زنید؟! شما حرف از آزادی نزنید که آزادی خجالت می‌کشد.» تا به نوعی پس از گذشت چندماه از دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری مشخص شود که بازندگان آن رقابت سیاسی هنوز در التهاب ناشی از اقدامات و تصمیمات مردم و اظهارات روحانی قرار دارند.

سوپرمن
شهردار پیشین تهران پای ثابت و محور اصلی برنامه دکتر سلام در تمام این سال‌ها‌ بوده است. همان طور که سال گذشته تصویر قالیباف در شمایل سوپرمن به تصویر کشیده شد، این بار اما دوباره قالیباف با کلاه کار و در قامت یک مدیر بر بوم نقاشی نقش بست. او در میان حامیان و مشتاقانش در سالن شهدای هفتم تیر، برنامه دکتر سلام را نمونه ای موفق از آتش به اختیاری در حوزه طنز و فرهنگ دانست و از لزوم اعتماد به جوانان سخنان گفت. در این مراسم برای نشان دادن رویکرد مردمی قالیباف، به شکل خاص از کودکان معلول «خیریه امام رضا علیه السلام» استفاده شد تا به روی صحنه بیایند و شهردار سابق آن‌ها‌ را در آغوش گیرد. البته چنین اقداماتی چندان دور از انتظار نیست. مجری و کارگردان دکتر سلام یار و همراه قدیمی و البته جوان قالیباف در مجموعه همشهری جوان پیش از تغییرات این روزهای این موسسه بود و به همین خاطر باز هم نمی‌توان گله‌گزاری کرد که در میان تمام مهمانان این مراسم، تنها ابراهیم رئیسی توفیق حضور نیافته بود.

فرصتی برای سخنرانی
محمد حسین صفار هرندی، وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد کشور در زمان محمود احمدی نژاد که شاید این روزها کمتر کسی بتواند چند نمونه از اقدامات او در زمان وزارت را برشمرد، پس از مدت‌ها‌ در یک میتینگ سیاسی و یا آن طور که قالیباف گفت «فرهنگی» فرصت حضور یافت. صفار هرندی در جملاتی عجیب و نه چندان قاعده مند برای کنایه‌انداختن به روحانی از ضرب المثل‌ها‌ و مطایبات دور از ذهن و نامرتبطی استفاده کرد. او در این جمع اظهار داشت: «درباره این اتفاقی که برای محل برگزاری جشن دکتر سلام افتاد و برگزاری جشن را در سالن ورزشگاه آزادی منع کردند باید این لطیفه را بگویم که از بعضی‌ها می‌پرسند چطور می‌شود پنج تا فیل را در یک فولکس
جا داد؟ جواب می‌دهند دو فیل را در جلو بگذارید و
سه فیل را در عقب! اول گفتند بروید در سالن ورزشگاه آزادی، بعد گفتند نمی‌شود، بروید در سالن شهدای هفتم تیر کشتی بگیرید.» او با چنین مقدمه عجیبی توانست بحث را به برجام بکشاند و بگوید: «فاصله حرف تا عمل بسیار است؛ مانند وعده‌هایی که در برجام دادند و بعد از توافق گفتند مگر ما برای این چیزها توافق کردیم؟» در ادامه سخنان پراکنده صفار که فرصتی برای انتقاد از دولت یافته بود، وی بدون اقامه دلیل و برهانی نسبت به سخنان روحانی در زمان انتخابات واکنش نشان داد تا بار دیگر همان قاعده روان شناختی در ذهن تداعی شود. وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد گفت: «رقیب را به دیوارکشیدند، در پیاده‌رو متهم کردند اما وقتی خودشان آمدند کلا پیاده‌رو را جمع کردند. اگر می‌خواهیم در راستای آتش‌به‌اختیار عمل کنیم باید کارهایی مثل دکتر سلام را تقویت کنیم. می‌بینیم که حتی برای برگزاری جشن هم چوب لای چرخش می‌گذارند.» با این حال بعید است کسی متوجه شده باشد که پیاده رو جمع کردن دولت دوازدهم یعنی چه! البته شاید انتظار می‌رفت صفار بنا بر سابقه فرهنگی خود در مقام وزارت، در هنگام ادای این سخنان به مسئله کنسرت‌ها‌ی مجوز دار اشاره یا لااقل فکر کند. او همچنین در ادامه مراسم دکتر سلام را متکی به مردم دانست.
ابوالقاسم طالبی کارگردان فیلم قلاده‌ها‌ی طلا که در ایام انتخابات، سخنان توهین آمیز او نسبت به استاد آواز ایران محمدرضا شجریان با واکنش‌ها‌ی منفی فراوانی رو به رو شد، تنها کسی بود که در این مراسم قالیباف محور از ابراهیم رئیسی یاد کرد. او گرمای هوا را برای کنایه زدن به دولت روحانی انتخاب کرد و در نهایت خود را نه اصول گرا، نه اعتدالی و نه اصلاح‌طلب، بلکه فرزند انقلاب دانست. گو آن که اصلاح‌طلبان، اعتدال گراها و اصولگرایان هیچ کدام فرزند انقلاب نیستند!

شوخی‌ها‌ی نخ نما و خوشی‌ها‌ی ساده جناح راست
در این مراسم علاوه بر تمام کنایات و انتقاداتی که مطرح شد و با وجود آن که در نهایت باز هم امثال صفارهرندی عنوان کردند تحملی برای شنیدن صدای منتقد وجود ندارد، حسین فریدون به عنوان ژن برتر سال و سلفی مشهور نمایندگان با فدریکا موگرینی با عنوان «ضایع ترین عکس سال» معرفی شد تا حجم طنز مراسم بالاتر رود. از سوی دیگر حضور چهره‌ها‌یی از جمله محمودرضوی که مانند مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر، همراه با دختر خردسالش به مراسم آمده بود، جملاتی بیان شد که مصداق مصادره به مطلوب معانی است. رضوی با در دست گرفتن میکروفن و با بیان این که نمی‌خواهد سیاسی صحبت کند، گفت: «پناه می‌بریم به خدا از بستن دهان منتقدان.»

خشم «یا» هیاهو؟!
این مراسم دانشجویی که مهمانانش هیچ گاه در هیچ جمع دانشجویی دیگری مگر در شرایط و با دعوت‌ها‌ی خاص حضور نمی‌یابند، بی هیچ مشکل و اخطار و اخلالی برای چهارمین سال پیاپی برگزار شد. این در حالی است که مثال‌ها‌ی فراوانی برای لغو تجمعات،مراسم، کنسرت‌ها‌ و غیره برای اصلاح‌طلبان و مردم و دانشجویان عادی دیگر وجود دارد. از سوی دیگر جشن خصوصی و دانشجویی که با پوشش خبری گسترده صدا و سیما مواجه می‌شود به خوبی نشان می‌دهد که اصرار به خصوصی بودن و دانشجویی بودن این مراسم از همان سیاست قلب معانی اصولگرایان یا میل به تغییر حقیقت شکل می‌گیرد. همچنین به نظر می‌رسد که تکرار مداوم یک ادعا برای گوینده تصور حقیقت بودن آن را
در پی دارد. در این مراسم زمانی که از فضه سادات موسوی مجری سیما درخواست شد به روی صحنه
رود، وی به کنایه از آن که صدا و سیما حامی دولت است و منتقدین دولت در خطر برخورد قرار دارند، اظهار داشت: «من نمی‌دانستم قرار است روی سن بیایم. امیدوارم شیفت فردایم کنسل نشود.» به نظر می‌رسد که ادعای حمایت صدا و سیمای ملی که پسوند ملی بودنش مدت‌ها‌ست دستمایه شوخی‌ها‌ی اجتماعی و مجازی قرار گرفته است و حتی به ادبیات سیاسیون نیز وارد شده است جدی جدی برای مخالفان دولت شمه ای از حقیقت پیدا کرده و امر بر آنان مشتبه شده است. جنجال‌ها‌ی پیش از برگزاری مراسم و پوشش دکتر سلام با تیترهایی نظیر «جشنی کوچک که دغدغه بزرگ دولت شد» آن هم در شرایطی که هیچ کس واکنشی به این تجمع سیاسی نداشته و در صحت و امان کامل نیز برگزار شده است، مشخص نیست که بر مبنای کدام منطقی شکل گرفته است. دکتر سلام بیش از آن که نماد فرهنگ نقد و آزادی بیان باشد، از قضا که نماد و مصداق بارز انحصار طلبی و تبعیض سیاسی است. جنجال‌ها‌یی که برای بیشتر دیده شدن به ماجرا اضافه می‌شود اما مشخص نیست که تنها یک هیاهو برای جلب توجه است یا از سر خشم و بغض در می‌گیرد. با این همه، خوب است اگر دیگرگروه‌ها‌ی سیاسی نیز بتوانند دکتر سلام‌ها‌ی خودشان را داشته باشند.