در دفتر آزادى، نام تو به خون ثبت است

على اصغر شعردوست
فعال فرهنگي
دوباره عطر خاطره ات در يادها پيچيده و زمان در عزاى تو اى آموزگار بزرگ شهادت دگرگونه شده است. صداى نوحه مى‌آيد، صداى قيام مى‌آيد، صداى زندگى مى‌آيد. چهارده قرن پس از آن روز بزرگ، ما دوباره در عرصه زمان حاضر آمده‌ايم تا به هستى، بيكرانگى ‏عظمت تو را نشان دهيم كه چگونه خون سرو از تاراج زمستان ظلم و شب‌هاى ديجور ستم، ‏سرسبز و استوار باقى مانده و ميوه آزادى و آزادگى را به جهان انسانى هديه مي‌كند. اى حسين، اى نماد حضور هميشه ! اينك عاشورا از راه ‏مى رسد و ياد حضرت اباعبدالله‌الحسين (ع) فضاى ذهن‌هاى پاكان و پارسايان و مجاهدان را آكنده مى كند. روايت دردناك شهادت امام حسين (ع) و جانبازى برادر بزرگوارش در هميشه تاريخ نقل كوى و برزن است. جهان شيعه در عاشورا رخت عزا به تن مي‌كند و در مصيبت آل فاطمه (س) نوحه مى‌خواند. جوان و پير، زن و مرد به كوچه‌ها و خيابان‌ها سرازير مي‌شوند. با زهراى مرضيه (س) در اين حادثه دردناك اشك مي‌ريزند، با زينب(س) دراسارت همراه مي‌شوند و داغ دل سيد ساجدين را با گوشت و پوست و خون و روح خويش احساس مي‌كنند. ‏حسين (ع) تنها سيدالشهداى شيعه نيست، قهرمان شجاعت و مردانگى و آزادى تاريخ ‏است. پيام روحبخش او در هنگامه بلاخيز صحراى آتش ريز ماريه خطاب به لشكريانى ‏كه روياروى او ايستاده‌اند، سرلوحه درس آزادگى در ميان همه اقوام و ملل است ! آنجا كه فرمود: اگر دين نداريد، لااقل آزاده باشيد. ‏حسين (ع) آموزگار شهادت و آزادى است ! براى امر به معروف و نهى از منكر و رسيدن به گوهرگرانبهاى حريت، جان عزيز خويش را قربانى كرد؛ براى بقاى دين ‏محمد(ص)، شمشيرها را به ميهمانى تن خويش خواند. پيام روحبخش او در رهگذر ايام هرروز جلا وروشنى بيشترى مي‌يابد. اگر در صحراى كربلا حتى گروهى اندك نبودند تا پيكرپاك حضرت و يارانش را به خاك بسپارند، درگذرايام، نسل‌ها با عشق به بزرگوارى و آزادگى و عظمت روحى و معنوى او، زيسته‌اند وگاه جان باخته‌اند. ‏بيرق خونينى كه حضرت اباعبدالله‌الحسين (ع) در سال شصت و يك هجرى‏ برافراشت، ميليون‌ها تن را در توالى ايام به سمت آزادگى و انسانيت و مردانگى رهبرى كرده است وگويي گذشت روزگاران، نهضت حسينى را بلندمرتبه و عظيم‌تر مي‌نمايد. ‏خونى كه دشمن در ريگستان كربلا بر زمين ريخت، در اعصار متمادى، جوشش و رويش يافته و بدي‌ها را در خويش فرو برده و درخت برومند آزادگى را به برگ و بار نشانده است. عاشورا نمودگار ايثار وگذشت و حريت است و هر آنكه دوستدار ‏ارزش‌هاى قدسى است، به امام حسين(ع) كه معلم اين ارزش‌هاست به چشم بزرگوارى مى نگرد. در تذكار همه ساله محرم و عاشورا ملتى خويش را به او پيوند مى زند تا راز جاودانگى را دريابد؛ تا ‏زندگى را با مرگ معنا كند؛ تا به شوق زيستن همه وجود خويش را نثاركند. ‏يا حسين، اى آموزگار بزرگ جهاد و شهادت، ما به تاسى به راه افتخار آفرين تو راه حيات عزتمندانه را طى مي‌كنيم. همراه با تو سفر بيت‌الله الحرام را نيمه‌تمام گذاشتيم؛ در هرم نفس‌سوز صحراى ماريه با تو پيمان بستيم كه حريت آدمى را پاس داريم؛ به مشهد درآمديم و با دستان خويش، كه شاخه درخت برومند تو بود، مرگ را به سخره گرفتيم. هر سال با تو تجديد بيعت مي‌كنيم. هر سال رخت زندگى را در آبى مي‌شوييم كه شاهد خون تو بود. 
‏اى عزيز بزرگ! هشت سال دفاع مقدس را با ياد و نام تو پشت سر نهاديم؛ هشت سال زندگى، هشت سال جنگيدن، هشت سال شهادت. ‏اى رمز بزرگ هستى ! خون تو، كه در آن صحرا ريخت، هنوز در جوى رگان زمان بي‌وقفه مي‌دود. تا زندگى و عشق به آزادى هست، حسين كوكب هدايتى است كه بشر روشناى حيات را از او مى گيرد تا در عقبه هاى دشوار حيات نلغزد. 
در دفتر آزادى، نام تو به خون ثبت است
 اى خون خدا ! خونى كه از پيكر مقدست بر ريگ‌هاي ريگستان كربلا ريخت، به هيات منتقمي‏درآمد كه درگذار عصرها و نسل‌ها، انسان را متوجه ظلمى مي‌كند كه در آن حادثه هولناك بر پيكر آدمى فرود آمد. تا زندگى هست، در طلب خون تو هميشه مجلس ذكر داريم تا راهى را كه تو در آن قدم نهادى بشناسيم و آزادگى را پاس داريم. ‏


بسيار حكايت‌ها گرديده كهن اما
‏جانسوز حديث تو تازه است به دوران ها
در دفتر آزادى نام تو به خون ثبت است
‏شد ثبت به هر دفتر، با خون تو عنوان ها
‏به تولاى حسين (ع) در عاشوراى او نوحه سر مي‌دهيم؛ در رثاى او شريك مي‌شويم؛ و با حضرتش عهد مى بنديم كه درس‌هاى مكتب عاشورا را در لحظه‌لحظه انقلاب مقدس اسلامي‌مان تكرار كنيم! چراكه نام شيعه با دوستدارى امام حسين (ع) پيوند خورده است. ما همه دوستدار اوييم و دوستدار مكتب او و حسين(ع) كوكب هدايتى است كه شب‌هاى ظلمانى را به فروغ خويش روشن مي‌كند.