ائتلاف ناکارآمد ریاض- تل‌آویو

دکتر صلاح‌الدین هرسنی*- ریاض بعد از شکست در پروژه لبنانی خود در مقابل تهران، هم‌اینک تلاش دارد راهبرد‌های ضد‌ایرانی خود را این بار با ائتلاف با تل‌آویو دنبال کند. آن‌گونه که از مواضع اعلامی این روز‌های مقامات سعودی از جمله محمد بن سلمان ولیعهد و عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان پیداست، تداوم راهبرد ضد‌ایرانی ریاض با هدف جبران مافات و بیشتر به جهت تلافی در ناکامی در پروژه لبنان از سر گرفته می‌شود. با استناد به مجموعه‌ای از شواهد و قرائن می‌توان گفت که علت اصلی تداوم راهبرد‌های ضد‌ایرانی از طرف مقامات سعودی بیشتر در پیروزی‌های تهران در مواجهه با گروه‌های تروریستی عراق و سوریه و همچنین باخت‌های ژئوپلیتیکی ریاض در جبهه‌های یمن، لبنان، بحرین و قطر در ارتباط است. این شرایط، عربستان عصر جدید با زعامت محمد بن سلمان را در موقعیت تهاجمی قرار داده است. به همین خاطر است که مقامات سعودی از هر فرصتی برای عقیم ساختن راهبرد‌های ایران و عقب راندن نقش تعیین‌کننده آن در هندسه ژئوپلیتیکی غرب آسیا استفاده می‌کنند.
در این ارتباط‌ محمد بن سلمان تلاش دارد در چارچوب به حداکثر رساندن منافع عربستان و با استفاده از راهبرد‌های ائتلافی و به طریق اولی ائتلاف با باز‌های تل‌آویو زمینه را برای به قدرت رسیدن خود و اسباب هژمونی در منطقه فراهم کند. هم‌اینک با اعلام آمادگی‌ای که از طرف رییس ستاد ارتش اسراییل بابت همکاری با مقامات ریاض شده است، این ائتلاف قرار است با هدف جلوگیری از ارتقای موقعیت و نفوذ و مقابله با برنامه‌های ایران برای کنترل خاورمیانه به اجرا در‌آید. همچون گذشته هدف عربستان چیزی جز جایگاه‌یابی در مناسبات منطقه و بازگشت به حوزه نفوذ، آن هم از طریق تعقیب استراتژی انزوا و مهار ایران نیست. این وضعیت به معنای آن است که یک تضاد راهبردی‌ سازمان‌یافته و هدفمند در روابط تهران- ریاض در جریان است که قرار نیست پایان یابد. از طرف دیگر این وضعیت بیانگر آن است که عربستان تحت زعامت محمد بن سلمان قصد عقب‌نشینی در رقابت با ایران را ندارد و با افزایش تنش و پیچیده شدن بازی قدرت تلاش دارد با استفاده از راهبرد و راه‌کنش ائتلاف خود را از حاشیه منطقه غرب آسیا به متن آورد. همه تلاشی که از سوی محمد بن سلمان برای عقب نشاندن ایران در منطقه غرب آسیا صورت گرفته است و خواهد گرفت، به دلایلی نمی‌تواند قرین توفیق باشد؛ اول آنکه اعلام همکاری تل‌آویو، به معنای ورود مستقیم همراه با ریاض در مواجهه با تهران نیست‌ چراکه سوابق همکاری‌های تل‌آویو با ریاض لااقل در مواجهه با ایران نشان داده است که‌ این همکاری بیشتر اطلاعاتی است و به نظر نمی‌رسد باز‌های تل‌آویو با توجه به قابلیت و توان دفاعی تهران و هم‌افزایی آن با قدرت حزب‌الله در لبنان، خود را وارد جنگ تنش‌زا با تهران کنند. به این ترتیب اعلام آمادگی تل‌آویو با ریاض بیشتر با هدف تمرکز بر نقش منطقه‌ای ایران و فشار بر متحدان تهران از جمله حزب‌الله لبنان صورت گرفته است. از طرف دیگر واقعیت‌های لجستیکی ریاض نشان داده است که عربستان امکانات جنگی و عملیاتی خوبی ندارد و صرف مجهز شدن به تجهیزات نظامی در عصر جدید نمی‌تواند نشان‌دهنده دست بالای ریاض در مقابله و رویا‌رویی با ایران باشد. ضمن آنکه موقعیت فعلی ریاض در همه جبهه‌های نیابتی با ایران ضعیف‌تر از آن است که بتوان شانسی را برای پیروزی در مقابله با ایران برای آن قائل شد. بنابراین نه اسراییل و نه عربستان در پرتو یک ائتلاف نمی‌توانند هیچ اقدام موثری علیه ایران انجام دهند.اما مهم‌ترین عاملی که بیشتر از هر علت دیگری در ناکامی زود‌هنگام ائتلاف ریاض- تل‌آویو در مواجهه و مقابله با ایران نقش دارد، ماندن و زمینگیر شدن عربستان در مانور دیپلماتیک لبنان است. به عبارت دیگر عربستان هنوز از تبعات شکست عربستان در پروژه کاهش نفوذ ایران در لبنان و سناریوی استعفای حریری رها نشده است و جامعه بین‌الملل‌ هم موافقتی درباره اقدام اخیر رهبران ریاض ندارد. بدون تردید در صورت عدم بازگشت حریری به لبنان فرآیند طرح شکایت علیه ریاض در شورای امنیت از سوی مقامات بیروت کلید خواهد خورد. این شرایط‌ موجب پدیدار شدن تبعات بین‌المللی اقدام مقامات سعودی خواهد شد و محققا سردرگمی و انفعال سایر هم‌پیمانان منطقه‌ای ریاض در مواجهه با ایران را به دنبال خواهد داشت و نشان می‌دهد که ائتلاف سعودی‌ها با باز‌های تل‌آویو در بی‌اثر‌سازی نقش تعیین‌کننده ایران در منطقه کار‌ساز نیست.
*مدرس علوم سیاسی و روابط بین‌الملل
S.Harsani.k@gmail.com