روزنامه بهار
1396/09/01
سلبریتیها؛ هم فرصت و هم تهدید
زلزله بزرگی که اخیرا در غرب کشور رخ داد، متوجهمان کرد که به یک آن و در لحظه، خانه و زندگی ميتواند زیرو رو شود و بنیان خانوادهها از هم بپاشد. تصاویر دردناکی که از این فاجعه در اذهان عمومی به جا ماند، فراموش نشدنی است اما نکته قابل توجه در این قهر طبیعت و در میان همه بيمهریها و بياعتمادیهاي جمعی، هم پیمانی مردم بود و اینکه شاهد بسیج مردمی برای به داد هم میهنان رسیدن بودیم که البته در این همیاریها و مشارکتهاي مردمی، حضور هنرمندان و چهرههاي شناخته شده هم بيتاثیر نبودند. آنها آتش به اختیار یا به درخواست ارگانی خاص در این همکاری ملی میهنی پیشتاز شدند و شاهد همکاری خوب آنها بودیم. این وجه خوب و قابل تقدیر ماجراست اما نه همه ماجرا! بخشی از این ماجرا که در حاشیه این فاجعه عظیم انسانی و طبیعی نمود پیدا کرد و هنوز در میان گرد وغبار آوار این زلزله پیامدهایش نامعلوم است، خبر از یک هشدار جدی ميدهد. هشدار برای بازبینی روندی بطنی در جامعه و آن نفوذ نرم سلبریتی – چهرهها به مسائل اجتماعی و ملی است و موازی کاری با نهادهای رسمی!***
اثرگذاری سلبریتیها در مسائل اجتماعی: تهدید یا فرصت؟
این روزها که رسانههاي جمعی و شبکههاي اجتماعی در میان همه ما جایگاهی کاربردی و گاه حیاتی پیدا کردهاند و شرایط زندگی و کارها را آسانتر از قبل کردهاند و آسایشی قابل توجه به فراخور بهرهبرداری از آنها را برای ما مهیا کردهاند، با پدیده جدیدی در جهان امروز یعنی تسلط سلبریتیها هم مواجه هستیم. همانهايي که پیش از این از خانه، علایق شخصی، حیوان خانگی و یا چاشت عصرانه شان عکسی به اشتراک ميگذاشتند و رفته رفته با محبوب شدن و فالوئر گرفتن بسیار، درباره یک اتفاق شهری و اجتماعی اظهار نظر کردند و ميکنند و هزاران لایک و توجه ميگیرند. این پدیده اما از کجا شکل گرفت؟ وقتی در بسیاری از وقایع مهم شهری و اجتماعی، مردم عادی و علاقه مند تصاویری به مراتب بهتر از رسانه های رسمی گرفتند و گزارش تصویریهايي به هنگام حضور در مکان و به هنگام وقوع یک واقعه گرفتند و آنها را برای رسانههاي مطرح که در آن شرایط حضور نداشتند یا امکانش را نداشتند، فرستادند و پدیده شهروند خبرنگار جان گرفت. رفته رفته شهروند خبرنگاری به پدیدهاي جدی تبدیل شد و در این میان چهرههاي فرهنگی و هنری یا ورزشی و غیره که از نفوذ کلام و محبوبیت نیز برخودار بودند، به رسانههايي تاثیرگذار بدل شدند. این روند به این ترتیب بود که شبکههاي اجتماعی، شرایط ارتباط مستقیم با مردم و هواداران را برای این چهرهها ایجاد کرد و آنها تریبونی آزاد برای اظهار نظر در همه زمینهها را پیدا کردند. این روند البته رفته رفته به مرحلهاي رسیدکه نه تنها چهرههاي مطرح که برخی مردم معمولی نیز با نمایش زندگی و دیدگاههاي خود، شبکههاي اجتماعی شان به رسانهاي فعال بدل کردند. این روند به همان اندازه که موجب گسترش روابط بین افراد، ارتباط مستقیم و نقطه نظرات آنها شد، از طرف دیگر موجب بروز معضلاتی هم تواما شده است که یکی از این معضلات، معضل خود مرجع پنداری و امدادگری بوده و هست.
موازی کاری چهرهها با نهادهای رسمی
این پدیده در بطن خود چه بسا در بسیاری از مسائل اجتماعی هم موثر بوده است اما توهم اثرگذاری و جلب توجه مردم، این پدیده را به سمت و سوی موازی کاری با نهادهای مهم و اصلی کشوری پیش ميبرد. موازی کاری و پیشتازی این سلبریتیها و چهرهها از نهادهای رسمی کشور اتفاق درستی نیست و هشدار اصلی بعد از دو واقعه تلخ که در این سالها شاهد آن بودهايم یعنی واقعه پلاسکو و زلزله اخیر، این معضل و پدیده را برجستهتر مینماید. زمانی حضور چهرههاي مطرح ورزشی، هنری یا سیاسی برای پیشبرد یک پروژه ملی- میهنی یا پروژهاي مردمی – انسانی انگیزهاي برای مخاطبان ایجاد ميکرد. مثل زمانی که چهرهها برای گرفتن رضایت از اولیای دم در سالهاي گذشته بسیج میشدند و بسیاری از افراد با همراهی چهرههاي مطرح در این عمل نیکوکارانه، فرصت حیات مجدد پیدا کردند. یا در موارد ملی، همراهی چهرهها به عنوان سفیر به فراگیر شدن آن مبحث بین مردم و مخاطبان آن کمک کرده است. ب طور مثال همراهی مهتاب کرامتی با سازمان یونسکو و اقدامات جدی برای کودکان یا همراهی مهناز افشار با گروه کودکان بيسرپرست برای کمک به این افراد از این نوع اقدامات موثر بوده است. همچنین به یاد بیاورید چگونه رامبد جوان از طریق برنامه محبوب «خندوانه» توانست بحث مصرف بهینه آب و کمپین قطرهقطره را در بین مخاطبان جا بیاندازد و همچنین یادی کنیم از فعالیتهای رضا کیانیان در حوزه محیطزیست. از این دست اقدامات در این سالها بسیار بوده است، اقداماتی که با همراهی چهرههاي ورزشی و هنری نتایج قابل توجهی هم به دست آمده است. زمانی حضور و همراهی هنرمندان و ورزشکاران و فعالان مطرح مدنی، فرصتی برای احیای یک ارزش مهم بود و تا وقتی این اقدامات در این حد باشد و با مدیریت مسئولانه یک نهاد کارشناس همراه باشد، قابل تقدیر و برنامهریزی است اما این اقدامات در حال حاضر از این حد قانونی فراتر رفته است و این چهرهها همان طور که در واقعه پلاسکو و در زلزله کرمانشاه شاهد بودیم، موازی با فعالیتهای نهادهای رسمیاي مثل سازمان هلال احمر و امثال آن عمل کردهاند. بيتردید حضور و همراهی مسئولانه آنها در این مناطق ارزشمند است اما با نگاهی به تجمع همه سلبریتیها در این منطقه و اقدامات آنها موازی با نهادهای رسمی، همچنین ارائه شماره حساب و افزایش جو بياعتمادی به نهادهای رسمی و مواردی از این دست، نیاز به بازنگری جدی دارد. گسترش این پدیده و بها دادن به این روند، در آینده به ایجاد هرج و مرج، کمرنگ شدن ارزش نهادهای رسمی در میان مردم و اقدامات کارشناسانه و موثر منجر خواهد شد . در شرایطی که تسلط و نفوذ سلبریتیها در مسائل اجتماعی روزافزون شود، اعتبار اقدامات و نظر تخصصی به حاشیه میرود که این یک هشدار جدی است.
غفلت از مسئولیتهاي اصلی
اقدامات خودجوش چهرهها به ویژه هنرمندان را برای جلب کمکهاي مردمی از طریق شبکههاي اجتماعی و انتشار شماره حسابها یا پستهاي مسئولانه و همچنین اختصاص بخشی از فروش خدمات هنری شان به آسیب دیدگان در زلزله و فعالیتهايي از این دست شاهد بودهایم اما سوای از این اقدامات که در بزنگاه فاجعههاي طبیعی یا اجتماعی حتی نیاز به همراهی و حضور چهرهها برای ایجاد انگیزه به دیگر خیرین یا روحیه دادن به هواداران مردمی هم بوده است، نکته دیگر نباید فراموش کنیم اقدامات موثر و عمقی عمل کردن فعالان مدنی و هنرمندان است که نباید از نظر دور بماند. عمقی عمل کردن هنرمندان یعنی بعد از گذشت التهابات اولیه، جو حادثه و هفتههاي ابتدایی، خدماتی هنری ارائه بدهند که بتواند آسیبهاي بعد از فاجعه را التیام ببخشد و اثرات موثر تری در زمان بگذارد. هنرمندانی که برای تقویت روحیه کودکان و بزرگترها، نمایشها یا موسیقیهايي را طراحی و به طور پیوسته در این مناطق اجرا کنند. داستانها و اشعاری که بتوانند شور و نور امید را در دل این افراد بتاباند. در سالهاي اخیر مسئولیت اجتماعی و دغدغه مندی هنرمندان و چهرهها بیش از گذشته شده است اما این دغدغه مندی به دلیل استقبال هواداران و دوران سلطه شبکههاي اجتماعی به تثبیت اعتبار بياندازه چهرهها در میان مردم نیز منجر شده است و این روزها چهره – سلبریتیها به جای انجام کارهای تخصصی وتوجه به تولید آثار موثر در زمینه کاری خود و یا پرورش نیروهای جدید بیشتر به اقدامات مسئولانه روی آوردهاند و از مسئولیتهاي اصلی خود غافل ماندهاند.
سایر اخبار این روزنامه
اهواز در گرد و غبار غرق شد
این تنها داعش نبود که ضربه خورد
زلزله افول اعتماد
بازی رسمی و بازیگران غیر رسمی
نان از امروز گران میشود
سلبریتیها؛ هم فرصت و هم تهدید
پایان داعش پایان بحران نیست
آینده سوریه در روسیه رقم میخورد؟
مسکن مهر احمدینژاد، برجام روحانی است
خودنماییهای پسندیده
درسهایی از زلزله