چالش‌های سوریه در پسا‌سوچی

دکتر صلاح‌الدین هرسنی*- نشست سوچی را باید مهم‌ترین اجلاس سران سه کشور اثرگذار در تحولات سوریه دانست. اگرچه در پرتو نتایج این نشست قرار است گام‌های لازم‌الاجرا بابت عادی‌سازی اوضاع در سوریه از طرف مسکو- تهران و آنکارا برداشته شود اما وجود برخی از چالش‌های پیدا و پنهان در بستر تحولات این کشور و واقعیت‌های میدانی منطقه نشان می‌دهند که تلاش‌ها برای عادی‌سازی اوضاع و امید به استقرار کامل صلح و ثبات آنگونه که گفته می‌شود، لااقل در آینده نزدیک ممکن نیست. به این ترتیب سوریه پساسوچی آبستن برخی از مشکلات و حوادثی است که آن را وارد مرحله جدیدی می‌سازد که به معنای پایان بحران نیست.
در این ارتباط، اولین مساله‌ای که می‌تواند برای سوریه پساسوچی چالش ایجاد کند، در ارتباط با نقشه راهی است که روسیه آن را طراحی کرده است. با این حال نشست سوچی، اگرچه فرصتی را برای همراه‌سازی تهران و آنکارا در همسویی با مسکو دامن زده است اما به معنای همسویی با طرح‌های واشنگتن نیست. این وضعیت به معنای آن است که همه کشور‌های درگیر بحران سوریه موافقتی با نقشه راه مسکو ندارند. واقعیت آن است که نشست سوچی بدیلی برای کنفرانس ژنو محسوب می‌شود و آنگونه که گفته می‌شود روی خرابه‌های شکست طرح‌های آمریکایی بنا شده است، حال از آنجا که مصالح و منافع آمریکا در نشست سوچی لحاظ نشده است، این می‌تواند چالشی برای نتایج نشست سوچی و ابتکارات مسکو برای حل بحران سوریه باشد. در همین ارتباط واشنگتن از حرکت خزنده مسکو در مناسبات منطقه دل خوشی ندارد. به عبارت دیگر واشنگتن بنا به اصول ذاتی سیاست خارجی خود مایل نیست که مسکو هم مانند او نقش موازی در تعیین کردن مناسبات و معادلات منطقه داشته باشد. به این ترتیب و با توجه به رقابت‌های فزاینده واشنگتن- مسکو سوریه ناخواسته تاوان‌دهنده این رقابت‌هاست.
چالش دیگری که متوجه سوریه پساسوچی است از سوی مخالفان اسد پیگیری می‌شود. در این ارتباط باید گفت که صرف شکست‌های پی در پی داعش در عرصه نظامی و از دست دادن مناطق تحت تصرفش و همچنین صرف همسویی راهبرد‌های مسکو- تهران در قبال دمشق به معنای پایان مخالفت مخالفان بشار اسد در نظام سیاسی سوریه نیست. این مخالفان در حرکتی هدفمند و سازمان‌یافته یک روز پیش از نشست سوچی در پیش‌نویس بیانیه‌ای مشترک، خواستار خروج بشار اسد از قدرت در آغاز روند انتقال سیاسی در سوریه شده‌اند. این وضعیت به معنای آن است که چالش‌ها بابت مشروعیت و ابقای بشار اسد همچنان به قوت خود باقی است و او سهمی در دوران انتقال قدرت در سوریه ندارد.
مهم‌ترین چالش سوریه پساسوچی اما در نوع نگاه آنکارا به بشار اسد در نظام سیاسی سوریه است. در این ارتباط، اگرچه ترکیه ضلعی از مثلث صلح سوچی است اما به نظر می‌رسد مواضع آنکارا در قبال سوریه با مسکو و تهران همسو نیست. به عبارت دیگر، همسو کردن و همچنین راضی نگه داشتن مقامات آنکارا در قبال تحولات سوریه، بخشی از چالش‌های سوریه پساسوچی است. آنگونه که واقعیت‌های رفتاری مقامات آنکارا نشان می‌دهد، ترکیه در ابتدا تمایل چندانی به مذاکرات صلح نداشت و همواره بر سر ابقای اسد در نظام سیاسی سوریه مشارکت سلبی از خود نشان داد. علاوه بر آن حضور کردها در سوریه، نگرانی‌ها و زاویه مقامات آنکارا در قبال دمشق را تشدید کرده است. در حال حاضر هم با توجه افق نگرش و برداشت‌های گذشته به نظر نمی‌رسد که تغییر چندانی در مواضع مقامات آنکارا در قبال بشار اسد پیدا شده باشد. این وضعیت به معنای آن است که مواضع تهران- مسکو درباره بشار اسد مورد تایید آنکارا نبوده و نیست. در این ارتباط، مقامات آنکارا بشار اسد را به جهت اصرار در ماندن بر قدرت یکی از موانع دستیابی به صلح و حتی عامل ایجاد بحران دانسته‌اند. از سوی دیگر، مواضع پاندولی مسکو نشان داده است که بقای بشار اسد برای آنها خط قرمز نیست و چه‌بسا که ممکن است از آن عبور کنند. به این ترتیب به نظر می‌رسد چالش جدی و مهم سوریه پساسوچی بیش از همه به عدم همخوانی نوع نگاه تهران با مسکو و آنکارا در ارتباط باشد.


* مدرس علوم سیاسی و روابط بین‌المللی
S.Harsani.k@gmail.com