«راهبرد بینی شتر» و نبرد بودجه‌ای

محمد‌صادق جنان‌صفت - فصل بودجه‌بندی که از راه می‌رسد، نیرومندترین مدیران دستگاه‌ها و سازمان‌های خرج به کمک وزیر، رییس سازمان یا مدیر بنگاه‌های بزرگ دولتی می‌آیند تا از کیک بودجه لقمه‌ای بزرگ‌تر را نصیب خود کنند.
این مدیران برای رسیدن به هدف خود راهبردهای گوناگونی را آفریده‌اند و هر سال در زمان بودجه‌بندی از این راهبردها به صورت یک بسته پیچیده
استفاده می‌کنند.
یکی از راهبرد‌های مشهور برای به دست آوردن تکه بزرگ کیک «متورم کردن برآوردها» نام دارد. این راهبرد بر این پایه استوار شده است که یک وزارتخانه یا دستگاه زیرمجموعه یا سازمانی که منابع خرجش به کیسه دولت گره خورده است یک عدد نخستین برای خدماتی که به مشتریان ارائه می‌کنند را به نگهبانان خرج نشان می‌دهند که از عدد موجود در بازار آن خدمات، فراتر است.


نگهبانان خرج در رو‌به‌رو شدن با این عدد یادشده از سوی سازمان خرج همه باد آن را خالی نمی‌کنند بلکه به‌طور مثال اگر آن برآوردها 30 درصد بالاتر از قیمت بازار است، 20 درصد را کاهش می‌دهند. این راهبرد البته از آنجا که شناخته‌شده است، ممکن است در همان گام اول بساطش برچیده شود. اما این تنها راهبرد برای کندن از بودجه از سوی سازمان‌ها و نهادهای خرج نیست. یک راهبرد دیگر که در دنیای بودجه‌ریزی نامدار شده است، «راهبرد بینی شتر» است. بنای این راهبرد از سوی سازمان‌های خرج بر فریب دادن نگهبانان بودجه است. به کارگیرندگان این راهبرد برنامه خرج گسترده‌ای را در درون وزارتخانه تعریف و منابع آن را محاسبه می‌کنند اما هنگام ارائه ارقام بودجه، آن کار بزرگ، ارقام کوچکی را نشان می‌دهند. مدیران خرج‌تراش می‌دانند ارقام بزرگ به چشم می‌آیند و نگهبانان خرج با تخصیص منابع به این خرج‌های بزرگ سازگار نخواهند شد.
بنابراین لقمه‌های بزرگی را که اندازه گرفته‌اند با ارقام کوچکی نشان می‌دهند. جا انداختن برنامه‌های قدیمی به نام‌های تازه یک راهبرد دیگر برای بلعیدن منابع بودجه از سوی سازمان‌های خرج‌تراش است. این راهبردهای بچگانه نام برده شده، تنها راهبردهای شکارکنندگان بودجه نیست و آنهایی که ابهت خود و سازمان‌شان برپایه دریافت بخش بیشتری از منابع بودجه کل کشور است، ترفندهای دیگری هم دارند که چشم به راه اجازه شکار از سوی نگهبانان خرج هستند. نگهبانان خرج این روزها در بهارستان باید 24 ساعته بیدار باشند تا در یک چشم به هم زدن یکی از این راهبردها کارساز نباشد.
این روزها اما بحث‌های حاشیه‌ای پرشماری در سیاست داخلی، سیاست خارجی و مبارزه جناحی و امور اجتماعی و فرهنگی خودنمایی می‌کنند که مهم‌ترین سند مالی-سیاسی کشور در سکوت نسبی و در شرایط نابرابری سازمان‌های خرج و نگهبانان خرج روی صحنه نمی‌آید. صدها سازمان و نهاد دولتی، غیردولتی وابسته به نهادهای انقلابی، مذهبی و فرهنگی این روزها بیشترین رفت‌و‌آمد به بهارستان و سازمان برنامه و بودجه را دارند. نخبگان ایرانی شامل هنرمندان، روشنفکران، نویسندگان‌، بخش‌خصوصی، استادان دانشگاه‌، پزشکان و... برخلاف همتاهای خود در کشورهای نیرومند اقتصادی از فرآیند این جنگ و گریز چندان اطلاع ندارند و نمی‌دانند پول نفت‌، پول مالیاتی که از آنها گرفته می‌شود و پول گاز و سایر فرآورده‌هایی که در اختیار دولت است، چگونه و براساس چه نبردهای پیروز و شکست‌خورده‌ای میان این سازمان‌ها تقسیم می‌شود. در حالی که نخبگان جوامعی که درآمد قابل تخصیص دولت از مسیر جیب همه شهروندان عبور می‌کند و آنها برای هر واحد مالیات یا هر واحد خرج یک سازمان چرتکه می‌اندازند، در ایران پول نفت واریز‌شده به خزانه دولت این سروصداها را خوابانده است.
نگهبانان خرج که نمی‌خواهند منابع سخت به دست آمده و به شدت کاهش یافته را به آسانی به هر نهاد و سازمان و موسسه‌ای بدهند نیز باید امسال با صدای بلندتر به شهروندان اطلاعات لازم را بدهند که چه کارهایی برای نگهبانی از پول مردم انجام می‌دهند و از کدام نهادها و سازمان‌ها زیر فشار قرار دارند که اگر سهم ما را کاهش دهید، جامعه به خطر می‌افتد. بی‌حسی دوسویه نسبت به دخل و خرج ملی از سوی نخبگان و دولت راه خوب و برپایه خردملی نیست و باید راهی برای پدیدار شدن حس مسوولیت پیدا شود.