۱۰کاندیدای جایگزینی شهردار تهران

آفتاب یزد- گروه سیاسی: محسن‌هاشمی رئیس شورای شهر دلیل استعفای محمد علی نجفی شهردار تهران را مشکل پزشکی می‌داند، وی گفت که اسناد این مشکل پزشکی موجود است و برخی از اعضای شورای شهر با پزشک ایشان صحبت کرده‌اند. با توجه به بازتاب‌های خبری نمی‌توان درخواست کناره گیری نجفی را «استعفاء به نیت ناز » دانست و او رفتنی است. فارغ از تمام دلایل و چرایی این موضوع به نظر مهم‌تر از خبر کناره‌گیری وی، مسئله جانشینی نجفی باشد. تهران شهری نیست که بتواند برای مدتی طولانی بی شهردار بماند. توافق شده است که او تا انتهای نوروز شهردار بماند و بعد در این‌باره تصمیم گیری شود. حال سوال این است که پس از نجفی چه کسی سکان هدایت شهر را در دست خواهد گرفت؟ بودجه ارائه شده برای سال ۹۷ در شهرداری تهران رقمی در حدود ۱۸هزار میلیارد تومان بود که به خودی خود مبلغ قابل‌توجهی است. با این همه در شهرداری تهران مهم اعداد نامرئی هستند. مثلاً رقم فروش تراکم در سالهای پیشین به عدد ۱۲۱ هزار میلیارد تومان می‌رسد. هزاران پیمانکار و گردش مالی چند هزار میلیاردی، آن هم در مجموعه‌ای که بنا به گفته یکی از اعضای شورای شهر ۶۴هزار نفر نیرو دارد، اما ۱۳۰هزار نفر حقوق می‌گیرند، خبر از پیچیدگی محض می‌دهد. شهرداری تهران در حساس‌ترین شهر ایران مرکز پول و امکانات است و مانند موتورخانه می‌تواند گرمابخش ساختمان مرکزی هر جریان سیاسی باشد. به همین خاطر مهم‌تر از برکناری نجفی همیشه مردد و نه چندان مبارز، آن است که چه کسانی برای جانشینی او مطرح هستند.

قبول نمی‌کنم
یکی از روش‌های سیاسی رسیدن به پست در کشور ما، ایجاد شایعه و موج رسانه‌ای است. در غرب خود شخص پیشقدم می‌شود و مانند هر شغلی مصرانه رزومه‌اش را ارائه می‌دهد و خواهش می‌کند تا او را به این پست بگمارند، چون او از همه بهتر است. در کشور ما به دلیل ژست «اجبار دوستان » و «احساس تکلیف، علی رغم میل باطنی » که از جمله آفت‌های سیاسی به جا مانده در دهه شصت است که دامن سیاست را رها نمی‌کند خیلی اوقات سخت است که تشخیص داد که حرف دل سیاستمدار چیست. به همین خاطر بازار داغ شایعات توسط خود کاندیداها یا اطرافیان و دوستدارانشان بعضاً داغ می‌شود. از همان ابتدا نام‌هایی مطرح شد خبرگزاری انتخاب و تعدادی از سایت‌ها در اخباری پربازتاب از رایزنی بزرگان اصلاحات با مهندس بیطرف معاون فعلی پژوهشی وزیر نفت صحبت کردند، در تماس تلفنی آفتاب اقتصادی با دفتر ایشان، وی به شدت این موضوع را تکذیب کرد و گفت که برنامه‌ای برای شهردار شدن ندارد. محسن‌هاشمی نیز در پرسش و پاسخی نسبتاً رمانتیک در نشست خبری در برابر اصرار یکی از حضار اعلام کرد که کاندیدا نخواهد شد، چون نمی‌خواهد مثل نجفی بیمار شود. اطرافیان شهردار فعلی نیز از جمله چند عضو شورای شهر در حال رایزنی برای مطرح شدن پیروز حناچی معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران هستند.



شروع ماراتن لابی
چند روز حساس پیش رو، ایام فشرده لابی، ملاقاتهای شبانه و پس از ساعت کاری و روزهای نمی‌توانم و نمی‌آیم‌های مرسوم است، اما واقعیت آن است که آنها که برای این پست و آینده سیاسی کشور به ویژه انتخابات ریاست جمهوری برنامه دارند، به شدت تلاش خواهند کرد. این تلاش تنها مختص به اصلاح طلبان نخواهد بود، بلکه اصولگرایان نیز تمام تلاش خود را به کار خواهند بست علی رغم در اختیار نداشتن شورای شهر، با استفاده از اهرم‌هایی که در دست دارند بر روند انتخاب شهردار تهران تاثیر بگذارند.
سازمان فرهنگی و معاونت اجتماعی شهرداری تهران به ویژه برای آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. با این همه کسانی که می‌توانند کاندیدای این پست شوند با توجه به استعفای نجفی باید دارای ویژگی‌های متعددی باشند؛ اصلاح طلب باشند، تنها عنصر فنی و تکنوکرات نباشند و سبقه سیاسی نیز داشته باشند، زیرا پستی که اشغال می‌کنند، به شدت سیاسی است و دست‌آخر توان عبور از روزنه‌های تنگ فیلتراسیون سیاسی - امنیتی را داشته باشند. شهردار تهران می‌تواند در مسیر تعیین رئیس‌جمهور آینده موثر باشد و به نوعی در مسیر تعیین آینده کشور نقش داشته باشد.
به همین خاطر اصولگرایان تا بدین حد نگران این انتخاب هستند. دکتر حافظی عضو پیشین و خوشنام شورای شهر تهران اعلام کرد که شخصی که برنامه برج میلاد را ترتیب داد از منصوبین تیم قبلی در شهرداری بوده و می‌توان بسیاری مسائل را فهم کرد. اما نام‌هایی که تا بدین لحظه مطرح هستند، این اسامی هستند.

محسن‌هاشمی رفسنجانی
علی رغم تکذیب قاطعانه‌اش، او گزینه‌ای خوش‌شانس محسوب می‌شود. زعیم کارگزاران است وارث خاندان‌هاشمی است و از طرف اصولگرایان نیز پالس‌های مثبتی دریافت کرده است، اما مسئله این است که با رفتن او از شورا نفر علی البدلی که جای او را خواهد گرفت، مهدی چمران رئیس پیشین شورای شهر خواهد بود. او یک تنه جلو طرح تحقیق و تفحص از شهردار وقت محمود احمدی نژاد را گرفت و نقشی تعیین‌کننده در ریختن چارت سازمانی و مدیریتی شهرداری دارد. مدیرانی اصولگرا که هم اکنون نیز بر سر کار هستند با او پیوند محکم دارند. اگر او به شورا بیایید، می‌تواند یک تنه بحران ساز شود و کار را برای هر شهرداری سخت نماید. او می‌تواند از اختلافات میان اصلاح‌طلبان استفاده کند و دو دستگی ایجاد نماید. آمدن مهدی چمران به شورا همچنین می‌تواند ایجاد کننده خوراک تبلیغاتی برای ایجاد سونامی‌های رسانه‌ای از سوی امپراتوری رسانه‌ای اصولگرایان باشد.
این می‌تواند مهم‌ترین مانع در راه رسیدن محسن‌هاشمی به این صندلی باشد. همچنین این مسئله که او تا چه حد می‌تواند نظر دیگر اصلاح طلبان را به خود جذب کند تا با ایجاد اجماع به این هدف برسد نیز خود مسئله‌ای دیگر است. نشستن محسن‌هاشمی بر صندلی ریاست شهر تهران علی رغم تکذیب‌های مکرر وی هیچ معنی نخواهد داشت جز قرار گرفتن در پشت فرمان یک ماشین به مقصد پاستور.
اسحاق جهانگیری
تهدید می‌کند که موتورش را روشن می‌کند، موتوری که فعلاً خاموش است و زلفی که به زلف پر از مشکل دولت گره خورده است. اسحاق جهانگیری اگر واقعاً در سودای ریاست جمهوری است، راهی ندارد جز آنکه راه خود را لااقل به صورت تاکتیکی از راه تدبیر جدا سازد. این تصمیم بزرگ می‌تواند استعفا از قائم مقامی دولت و نشستن بر صندلی شهرداری باشد. اگر او بخواهد می‌تواند موافقت بزرگان اصلاحات را نیز در پشت سر داشته باشد و خواب‌های اصولگرایان در مورد شهرداری تهران را به تعبیری بد هدایت کند، کافی است بخواهد.

عباس آخوندی
پر حاشیه و مسئله ساز با باجناقی قدرتمند، وزیری کم حوصله و پر ادعا و البته دارای سابقه فنی و سیاسی کافی که نامش بارها برای شهرداری مطرح شد و خواهد شد. البته با توجه به حواشی و همچنین نظر منفی رسانه‌ها نسبت به او بعید به نظر می‌رسد که راه او برای رسیدن به این منصب هموار باشد. هر چند خود او با توجه به استیضاح اخیر بی میل نیست که با یافتن شغلی بهتر از پاستور برود.

حجتی
مشارکتی‌ها که در حزب اتحاد ملت بروز مجدد یافته‌اند، چهره‌های محبوب و رای آور بسیار دارند، تاجزاده هر جا برود، کیست که نخواهد پای صحبت‌های او بنشیند، اما مشکل این است که هیچ یک از این افراد نمی‌توانند از فیلترهای تعبیه شده عبور کنند. حجتی، وزیر فعلی جهاد کشاورزی یکی از محدود افراد نزدیک به این جریان است که می‌تواند کاندیدای آنها برای رسیدن به برخی مناصب دولتی از جمله شهرداری باشد.

محمد رضا عارف
او معاون اول رئیس دولت اصلاحات بوده و اکنون رئیس فراکسوین امید در مجلس است، برخی نام او را برای تصدی این شغل پیش از این مطرح کردند، کسی چه می‌داند، شاید باز هم مطرح شود.

محسن مهرعلیزاده
عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان است، آذری است و شهردار فعلی اصفهان، با وضع مالی برازنده و درخور، مهر علیزاده پیش از این نیز طالب این منصب بود و اکنون که اتاق آقای شهردار خالی است، یکی از کاندیداها محسوب می‌شود.

سید حسین مرعشی
از نزدیکان‌هاشمی فقید، استاندار سابق کرمان و چهره مشهور کارگزاران و شاید مورد اعتماد خاندان، اگر محسن‌هاشمی نیاید و اگر بتوان اصولگرایان را راضی کرد که به او تاییدیه‌ها را بدهند، طبیعی است که هر کسی که جای محسن‌هاشمی باشد، یکی از اقوام نزدیک خود را بر گزینه‌های کمتر مورد اعتماد ترجیع دهد.

معاونین
معاونین شهردار فعلی را نباید دست کم گرفت، آنها هم شانس خود را دارند، شهرداری تهران هم یک منصب دولتی است و با توجه به آنکه به یکباره صاحب منصب رفته، طبیعی است که معاونین آن در اولویت قرار داشته باشند. تعیین سرپرست موقت از میان یکی از معاونین یکی از راه‌های معمول است. اما مهم‌ترین دلیلی که باعث می‌شود که شانس معاونین افزایش یابد آن است که جریانات سیاسی بر سر انتخاب جانشین به توافق نرسند.

پیروز حناچی
پیروز حناچی، معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران است. وی دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری ایران و معاون معماری و شهرسازی وزیر راه در دولت یازدهم و دانش‌آموخته معماری از دانشگاه تهران و فارغ‌التحصیل دکترای تخصصی مرمت شهری و باز زنده سازی شهرهای تاریخی است. قرار بود از ابتدا او وزیر راه شود که آخوندی از راه رسید و باجناقش کار را تمام کرد. حناچی در میان اصلاح طلبان مورد احترام است. اما عیب او این است که سیاسی نیست و شهرداری تهران جامه‌ای است به شدت سیاسی که صاحبش هر روز با کیاست و سیاست توطئه‌ها را خنثی کند. کاری که نجفی هم نتوانست. با این همه او متحدینی در شورای شهر دارد و اظهار نظرهای امروزش خبر از سر درون می‌دهد.

سمیع‌اله حسینی مکارم
معاونت مالی و اقتصادی شهرداری، آموزش و پرورشی بوده و اصلاح طلب نیست، او اگر شهردار شود یعنی سمبه اصولگرایان خیلی پر زور بوده است.

محسن پورسیدآقایی
رئیس شرکت رجا و معاون آخوندی در وزارت راه بود، پس از کشته شدن آن ۵۰ نفر در حادثه قطار استعفا داد و شغلی به مراتب بهتر یافت. او یک مدیر درجه دو محسوب می‌شود که نقطه قوتش حرف گوش کنی است و بعید نیست که اگر زعما به توافق نرسند، با توجه به همین خصوصیت دنبال شخصی همچون او در مجموعه‌ای شهرداری بگردند که فقط چشم بگویید.