پیش از فرصت‌سوزی

افشار سلیمانی* - خروج ایالات متحده آمریکا در 8 می ‌سال‌جاری مصادف بود با سالروز تاسیس سازمان ملل متحد در سال 1945. نکته جالب توجه این است که آمریکا خود یکی از کشورهای پیشنهاددهنده تشکیل این نهاد مهم بوده است تا از بی‌نظمی در نظام بین‌الملل جلوگیری کند‌‌. برنامه‌های این سازمان در راستای حمایت از امنیت و صلح بین‌الملل بوده است تا کشورها در چارچوب قواعد و قوانین مشخص وفادار به تعدات خود باقی بمانند‌‌. در حالی که نظام بین‌الملل تا حد بسیار زیادی قدرت‌محور است و عدالت‌محور نیست‌‌ از همین‌رو باید مکانیسم‌های عملی، واقعی و سیاسی در خصوص قوانین بین‌المللی و درخصوص جلوگیری از به حاکمیت کشورها عملگرایانه با ضمانت اجرایی وجود داشته باشد‌‌.
همچنین این موضوع قابل انکار نیست که بین چین، روسیه و اروپا اشتراک منافع در عین اختلافات وجود دارد و شدت و حدت این اختلاف و اشتراک متفاوت است اما اگر این کشورها عاقلانه برنامه‌ریزی کنند در راستای ترسیم نظام بین‌الملل با توجه به تئوری‌بازی‌ها و سیستم‌ها می‌توانند به واسطه قدرتی که در اختیار دارند تجمیع و مدلی را تعریف کنند که در آینده آمریکا یا هیچ کشور دیگری نتواند حاکمیت ملی کشورها را نقض کند و تعهدات بین‌المللی خود را اجرا نکرده و قواعد نظام بین‌الملل را زیر پا گذاشته و سازمان ملل را از درون تهی کند‌‌. در شرایط فعلی نه‌تنها امکان حل کردن مشکلات برجام با کنار ایران ایستادن فراهم شده است بلکه می‌توان آینده نظام بین‌الملل را به سوی عدالت نسبی سوق داد‌‌.
وزیر امور خارجه ایران در شرایط کنونی با مذاکره‌های مکرر تلاش می‌کند وضعیت دیپلماسی کشور را به نقطه تعالی و آرامش خود نزدیک‌تر کند‌‌. به هر روی با توجه به شرایط بین‌المللی شش کشوری که در این مذاکرات با ایران حضور داشته‌اند، پنج کشور عضو دائم شورای امنیت هستند و آلمان به عنوان قدرت برتر اروپا اما حق وتو ندارد‌‌. از همین‌رو ایران باید همه توان خود را به کار بندد تا با مذاکره هوشمندانه با همه اعضای برجام و همچنین کشورهای دوست شرایط را به ثبات نزدیک کرده و بهترین بهره‌ ممکن را از آن ببرد‌.
نباید فراموش کرد که برجام از ابتدا بحث حقوقی، سیاسی، بین‌المللی، منطقه‌ای و اقتصادی بوده و در شرایطی هم که ترامپ اعلام خروج از این معاهده کرده است، طبیعتا آثار آن در همین ابعاد مورد توجه است و باید به آن دقت کرد و در ارزیابی‌ها واکنش‌ها و مذاکراتی که درباره این موضوع می‌شود به آن توجه داشت‌.


بخش دیگر موضوع اما مذاکراتی است که ظریف در چین، روسیه و بروکسل خواهد داشت که در دو بعد خواهد بود مخصوصا بعد بین‌المللی و تبعات ناشی از تصمیمات ترامپ و واکنش‌هایی از اتحادیه اروپا، به ویژه بریتانیا با وجود همسویی‌های سیاسی و گذشته تاریخی و سیاسی خود با آمریکا درباره برجام اعلام کرده است که این معاهده بین‌المللی همچنان باقی می‌ماند و اینها همه علامت‌های خوبی برای ایران است‌‌. اما بعد دیگر مساله این است که اروپا درباره بخشی از مسایل دیگر قصد مذاکره با ایران را دارد. البته روشن است که اروپا به اندازه‌ای که آمریکا سلطه‌طلب است چنین روندی ندارد‌‌. بنابراین تصور بر این است که ایران درباره مسایل منطقه باید نقش‌آفرینی کند چراکه نقش ایران در مذاکرات منطقه و صلح جهانی اهمیت ویژه‌ای دارد‌‌.
همچنین کشورهای چین، روسیه و اتحادیه اروپا پیش از آنکه به فکر ایران باشند به فکر منافع ملی خود هستند. بر این اساس در احترام به قواعد بین‌الملل و منافع ملی کشورها تضادی با هم ندارند، طبیعتا اگر در هر موردی در برابر تصمیمات آمریکا تسلیم شوند بیشتر از همه به خود لطمه زده‌اند‌‌. زمانی که قانون‌شکنی در نظام بین‌الملل مطرح و تبدیل به یک رویه شود دیگر نمی‌توان انتظار داشت در معاهدات بعدی کشورها بر قول خود پایبند بمانند‌‌. حال آنکه درباره معاهده پاریس نیز آمریکا چنین رفتاری داشته است و این موضوع بیانگر آن است که عملکرد ترامپ در طول یک سال گذشته قاعده خوبی نداشته است‌‌. بنابراین همه کشورهای اروپایی برای دفاع از منافع خود باید قدم برداشته و از تک‌قطبی شدن فاصله بگیرند‌‌. فروپاشی بلوک شرق و شوروی سابق خود تصدیقی بر این موضوع است که دیگر نمی‌توان انتظار داشت تفکری یکسویه جهان را مدیریت کند‌‌. اما اینکه رییس‌جمهور کشوری این چنین بی‌محابا عمل کند، وظیفه‌ای است بر دوش کشورهای قدرتمند اروپایی که بر اساس آن باید کنترل شوند‌‌.
در طول چهار دهه گذشته ایران نشان داده به راحتی پشت میز مذاکره نمی‌نشیند اما بعد از اینکه هزینه بالایی متحمل شد مذاکره هسته‌ای را قبول کرد. بنابراین باید مذاکرات مدیریت شود تا در شرایط بد و تضعیف شده بر سر میز مذاکره ننشینیم‌‌. ایران در قطعنامه 598 بعد از پایان جنگ هم در شرایط بدی قطعنامه را پذیرفت که درباره برجام نیز همین موضوع حاکم بود و ایران در شرایط بدی وارد مذاکرات شد هر چند که مدتی قبل مذاکرات پشت پرده آغاز شده بود‌‌. برجام از اتفاق‌های خوب بین‌المللی است که منافع بسیاری برای ایران داشته است‌‌. از همین رو رفتارهایی افراطی از سوی مخالفان داخلی، همنوایی با ترامپ و نتانیاهو است و منافع ملی را تضمین نمی‌کند‌‌.
در چنین شرایطی ایران باید تا آخرین لحظه پایبند به جزییات و همه بندهای برجام باشد و از آنها خارج نشود‌‌. همچنین باید تلاش کند تا دیگر اعضای برجام را ترغیب کند که به تعهدات خود پایبند بمانند و از برجام خارج نشوند‌‌.
در دیپلماسی ایران اما یک خلا وجود دارد که بر اساس آن ایران با برخی کشورها مثل عربستان مذاکره نمی‌کند، با آمریکا قطع رابطه کرده‌ایم و اسراییل را هم به رسمیت نمی‌شناسیم در حالی که بازیگران دیگر با همه این کشورها مذاکره می‌کنند‌ تا جایی که حتی روسیه هم تفکری شبیه به اروپا پیدا کرده و معتقد است برای دستیابی به نتایج مناسب باید مذاکره کرد‌‌. بنابراین ایران باید به هر شکلی که هست در مسیری حرکت کند که دیگر اعضای برجام تفکری شبیه روسیه پیدا نکنند و از برجام خارج نشوند‌‌. به بیان دیگر با توجه به شرایط بین‌المللی و داخلی ایران باید به سمت تنش‌زدایی حرکت و شرایط را به‌گونه‌ای فراهم کند که منافع ملی تامین شود‌‌. این موضوع روشن است که مذاکره هیچ قبحی ندارد و نباید از آن دوری کنیم‌‌. می‌توان حتی با دشمن هم مذاکره کرد و بزرگ‌ترین مشکلات را مورد بررسی قرار داد و نتیجه مثبت را به دست آورد‌‌. نباید از این موضوع به سادگی عبور کرد که فرار از مذاکره ممکن است از سوی کشورهای دیگر این‌گونه تعبیر شود که ایران هیچ حرفی برای گفتن ندارد و هر آنچه مخالفان تفکر ایران بیان می‌کنند یکپارچه درست است‌‌.
برخورد واقع‌بینانه با موضوع برجام و همه حواشی آن و با توجه به مشکلاتی که در داخل کشور وجود دارد بهترین راهکار پیش‌رو است‌‌. بهتر آنکه خردمندانه و در مسیر تعالی کشور قدم برداریم تا دچار تکرار آسیب‌ها نشویم‌.
*سفیر سابق ایران در آذربایجان