مرثیه‌ای برای تخریب قریب‌الوقوع خانه پدری فروغ فرخزاد؛

فاطمه روشن- «کوچه‌ای هست که قلب من آن را از محله‌های کودکی‌ام دزدیده‌ست» در محله امیرآباد تهران کوچه‌ای هست به اسم «خادم آزاد». جایی که روزگار نه چندان دور کوچه‌باغی بود و کودکی‌های یکی از مهم‌ترین شعرای معاصر ایران در آن و خانه‌ای در انتهایش سپری شد. خانه محمد فرخزاد، پدر فروغ. جایی که فروغ بارها در شعرهایش به آن اشاره کرده بود و الهام‌بخشش بود.خانه اما دیگر احوال گذشته را ندارد. دیگر نه از آن باغ خبری هست و نه از صاحبخانه. باغ جایش را به حیاطی کوچک داده و عمارت، به خانه‌ای سه طبقه که قرار است صاحبان جدیدش آن را بکوبند، ساختمانی بلند جایش را بگیرد و سرنوشت همان خانه محله دروس فروغ را پیدا کند.
۲۴ بهمن ۱۳۹۱، خانه را خراب نمی‌کنم
«این خانه ۳۵ سال پیش بازسازی شده است. شخصی آن را از خانواده فرخزاد خریده و پس از بازسازی، آن را به ما فروخته است.» قصد تخریب و نوسازی ندارید؟ «چرا خانه را بکوبم؟ از ۳۵ سال پیش که این‌جا را خریده‌ام، تا به حال یک آجر از این خانه آخ نگفته، هنوز یک بار هم آن را تعمیر نکرده‌ام». اینها را پیرمردی می‌گوید که صاحب خانه است. خانم خانه اما نظر دیگری دارد: «ما تصمیم داریم این‌جا را خراب کنیم. حاجی می‌گوید نه، اما من دیگر نمی‌توانم. اینجا قدیمی است، از یکنواختی‌اش خسته شده‌ام. در کشویی و... این‌جا چه ارزشی دارد؟ می‌خواهیم آن را بکوبیم و به جایش آپارتمان بسازیم.»
او می‌گوید خانه برایش ارزشی ندارد: «تا حالا چند بار آمده‌اند از خانه و کوچه ما فیلم گرفته‌اند. یک فیلم هم درباره جنگ در این‌جا فیلمبرداری کردند. همسایه‌ها می‌گویند: چرا خیلی‌ها می‌آیند و سراغ خانه شما را می‌گیرند؟ خانه شما چیست؟ می‌گویم: به قرآن هیچی. اصلا برای من ارزش ندارد.»


انگار اصلا فروغ و خانواده‌اش را نمی‌شناسد: «من خودم مال تفرشم. آنها هم تفرشی بودند. یکی از فرزندان این خانواده هم با همسرش به خانه ما آمده است. فرزند دیگرشان هم یک روز آمد و گفت: اجازه می‌دهید من خانه خاطراتم را ببینم؟»
خانم خانه می‌گوید: «من اتاق فروغ را آشپزخانه کرده‌ام.» وسایلی مثل کابینت، اجاق و میز ناهارخوری و البته پنجره‌ای رو به کوچه، تمام آن چیزی است که از اتاق شخصی فروغ‌الزمان فرخزاد باقی مانده است؛ البته اگر صاحب‌خانه اتاق را اشتباه نگرفته باشد. «قبلا آشپزخانه‌ طبقه اول بوده، حالا پایین دخترم می‌نشیند، بالا هم عروسم.» البته که هیچ‌کدام حاضر نمی‌شوند غریبه‌ای وارد خانه‌شان شود. «الان بالا و پایین مثل همین‌جاست. قبلا به‌جز این دو طبقه، بالا فقط یک اتاق بود، پشت‌بام حوض داشت، ما همه را ساختمان ساختیم.»
6 مرداد 1397؛ جواز تخریب صادر شده
«این خانه ارزش میراث فرهنگی ندارد. وقتی مجوز ساخت صادر شده یعنی شهرداری تخریب آن را بلامانع می‌داند.» این را مالک جدید خانه پدری فروغ می‌گوید. پیرمردی که دلش نمی‌خواست حتی آجری از خانه جابه‌جا شود درگذشته است و خانه حالا سه صاحبخانه دارد. ورثه می‌گویند خانه، دیگر خانه سابق نیست: «آدم‌های زیادی می‌آمدند، در می‌زدند و می‌خواستند بنا را ببینند. این خانه چیزی ندارد و تغییر پیدا کرده است. این خانه را از شخص دیگری خریدیم و او در بنا تغییرات ایجاد کرده بود. ما هم هزینه کرده و بنا را بازسازی کردیم و دیگر آن خانه سابق نیست. وقتی مجوز ساخت صادر شده یعنی شهرداری تخریب آن را بلامانع می‌داند.»
شهرام نوروزی دیگر ورثه خانه پدری فروغ هم خانه را بی‌ارزش دانسته و به «چمدان» گفته: «اگر این بنا جزو میراث فرهنگی بود، دستور نقشه برای آن صادر نمی‌شد. با این حال اگر بخواهند این بنا که خانه پدری ما نیز است، حفظ شود، مشکلی نداریم.»
با این حال ورثه می‌گویند اگر خانه برای دیگران مهم است واگذارش می‌کنیم: «این بنا ورثه دارد و امکان زندگی آنها در این خانه وجود ندارد و می‌خواهند از اموال خود استفاده کنند. برای دریافت مجوزها هزینه کرده‌ایم و آماده تخریب بنا هستیم. اگر نهادی یا فردی قصد حفظ این بنا را داشته باشد، آماده واگذاری بنا به آنها هستیم.»
همه می‌دانند خانه برای فرخزادهاست
مسوولان میراث فرهنگی استان تهران می‌گویند برای ثبت خانه کوچه خادم آزاد از تعلق آن به فرخزادها مطمئن نیستند. فرزند پوران فرخزاد اما می‌گوید: «همه می‌دانند این خانه متعلق به فرخزادهاست و به سند احتیاج ندارد.» افسانه بیات فرزند پوران و خواهرزاده فروغ فرخزاد است. او به ایسنا گفته: «از ماه‌ها پیش مطلع شدیم قرار است این خانه تخریب شود. اقداماتی نیز از طرف دایی من صورت گرفته که جوابی داده نشده است. این خانه سال‌ها پیش به فروش رفته و صاحبش کس دیگری بود که بعد از فوت او، بچه‌هایش می‌خواهند آن را تخریب و آپارتمان‌سازی کنند. تنها کاری که از دست ما برمی‌آید این است که دست به دامان میراث فرهنگی شویم.» او درباره این‌که آیا سندی درباره ارتباط فرخزادها با این خانه وجود دارد می‌گوید: «سند از کجا داشته باشیم؟ اگر خود پدربزرگم هم بود خانه‌ای را که می‌فروشند سندش را نگه نمی‌دارند. این موضوع به سند احتیاج ندارد؛ همه دنیا می‌دانند این‌ خانه متعلق به فرخزادهاست. تمامی همسایه‌ها سال‌ها آنجا بودند و می‌دانند؛ اگر به محله بروید و حتی در حوالی محله از هر کسی بپرسید خانه فرخزادها کجا بوده است این خانه را نشان می‌دهند. همه می‌دانند. حتی چند باری چند گروه فیلمبرداری از آلمان آمده‌ و از این خانه فیلمبرداری کرده‌ و فیلم‌ ساخته‌اند. همه این‌ها سند است.»
خواهرزاده فروغ می‌گوید فرخزادها به گردن ادبیات ایران حق داشتند و مسوولان برای حفظ خانه‌شان باید فکری کنند: «فرخزادها در دل ملت ایران جا دارند و با تخریب خانه که فراموش نمی‌شوند؛ اما فکر می‌کنم آقایان مسوول باید کاری کنند و جلو تخریب خانه را بگیرند. این خانه متعلق به همه مردم ایران است نه فقط متعلق به فرخزادها. بسیار متاسفم و کاری هم از دست ما برنمی‌آید. درست است که خانه سال‌ها پیش فروش رفته اما پوران و فروغ فرخزاد در آن‌جا رشد کردند و تعجب می‌کنم که چرا تاکنون میراث فرهنگی کاری برای نگهداری آنجا نکرده است. قطعا خانواده فرخزاد به گردن ادبیات ایران حق دارند و این خانه نباید از بین برود.»
7 مرداد 1397؛ شهرداری منطقه 11 تهران: منتظر اعلام نظر سازمان میراث فرهنگی برای پروانه تخریب هستیم
معاون شهرسازی و معماری شهرداری منطقه ۱۱ تهران می‌گوید هنوز هیچ‌گونه پروانه تخریب و نوسازی برای این خانه صادر نشده است. محمد شهرآبادی توضیح داده که مالک فعلی برای تخریب و نوسازی ملک درخواست داده و آنها منتظر نظر قطعی سازمان میراث فرهنگی هستند‌: «در حال حاضر برای این ملک پرونده‌ای تشکیل شده اما موضوع از لحاظ اداری و بررسی‌های لازم در حال پیگیری است. منتظر اظهارنظر قطعی سازمان میراث فرهنگی در خصوص ارزش تاریخی و فرهنگی ملک هستیم و صرفا برای این درخواست مالک در شهرسازی منطقه پرونده تشکیل شده است.»
فرهاد نظری مدیرکل ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی سازمان میراث فرهنگی البته از توان این سازمان برای ثبت اضطراری خانه خبر داده و گفته: «خانه فروغ هنوز به ثبت ملی نرسیده اما قطعا می‌تواند به خاطر اسم فروغ فرخزاد، حائز اهمیت باشد. برای صدور جواز تخریب شهرداری هر منطقه موظف است که از سازمان میراث فرهنگی استعلام کند.» نظری به ایلنا گفته سازمان میراث فرهنگی می‌تواند با فرستادن نمایندگانی برای بازدید از بنا، جلوی تخریب این خانه تاریخی را بگیرد و فرآیند ثبت اضطراری را به سرعت شروع کند.
تخریب قریب‌الوقوع؟
خانه‌ای که فروغ در سال 1313 در آن به دنیا آمد و بزرگ شد، نخستین شعرهایش را گفت و لباس عروسی به تن کرد. حتی سال‌های ابتدای جدایی‌ا‌ش از پرویز شاپور به همین خانه بازگشته بود و چند‌صباحی هم کنار کامیار و خانواده‌اش در انتهای کوی خادم آزاد زندگی کرد. حتی بنا به روایت توران خانم، مادر فروغ، او در آخرین روز زندگی خود، ۲۴ بهمن سال ۴۵ هم‌ به این خانه سر زده بود. خبر تخریب سال‌هاست به گوش می‌رسد‌ اما این بار انگار جدی است. دوسال پیش که خانه فروغ فرخزاد در آخرین سال‌های عمرش در محله دروس برای ساخت آپارتمان تخریب شد و حالا هم با توجه به واکنش‌های اداره کل میراث فرهنگی تهران به نظر نمی‌رسد عزمی جدی برای نگهداری این خانه وجود داشته باشد.
*(فروغ/ تولدی دیگر)