شیکاگو تریبیون نوشت

به نظر نمی‌رسد ترامپ دریافته باشد که هر بار با مطرح کردن توهم بمب‌های آمریکایی برای سوزاندن ایران، دولت تهران را به سمت کسب بازدارندگی هسته‌ای سوق می‌دهد.
یک رییس‌جمهور سرسخت جمهوریخواه، یک دولت چینی متعهد به کمک به ایالات‌متحده و یک دولت کره‌شمالی که با درخواست خلع سلاح روبه‌رو است را در نظر بگیرید، چه نتیجه‌ای به ذهن‌تان می‌رسد؟ این شرایط همانند خبر فوری است. اما این صحنه نمایش از سال ۲۰۰۷ می‌آید، زمانی که دولت بوش گمان می‌کرد به یک توافق تاریخی با کره‌شمالی دست یافته است که یک اشتباه بود.
به گزارش جامعه ایرانی به نقل از شیکاگو تریبیون، ظاهرا دونالد ترامپ هم همین اشتباه را مرتکب شده است. در ژوئن گذشته او از نشست با کیم جونگ اون خارج شد و توئیت کرد که «حالا همه می‌توانند احساس امن‌تری داشته باشند» چراکه «دیگر تهدید هسته‌ای از سوی کره‌شمالی» وجود ندارد. می‌شد او را به انجام برعکس کارها متهم کرد، البته اگر کاری بوده و صورت گرفته باشد.
تاکنون تمام آنچه ترامپ توانسته پس‌ از این دیدار به نمایش بگذارد، بازگشت بقایای ۵۵ تن از پرسنل نظامی آمریکا بوده- یک دستاورد خوب است اما نه اینکه باعث امن‌تر شدن ما شود. علاوه بر این، دولت آمریکا عمدتا تعهدات مبهمی داشته که آنقدر ارزش نداشته که روی کاغذ آورده نشده است.


وزیر خارجه آمریکا روز چهارشنبه گذشته اعتراف کرد که رژیم پیونگ‌یانگ هنوز در حال تولید سوخت برای کلاهک‌های هسته‌ای است. این کشور متوقف کردن آزمایش موشکی را آغاز کرده اما سایر تاسیسات همچنان دست‌نخورده باقی‌مانده است.
مذاکره‌کنندگان آمریکایی شکایت می‌کنند که همتایان‌شان در کره‌شمالی «جلسات پیگیری را لغو کرده‌اند، تقاضای پول بیشتر دارند و نتوانسته‌اند تعاملات اولیه را حفظ کنند». ترامپ که پیشتر مدعی موفقیت سریع در دیدار با کیم برای خلع سلاح این کشور شده بود، حال می‌گوید «من واقعا عجله‌ای ندارم».
ترامپ گمان می‌کند که با تهدید کره‌شمالی، همان‌طور که سال گذشته صورت گرفت، می‌تواند کیم را مجبور به تسلیم کردن زرادخانه اتمی‌اش کند. تا امروز که این اقدام نتیجه‌ای نداشته است. اما این مساله باعث نشده که ترامپ همین رویکرد را در قبال ایران هم اجرایی نکند. روز دوشنبه پس از هشدار حسن روحانی، رییس‌جمهور ایران، ترامپ ایران را به «پیامدهایی که تنها معدودی در تاریخ رنجش را تجربه کرده‌اند» تهدید کرد.
به نظر نمی‌رسد او دریافته باشد که هر بار با مطرح کردن توهم بمب‌های آمریکایی برای سوزاندن ایران، دولت تهران را به سمت کسب بازدارندگی هسته‌ای سوق می‌دهد. اعطای مسوولیت به پمپئو که طرفدار تغییر رژیم در ایران است نیز همان تاثیر را داشت. وزیر خارجه آمریکا وعده داده که تحریم‌ها را تا زمانی که ایران فهرست بلندبالایی از شرایط سخت را بپذیرد، ادامه خواهد داد.
این خواسته‌ها ورای آن چیزی است که ایران در توافقی که محصول سال‌ها بده‌بستان بود، پذیرفت. موضع دولت آمریکا در قبال ایران همانند کره‌شمالی، این است که انتظار تسلیم تمام و کمال را دارد. ترامپ فرمول خوبی برای رسیدن به هیچ در قبال تشدید عزم دشمن یافته است.
درس آشکاری که از اتفاقات اخیر می‌توان گرفت این است که تسلیحات هسته‌ای، بهترین ضامن برای نجات در برابر دشمنی آمریکاست. به همین دلیل است که کره‌شمالی تا این اندازه زمان و پول را صرف کلاهک‌های هسته‌ای و موشک‌های حامل آنها می‌کند. به همین دلیل است که ایران زیرساخت‌های تولید تسلیحات را فراهم کرد.
در دولت اوباما ایران مایل بود وارد توافقی شود که بخش عمده سانتریفوژهای آن را متوقف می‌کرد، ۹۷ درصد اورانیوم غنی‌شده آن را تسلیم می‌کرد و منجر به بازرسی‌های گسترده می‌شد. زمانی که ترامپ از این توافق خارج شد، این پیام را به تهران مخابره کرد که مذاکرات با آمریکا تله و فریب است. این پیام به گوش پیونگ‌یانگ هم رسید.
در هر دو مورد ترامپ گزینه‌های اندکی جز جنگ برای خود باقی نگذاشته؛ جنگی که فاجعه‌بار و ناکارآمد خواهد بود. ترامپ عاشق سوزاندن پل‌هاست. یکی از همین روزها شاید او دریابد که گیر افتاده است.