پدرخواند‌گی برخی احزاب تهدیدی برای شورای شهر

بعد از مسائلی که در صحن علنی شورای شهر تهران اتفاق افتاد، در جلسه‌ای آقای سالاری اینگونه توضیح داد که موضوع آن قدر هم بزرگ نبوده که رسانه‌ها نشان دادند آقای‌ها‌شمی سر یک مسئله ناراحت شدند و از صحن شورا خارج شدند که بعد خودشان بعد از چند دقیقه بازگشتند و گفتند که شب قبل خوب نخوابیده‌اند و مسئله‌ی خیلی عادی بوده که حل شده است. این اتفاق و عملکرد شورای شهر را از چند بعد می‌توان بررسی کرد، و این سوال را مطرح کرد که آیا حضور رقبا در خیابان بهشت می‌توانست باعث تقویت جریان اصلاح‌طلبی و انسجام آنها در شورای شهر شود؟ در ادامه به این سوال پاسخ می‌دهم.
حضور رقبای جریان اصلاح طلبی در شورای شهر می‌توانست از نظر بالندگی و تضارب‌آرا در شورا اثر مثبت داشته باشد و از بعضی از انحرافات و فسادهایی که متوجه برخی کانون‌های قدرت است جلوگیری کند از طرفی حضور جریان‌های رقیب اصلاح طلبی و یکدست نبودن اعضای شورای شهر می‌توانست اثر بیشتر و بهتری در پیشبرد برنامه‌های شورای شهر داشته باشد. بنابراین اگر دو جریان در یک جا باشند، اولا در رقابت با یکدیگر مجبور می‌شوند که انسجام درونی داشته باشند و نیز از مسائل خرد و جزئی بگذرند و ذهن‌شان معطوف به مباحث، مسائل و مسئولیت کلانی که بر عهده دارند، شود و طبعاً این باعث می‌شود شورا بیشتر به وظایف اصلی خودش بپردازد. اما از سوی دیگر یک دست بودن شورا هم یکسری فایده‌ها دارد به شرطی که شورا حواسش جمع باشد و سعی کند که درگیر مسائل جزئی نشود.

هر کدام از این دو مورد معایب و مزایایی دارد؛ بدیهیست شورای شهر یا مجلس شورای اسلامی محلی است که تعداد زیادی از نمایندگان مردم با سلایق مختلف حضور دارند و کسی که حتی از نظر سیاسی سلیقه مشترکی با سایرین داشته باشند ممکن است از نگاه تخصصی، اجرایی و اولویت بندی‌‌ها با هم جریانی خودش نیز تفاوت نظر داشته باشند و هر کسی سعی کند که نظر خودش را در موضوع مطرح شده، پیاده کند و به کرسی بنشاند. به طور مثال در تصمیم گیری‌های کلان مثل تعیین شهردار ممکن است افراد کاندیداهای متفاوت و حتی با گرایش‌های مختلف را مد نظر داشته باشند که امر طبیعی بوده و جای نگرانی نیست. از طرفی نمی‌شود انتظار داشت که در یک چنین اجتماعاتی هیچ اختلافی بروز نکرده یا هیچ حاشیه‌ای نباشد اما بعضی از حواشی نگران کننده هستند که مهمترین آن پدرخواند‌گی برخی احزاب است. اگر برخی از احزاب حاضر در شورا به طور مثال حزب اتحاد ملت یا کارگزاران که به هر حال بیشترین سهم‌خواهی را در شورای شهر داشته و با یکدیگر بر سر بعضی از مسائل نیز اختلاف نظر داشتند این حق را برای خودشان قائل شوند که باید سایر احزاب همه زیر مجموعه آنها باشند و آنها را به چشم ابزار ببینند و فکر کنند که حق دارند سرنوشت اصلاح‌طلبان را مشخص کنند مسلما اختلاف خیلی جدی خواهد بود و می‌تواند به یک معضل در جامعه اصلاح‌طلبی تبدیل شود که البته باید حل و فصل شود!


این اختلاف نظر‌ها ممکن است در هر جایی
غیر از شورای شهر از جمله در شورای هماهنگی یا در شورای عالی سیاستگذاری بروز کند که بنیان کن بوده و می‌تواند به فعالیت سیاسی دموکراتیک آسیب بزند و کل جریان اصلاح طلبی را از مسیر خود خارج کند. از سویی این رفتار پدرخواندگی باعث تضییع حقوق احزاب دیگر می‌شود که در این مورد هیچ‌کس نباید کوتاه بیاید و همه باید در مقابل یک چنین پدیده‌ای بایستند حالا چه در شورای شهر یا هر جای دیگری که باشد.
در نتیجه اگر رفتار احزاب از این جنس باشد، عامل اختلاف ریشه‌ای و اساسی خواهد بود و به طور کل معنا ندارد که نتیجه فعالیت جریان سیاسی
اصلاح طلب را یک یا دو حزب به نفع خود مصادره کنند، چرا که این کار هم فسادآور است و هم ادامه فعالیت سیاسی را غیرممکن می‌کند از طرفی نیز باعث بروز اختلافات عمیق در احزاب و کل جریان سیاسی شده و جریان اصلاح‌طلبی را از مسیر خودش خارج می‌کند، بنابراین موضوع پدرخواندگی احزاب را نمی‌شود یک مسئله طبیعی تلقی کرد بلکه بیماری و عارضه‌ای است که بعضی از احزاب به دلیل تعداد بیشتر اعضای خود یا فراگیر بودنشان به نوعی احساس قدرت کند و نسبت به احزاب دیگری که حداقل شرایط لازم قانونی را برای گرفتن پروانه فعالیت دارند احساس برتری‌طلبی داشته باشند که در نهایت باید جلوی این عارضه را گرفت. اما از حق نگذریم شورای شهر پنجم تهران بزرگترین تلاش و انسجام خوبی داشته است. به طور مثال با انتخاب سه گزینه‌ی قوی در انتخاب شهردار که مهم‌ترین و بزرگترین تصمیم برای شورای شهر نشان دادند که می‌توانند درست و با انسجام با مسائل برخورد کنند. هر سه شخصی را که شورای شهر برای تصدی صندلی ساختمان خیابان بهشت انتخاب کرد، افراد توانمند و مناسبی بودند و علیرغم فشارها و متغیرهایی که بر شورا تاثیرگذار و به دلیل خارجی بودن آن متغیر‌ها غیر قابل کنترل بودند شورای شهر خیلی خوب توانست عمل کندو در نتیجه شورا مجبور شد که ظرف مدت کوتاهی یعنی ظرف مدت یک سال که از فعالیتش سه شهردار عوض کند که این عامل شورا را از اهدافش دور کرد و زمان و فرصت را برای انجام کارهای دیگر از شورا گرفت. اکنون شورای شهر برای رفع این نقیصه باید همه‌ تلاش و توان خود را بگذارد و سعی کند تا این فرصتی را که از دست داده است جبران کند از آن طرف هم آقای حناچی باید یک تحول در شهرداری و شهر تهران ایجاد کند و اقدامات چشمگیری در شهر انجام دهد می‌تواند با حل و رفع چند معضل موجود کلانشهر تهران مانند ترافیک، آلودگی شرایط بد شهر را تغییر دهد و یا با انجام چند طرح عمرانی قوی توانایی‌ها و پتانسیل‌های شورای شهر و خود را نشان دهد. در نهایت حاصل کار باید این باشد که مردم شهر تهران احساس آسایش و آرامش را توامان با هم تجربه کند. آسایش نیازمند امکانات رفاهی است و آرامش حقوق شهروندی را می‌طلبد. شهردار باید بتوانند حقوق شهروندی مردم را کاملاً نشان داده و به اجرا بگذارد و نیز آن را حفظ و ارتقا ببخشد. در این صورت است که می‌توانیم امیدوار باشیم در 1400شورای شهر بیلان کاری خوبی را عرضه کرده و همچنین نظر و آراء مردم را بتواند جلب کند و مایه روسفیدی جریان اصلاحات
شوند.