از خرد جمعی نخبگان استفاده کنیم

 
 
عرصه روابط بین‌الملل، محل و میدان تخلیه احساسات نیست. شما هر حرکتی که انجام می‌دهید - مخصوصا در حد رئیس یک دولت- باید یک تاثیر مثبتی در موضوعاتی که مربوط به منافع ملی است، بگذارد. اگر کاری را انجام دهید که منفعتی را تولید نکند و احتمال اینکه ضرری به دنبال داشته باشد، به عنوان کارشناس نمی‌توانم این رفتار را تایید کنم. از طرف دیگر ایران خودش را در موقعیتی قرار داده که اگر تعهدات خود را کاهش دهد، آمریکا از فرصت برای ایجاد اجماع جهانی و تشدید تحریم‌ها استفاده خواهد کرد. اگر هیچ کاری هم انجام ندهد آنهم یک نوع تسلیم شدن به شرایط است. این نشان می‌دهد بازی‌ای که در گذشته و قبل از برجام انجام دادیم به گونه‌ای بود که نتوانستیم خروجی مطلوب را دریافت کنیم. تحولات جهانی و موازنه قدرت را درست ندیدیم و خیلی اشتباهاتی که الان ما را بر سر دوراهی قرار داده که هر حرکتی بکنیم به هدفمان نمی‌رسیم را انجام دادیم و حالا دیگر ضرر را بیشتر نکنیم. وقتی اروپایی‌ها را اینطوری به صف آمریکایی‌ها اضافه کنیم و درحقیقت قدرت تخریبی آمریکا را در ایجاد اجماع جهانی بیشتر کنیم، نمی‌دانم چه منفعتی برای ما ایجاد می‌کند. در عین حال واقعا نمی‌خواهم دولت را به نوعی نقد یا تضعیف کنم، فقط می‌توانم بگویم شرایط خاصی است که در این شرایط خاص ما به خرد جمعی و استفاده از فکرهای جدیدی که تاکنون در تصمیم‌گیری مشارکت داده نشده‌اند، نیاز داریم. ما به گفت‌وگوی فراگیر ملی که فکرهای جدید تولید شود، احتیاج داریم. والا تولید فکرهای قدیمی همین‌هایی است که تابه‌حال تولید شده‌اند. دولت در این شرایط باید بیشتر به این رجوع کند که مشارکت عمومی در تصمیم‌گیری ملی رقم بخورد. مخصوصا از ظرفیت نخبگانی که تابه‌حال به بازی گرفته نشده‌اند، استفاده کند. وگرنه ظرفیت دولت مشخص است، ظرفیت مجلس هم مشخص است، کارشناسانی هم که تابه‌حال به کار گرفته شده‌اند، مشخص است. اگر قرار بود آنها راه حل‌هایی ارائه دهند که حالا ما به مشکل برنخوریم که برنمی‌خوردیم و طبیعتا باید این راه حل‌ها را ارائه می‌دادند. حالا که آنها نمی‌توانند راه حل‌هایی ارائه دهند که در این شرایط مشکلات ما را به نفع منافع ملی حل کند، از گفت‌وگوی فراگیر ملی یعنی از خرد جمعی و ظرفیت‌هایی که تابه‌حال درست استفاده نشده، استفاده کنید. مشکل اینستکس در حال حاضر این است که در ابتدا باید پول وارد کنید تا از آن محل خریدها یا واردات ما را تغذیه کند که به این راحتی فعال نمی‌شود. آنها زیر بار اینکه بتوانند روزی یک میلیون بشکه نفت خریداری کنند، نمی‌روند. چون دولت‌های آنها معامله نمی‌کنند و این شرکت‌های آنهاست که معامله می‌کنند و مشخص است که هر شرکتی نمی‌تواند وارد بازار نفت شود. چه بسا که اگر قرار بود با ایران معامله‌ای انجام دهند، پای قراردادهایشان در ایران می‌ایستادند. ولی تحت فشارهای آمریکا، ایران را ترک کردند و وارد هیچ نوع معامله‌ای با ایران نمی‌شوند. بنابراین هرچقدر هم سعی کنند اینستکس به این راحتی جواب نمی‌دهد و ایران هم خودش می‌داند. ولی بعضی وقت‌ها خواسته‌هایی از اروپایی‌ها دارد که در ظرفیت و توانشان نیست. شرکت‌های خصوصی اروپایی که باید معاملات انجام دهند اصلا تحت فرمان دولت‌هایشان نیستند. بخش خصوصی اروپا یک بخش مستقل است. خروج ایران از برجام قاعدتا به حل مشکلات ما کمکی نمی‌کند. من به عنوان یک کارشناس الان می‌گویم که خود من هم دیگر فکرم آنقدر نو نیست و خلاقیت ندارم که راه حل ارائه دهم. به نظر می‌رسد اگر از خرد جمعی نخبگان استفاده نکنیم همین درجا زدن در مسیری است که تاکنون رفته‌ایم. اگر از برجام کلا خارج شویم، آمریکا زودتر به هدفش می‌رسد. اگر در برجام بمانیم، باز هم از ایستادن نتیجه‌ای نمی‌گیریم چون تحریم‌ها همچنان ادامه دارد و نمی‌تواند تا ابد تداوم داشته باشد. وقتی به جایی می‌رسیم که راه حلی برای خروج نداریم باید به طرف استفاده از فکرهای جدید که تاکنون در تصمیم گیری سهیم نبودند و مشارکت نداشتند، برویم. شاید این رویه بتواند برای ما راهکاری را تعریف کند وگرنه در شرایط موجود با فکر من و امثال من یعنی هر دو مسیر به گشایش ختم نمی‌شود و مشکلاتمان را حل نمی‌کند.
* استاد دانشگاه