قالیباف لیست مستقل نمی‌دهد یا نباید بدهد!؟

دیروز برخی اصولگرایان از جمله اعضای موتلفه خبر دادند که شهردار اسبق تهران لیست مستقل در انتخابات مجلس نمی‌دهد
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: دقیقه نود مخصوص فوتبال نیست! دقیقه نود این روزها در عالم سیاست، پرمعناتر از حتی مستطیل سبز فوتبال، پیش چشم همگان قرار داده شده است. اما دقیقه نودِ فوتبالی با دقیقه ی نود سیاسی، تفاوت‌های محتوایی و ظاهری دارد.
در عالم سیاست، دقیقه نود می‌تواند همان دقیقه نخست باشد و نیز دقیقه نود می‌تواند حتی پیش از شروع هر تحرک و اظهارنظری شکل بگیرد و این بار دقیقه نود برای باقر قالیباف، ماه‌ها پیش از شروع رقابت‌های جدی انتخاباتی معنا
پیدا کرده است.


حرف سه سال قبلِ صادق زیبا کلام در گفت‌وگو با آفتاب یزد که در اظهارنظری عجیب و متهورانه گفته بود: «من همیشه به آقایان قالیباف و محسن رضایی گفته‌ام که اگر شما " سر اصلاحات را هم از بیخ ببرید" اصولگرایان شما را به عنوان نامزد اصلی شان قبول نمی‌کنند.» را حمیدرضا ترقی، فعال سیاسی اصولگرا و عضو شورای مرکزی حزب موتلفه در آبان 98 تکرار کرد با این تعبیر که: «به هیچ وجه قرار نیست آقای قالیباف در انتخابات آینده لیست مستقلی برای انتخابات ارائه بدهند.» و این در حالی است که هم قالیباف زودتر از همه شروع کرده بود و هم وی در حوزه انتخابات مجلس با ایده‌هایی جدیدتر از دیگر گروه‌های اصولگرایی مهیا برای ورود به میدان و عرصه انتخابات بود و این یعنی اصولگرایان قرار نیست همچنان توجهی به قالیباف داشته باشند!
> به نظر می‌رسد دیدار با احمدی نژاد
منطقی بوده است!
هرگونه تحرکی پیرامون محمود احمدی نژاد می‌تواند تبدیل به یک سوژه خبری ناب و
پر بازدید شود خاصه آن که این تحرک سیاسی، در قالب دیدار دو شهردار حالا دیگر اسبق و خیلی اسبقِ تهران که یکی از بهشت راهی پاستور شده است و آن یکی از بهشت راهی خانه صورت پذیرفته باشد.
هفته‌ها قبل خبری به رسانه درز پیدا کرد با سر تیترِ دیدار ماه‌ها قبل قالیباف ـ احمدی‌نژاد که در نوع خود قابل توجه و نیز قابل تامل بود.
به طور طبیعی، دیدار این دو در یک مجلس عیان و معمولی نیز می‌تواند خبر ساز شود اما دیدار پنهانی
که حداقل بیشتر از یک مورد بوده، سر و صدای بسیار زیادی در رسانه‌ها به پا کرد تا آنکه بالاخره در قالب گفت و شنود‌های غیر شفاف معلوم شد یک دیدار ساده اما انتخاباتی و سیاسی بین دو چهره نزدیک که دست بر قضا رابطه خوبی با اصولگرایان نیز ندارند برگزار شده است؛ دیداری که با اظهار نظر این روزهای ترقی عضو حزب موتلفه اسلامی چنین به نظر می‌رسد که چندان هم غیر منطقی و غیر قابل قبول نبوده است یا باید چنین برداشتی را نیز در ذهن پرورانید که با تکیه بر اظهارنظرات اخیر ترقی، دیدار احمدی‌نژاد و قالیباف چندان هم غیر منطقی نبوده زیرا و از آنجایی که این دو چهره می‌دانسته‌اند در بین اصولگرایان بالانشین اقبال و طرفدارانی ندارند فارغ از همه تصمیمات و جبهه گیری‌ها برای روزهایی که ممکن است بنا به هر دلیل، اصولگرایان آنها را کنار گذاشته و خود به تنهایی اسب انتخابات را زین کنند چاره اندیشی کرده و برای این چنین زمان‌هایی قطعاً آلترناتیوهایی را در نظر
گرفته باشند.
در همان زمان و به صورتی کاملاً طبیعی و پیش‌بینی شده، از سوی اصولگرایان انتقادات بسیار زیادی به قالیباف برای این دیدار صورت گرفت در این میان اگرچه واکنش اصلاح‌طلبان سکوت توام با تعجب و تحلیل‌های چند لایه بود اما اصولگرایان به طور کلی از این دیدار بسیار ناخرسند بودند اما چنین به نظر می‌رسد که محمود احمدی نژاد و باقر قالیباف که به یک اندازه در جبهه اصولگرایی بی‌طرفدار و بی‌استقبال و مشایعت‌کننده هستند و به قول فوتبالی‌ها سر نخواستن اینها وقتی دعوا باشد آنها باید در یک موضعگیری مشترک برای آینده سیاسی خود تصمیماتی بگیرند حتی اگر به مذاق خیلی‌ها خوش نیاید!
> اصولگرایان از ایده «مجلس نو»
استقبال نخواهند کرد!
از سویی دیگر به نظر می‌رسد که اصولگرایان از ایده «مجلس نو» که از سوی قالیباف عنوان شده چندان استقبالی نکردند و دلیل این استقبال نیز کاملاً مشخص است؛ عدم مراجعه به آراء بزرگان و عمل به سبک همیشگی یعنی مستقل و خودسرانه!
مسئله مهم دیگر این که اصولگرایان به شدت به اختلافات بین قالیباف و سعید جلیلی و همچنین تحرکات خودسرانه جبهه پایداری که می‌تواند به وحدت و اجماع نظر اصولگرایان آسیب‌های بسیار جدی وارد کند دقت کافی داشته و مراقبت می‌کنند تا برخی از این دست مسائل پایگاه لرزان و انتخاباتی اصولگرایان را لرزان‌تر نکند مسائل دیگری نیز از درون و حاشیه، اصولگرایان را در آستانه ی عصبانیت و شاید تقابل و موضعگیری‌های شاید کنترل نشده قرار دهد از جمله ارائه ی لیست مستقل که از سوی نزدیکان و حلقه مورد تایید علی لاریجانی مطرح می‌شود و نیز شبیه همین ایده که از سوی جبهه پایداری مطرح شده و چنین به نظر می‌رسد که این جبهه، این آمادگی را در خود ایجاد کرده تا اگر نتوانست حرف‌های خود را در جبهه اصولگرایی به کرسی بنشاند یک بار برای همیشه خرج و خط خود را از اصولگرایان جدا کند و با لیستی مستقل و با ایده‌هایی حتی در تقابل با اصولگرایان از نظر آنان سنتی اما خمود! وارد انتخابات شوند.
> لیست مستقل پاشنه آشیل یا خط قرمز؟!
وقتی حرف و سخن از ارائه ی لیست مستقل می‌تواند به عنوان پاشنه آشیل و خط قرمز اصولگرایان معنا شود می‌توان گفت حال و روز کسانی که خواسته باشند مرتکب چنین خطای ـ از منظر اصولگرایان ـ نابخشودنی شوند مشخص است! که در نهایت طبیعی‌ترین واکنش از سوی اصولگرایان سنتی و میانه رو این موضوع می‌تواند باشد که هر نوع ائتلاف و همراهی با کسانی که این ایده را در ذهن دارند غیر ممکن یا تقریباً غیرممکن جلوه دهد.
از آن جایی که به نظر می‌رسد اصولگرایان برای انتخابات مجلس ۹۸ خود را از پیش برنده فرض کرده‌اند! در برخی موارد در اظهار نظر بابت برخی از چهره‌هایی که در هر صورت اگر چه مورد اقبال عامه اصولگرایان نیستند اما دیگر جبهه‌ها از جمله اصلاح‌طلبان نیز آنان را قبول ندارند؛ چندان جانب احتیاط را رعایت نمی‌کنند و هر آنچه که باید و نباید را به عنوان اظهارنظری رسمی اعلام می‌کنند. اینکه ترقی عضو حزب موتلفه از سوی قالیباف اعلام کرده که هرگز لیست مستقل نمی‌دهد به این معنا است که این پیش‌بینی انتخاباتی در قالب یک دستور و یک پیام آشکار به شهردار اسبق تهران ارسال شده است که اگر می‌خواهد در انتخابات شرکت کند حتماً باید زیر چتر اصولگرایان قرار گرفته و به تمام تصمیمات آنها گردن گذارد در غیر این صورت ممکن است که او با واکنش‌ها و موانع خیلی جدی
رو در رو شود.
قالیباف البته از این موضعگیری و این نوع اظهار نظر، چندان متعجب نخواهد شد زیرا در همین انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت 1396 در حالی که به زعم خیلی ها، جایگاهی بسیار بهتر و پر استقبال‌تر از ابراهیم رئیسی داشت به نفع رئیسی و از سوی اصولگرایان کنار گذاشته شد. او به خوبی می‌داند شبیه کنار گذاشته شدن ریاست جمهوری 96 می‌تواند در مجلس 98 نیز رخ دهد فلذا در روزهای آینده می‌تواند برخی مقابله به مثل‌های کلامی را از سوی قالیباف شاهد بود اما چه قالیباف واکنش نشان بدهد و چه از در سکوت و بی‌خیالی به موضوع نگاه کند، پیام اصولگرایان که با کلام ترقی به قالیباف ارسال شده چندان غیرقابل فهم نیست به گونه‌ای که این کنار گذاشته شدن چه بسا در هنگامه ثبت‌نام برای ورود به گردونه انتخابات نیز صورت پذیرد!
> مثلثی سخت به نام رضایی ـ قالیباف ـ جلیلی
چنانچه محمود احمدی‌نژاد را از جنس اصولگرایان و نیز از نوع آقایان رضایی، قالیباف و جلیلی به شمار نیاوریم اینک اصولگرایان سنتی، تندرو، میانه‌رو و حتی مستقل با یک مثلث سخت و نچسب به نام رضایی، قالیباف و جلیلی رو در رو هستند. در این مثلث نچسب که می‌تواند در آینده‌ای نزدیک تحت عنوان پاشنه آشیل اصولگرایان به وحدت و اجماع نظر نصفه و نیمه اصولگرایان آسیب‌های خیلی جدی وارد کند! چند مسئله خیلی مهم و نیز قابل تامل وجود دارد:
ـ نکته اول این که محسن رضایی در هر صورت خود را برتر و بالاتر از قالیباف و جلیلی در مباحث سیاسی و مدیریتی قلمداد می‌کند.
ـ نکته ی دوم اختلافات شدید و پنهان نشدنی قالیباف و جلیلی است.
با توجه به این دو نکته بسیار مهم، چنین به نظر می‌رسد که دغدغه اصلی اصولگرایان قبل از این که حتی وارد کارزار انتخاباتی و رقابت‌های انتخاباتی با جبهه در مقابل خود یعنی اصلاح‌طلبان شوند باید فکری به حال آقایان رضایی، قالیباف و جلیلی کنند. خودبرتربینی محسن رضایی در کنار اختلافات قالیباف و جلیلی و حرکت‌های خودسرانه و پیشرو مآبانه قالیباف در این جناح سیاسی می‌تواند بخشی از دغدغه‌مندی‌ها را عمیق‌تر و جدی‌تر کند و شاید حالا بهتر بتوان معنای سه مسئله را به خوبی درک کرد:
ـ نخست این که پاسخی منطقی برای چرایی عدم‌پذیرش چهره‌هایی نظیر احمدی نژاد، قالیباف، رضایی و جلیلی از اصولگرایان در دسترس همگان قرار دارد.
ـ دوم این که دیدار احمدی نژاد و قالیباف صد در صد
انتخاباتی و بررسی شده بوده است.
ـ سوم این که هرگز اصولگرایان اختیار و سرلیستی را به این چهار چهره یعنی احمدی نژاد، قالیباف، جلیلی و رضایی نخواهند داد.