با امید بستن به بیرون مرزها قافله را باختیم

 
نکته مهمي که در سال‌هاي گذشته توسط کارشناسان اقتصادي مورد تاکيد بود و من هم به عنوان يکي از کارشناسان اقتصادي از چندين سال گذشته تا حال بر اين تاکيد داشتم که موفقيت ما در گرو اين مطلب است که ما نظام سياستگذاري و برنامه‌ريزي را براساس واقعيت‌هاي موجود در کشور به لحاظ منابع، به لحاظ نيروي انساني و به لحاظ امکانات مورد بررسي، تحليل و اقدام اجرايي قرار دهيم و در حوزه ارتباط با ساير کشورها، ديپلماسي سياسي و اقتصادي کار خودش را انجام دهد و در هر مقطعي هم که دستاوردي به‌دست آمد به داشته‌ها و نظام برنامه‌ريزي خودمان سوار شود و يک مزيتي را براي اقتصاد ملي ما شکل دهد. اين يک رويکرد بوده که مرتبا توسط کارشناسان مورد تاکيد قرار داشت اما دولت به اين حوزه توجه کافي و وافي نداشت بلکه اهم موضوعاتش به اين برمي‌گشت که برجام به يک نتيجه‌اي برسد و با برجام هست که منابع سرمايه خارجي به کشور سرازير مي‌شود و امکانات رشد اقتصادي و افزايش درآمد سرانه شکل خواهد گرفت و کشور از عقب افتادگي خارج خواهد شد. اين عامل باعث شد که دولت از نظام تثبيت برنامه‌ريزي داخلي و همچنين سياستگذاري اقتصادي در داخل کشور غافل شود و نتيجه اش هماني شد که در حال حاضر همه نگاه‌هاي خود دولت به اين برمي‌گردد که از آمريکايي‌ها که کاري برنيامد و ببينيم اروپايي‌ها چه خواهند کرد؟ اما واقعيت اقتصاد سياسي کشور ما در اين است که در هر مرحله‌اي که چشم اميد و موفقيت خود را به بيرون از مرزها دوخته، قافله را باخته و اين تجربه تاريخي ماست. راه دوري نرويم، در همين قرن اخير حوادث‌هايي که در کشور رخ داد، هرجايي که تکيه بر توانمندي داخلي، نيروي انساني و امکانات شد، يک پروسه موفقي را به دنبال خودش داشت و هرجايي که چشم اميد و موفقيت به بيرون مرزها بود با مسائلي مواجه شد که اين مسائل نتوانست به يک رشد اقتصادي تداوم دار و مستمري را براي کشور به ارمغان بياورد. توليد يکي از موارد بسيار کليدي و حساسي بوده که نه الان بلکه در طول تاريخ اقتصاد سياسي توانسته جاي محکمي را به خودش اختصاص دهد. براي اينکه اولا، توليد اشتغال را تضمين مي‌کرده و مي‌کند. يعني موجب مي‌شود که اگر به توليد توجه مي‌کنيد، اشتغال بالايي را براي کشور به دنبال مي‌آوريد و به دنبالش بخش پخش و توزيع چه در داخل و چه در خارج از کشور را دارد که تحت عنوان صادرات...
ادامه در صفحه11