ماجرای پرداخت تسهیلات ۵۴ میلیون دلاری

دوازدهمين جلسه دادگاه رسيدگي به اتهامات علي ديواندري برگزار شد. در اين دادگاه ديواندري اظهار کرد: در مورد اظهارات آقاي آرام به خدا پناه مي‌برم که ايشان سوگند مي‌خورند و مطالب خلاف واقع بيان مي‌کنند، اينکه مي‌فرمايند بنده تصميم گرفتم بروم عضو کميته منتخب شرکت مينيون شوم صحت ندارد. بنده خودم مشخص نکردم که به شرکت مينيون بروم، بلکه نظر هيأت امنا بوده و من راضي نبودم. ايشان مي‌فرمايند آقاي نعمتي را جايگزين سعادتي معرفي کرديم ولي قبول نشد، آقاي نعمتي در هيچ زماني به عنوان جايگزين سعادتي معرفي نشد و صحت ندارد. بنده بعد از مصاحبه پيشنهاد کردم از ايشان استفاده کنند که بعداً در شرکت داريس بکار گرفته شدند و سوابق آن موجود است. در مورد وجوهي که به آقاي فلاحتيان داده شده، آقاي آرام جان کلام را گفتند و قبول دارند 120 ميليون درهم از آن وجوه به دستور ايشان بوده و مابقي را نيز بگويند به دستور چه کسي بوده است؟
سهام نيروگاه شهيد منتظري
اينکه آقاي آرام مي‌گويند ما مجاز به پرداخت تسهيلات نبوديم بفرمايند تسهيلات 54 ميليون دلاري آقاي دستغيب را چه کسي داده است؛ آيا مجموعه داريس نداده است؟ آن هم در زماني که هنوز شرکت مينيون تأسيس نشده بود. پس مي‌توانستيد تسهيلات بدهيد و اين کار را شرکت داريس انجام داده است و ادعاي آقاي آرام که اجازه تسهيلات‌دادن نداشتيم مطلب درستي نيست. تمام کساني که با من کار کرده‌اند مي‌دانند که من در تسهيلات، نه در اين مورد نه در موارد ديگر، در هيچ زماني به کسي فشار نياوردم و به آقاي آرام نيز فشاري نياورده‌ام و ايشان خودشان راضي به پرداخت تسهيلات به آقاي فلاحتيان بوده که امضا کرده است. در مورد مصوبات نيز من هميشه بعد از امضاي بقيه امضا مي‌کردم. نسبت دادن اين موارد آن هم به صورت شفاهي به هيچ عنوان صحت ندارد. آقاي آرام متأسفانه تمام اطلاعات شرکت داريس را پيش خود محفوظ نگه داشته و اطلاعات را ارائه ندادند. در مورد وثيقه مي‌گويند که تخلف شده است. من در دفاعياتم نامه‌اي نشان دادم که آقاي سعادتي به ايشان گفته سهام نيروگاه شهيد منتظري و دو فقره چک ضمانت گرفته‌ام، ايشان چرا نرفته‌اند بررسي کنند اين وثايق چيست؟ نامه‌اي که به آقاي آرام نوشته شده‌ است را چرا نخوانده‌اند؟ در مورد تاريخ صورتجلسات مواردي که مطرح مي‌کنند شبيه داستان‌گويي است. صورتجلسه بايد تاريخ داشته باشد. در کارشناسي بايد تاريخ تعيين شود که قاعدتاً تاريخ 5/5/92 يا بعد از آن است. آقاي آرام مي‌فرمايند هيأت امنا همه کاره بوده و به عنوان مجمع عمل مي‌کرده است. سوال من اين است که شما خودتان نيز عضو هيأت امنا بوديد، مگر مي‌شود سايرين مسئول باشند و شما نباشيد؟ اگر کسي بخواهد با اين روش از زير بار مسئوليت شانه خالي کند اين اجراي عدالت و دادرسي صحيح نيست. هر جا که امضاي من بوده، امضاي ايشان نيز بوده است. امضاي من و ايشان چه تفاوتي با هم دارد؟ در موارد ديگر مثل خريد کشتي‌ها و تسويه وجوه آقاي باختري نيز ايشان مطلع بوده و مسئوليت دارند. امروز به‌خدا پناه مي‌برم از صحبت‌هايي که ايشان کرد. با سخنان ايشان بخشي از قيامت را ديدم. ايشان سوگند مي‌خورند و به صراحت مطالب نادرستي مي‌گويند که بنده در دفاعياتم براي اثبات آنها سند ارائه داده‌ام.
توضيح ديواندري درباره تحريم‌ها


ديواندري در مورد اينکه آقاي نصرا... ابراهيمي در بخشي از سخنان خود گفت مسئولان شرکت‌هاي تراستي توسط مديرعامل بانک معرفي مي‌شده‌اند، معترض سخنان ايشان شد و گفت: آقايان حامد عليخاني و پناهي‌فر را چه کسي معرفي کرده است؟ ايشان در پاسخ، سخنان خود را اصلاح نموده و صراحتاً بيان نمود آنها از طريق خود شرکت داريس معرفي شده بودند نه مديرعامل بانک. آقاي محمدرضا ساروخاني عضو هيأت مديره بانک سينا و مديرعامل سابق بانک ملت نيز در سخنان خود گفت: افرادي که به عنوان تراستي مي‌آمدند بستگي داشت که کدام شرکت باشند. برخي از ناحيه خود شرکت داريس معرفي مي‌شدند. شرکت داريس زيرمجموعه هيأت امنا بود و هيأت امنا يک سطح بالاتر بود؛ در برخي موارد شرکت داريس معرفي مي‌کرد و در برخي موارد هم از جانب خود بانک معرفي مي‌شد. از طرف بانک بستگي به کار تراستي که قرار بود انجام شود، افراد انتخاب و معرفي مي‌شدند. يعني متخصص آن کار انتخاب و معرفي مي‌شد. اگر در حوزه بين‌الملل بود کسي که آشنا بود انتخاب مي‌شد. شخصيت آن فرد بايد مورد تأييد قرار مي‌گرفت. استعلام انجام مي‌شد و هر فردي انتخاب مي‌شد بايد از نظر صحت عمل، درستي و صداقت مورد تأييد قرار مي‌گرفت. اگر کارمندان بانک بودند و در سمت‌هاي بانک پرونده و سابقه‌اي داشتند بايد مورد تأييد بازرسي بانک و حراست قرار مي‌گرفت؛ چون پيشينه از طرف بانک بود طبيعتاً ما اينها را به لحاظ سوابق مي‌شناختيم. در واقع يک مقدماتي از جانب بانک لازم داشت و ايشان بايد از بانک جدا مي‌شد و بايستي براي اينکه تراستي بشود بازنشسته مي‌شد. بايد با ايشان صحبت مي‌شد و بعد از پذيرش از شعبه مرکزي مي‌رفت که طبيعتاً از سوي مديرعامل بانک صحبت شده است. علت اينکه به آقاي سعادتي اجازه داديم تا در برخي کسب‌وکارها وارد شود اين بود که اگر صرفاً به کار نقل‌وانتقال مي‌پرداخت ممکن بود به اتهام پولشويي مورد تعقيب قرار بگيرد. بنابراين گفتيم در پوشش يک کسب‌وکاري هم فعال شود که صرفاً ارسال مراسات پول نباشد. ايشان حتي صرافي مجاز نبود و در آنجا به شکل پراکسي اصل پول نفت را دريافت مي‌کرد و اگر کارهايي کرده، علتش اين توضيحي است که خدمت شما عرض کردم. وي درباره تحريم‌ها اظهارکرد: تحريم براي اولين بار تحميل شده بود و ما که تمرين و تجربه تحريم نداشتيم و براي اينکه راه را هموار کنيم تا کار نفت، انرژي و پتروشيمي‌ها را انجام بدهيم، خودمان خلق موضوعات مي‌کرديم و اين طور نبود که ما حتما همه اجزا را بدانيم. وکيل باختري گفت: در مورد رابطه خادم و مخدومي آقاي رامين مدني‌زاده، مديرعامل طرح و انديشه ملت به عنوان مطلع و بانک ملت که شاکي پرونده است تذکر مي‌دهم. در مورد وثايق موکل، بعد از تفهيم اتهام عرض مي‌کنم. اما مي‌خواهم بدانم ايشان با چه حقي با لطايف و الحيلي افرادي را به‌عنوان نماينده معرفي کرده‌اند؛ اما در حقيقت اين افراد را براي کارشناسي بارج‌هاي مسکوني فرستاده‌اند، اعزام کارشناس مقدماتي دارد و بايد اعلام شود که اين عدم باعث ضرر موکل شده است. نکته ديگر اينکه در جريان کارشناسي بارج‌ها در يک پيام واتساپي به موکل اينجانب (رحمت‌ا... باختري)، 580 از او ميليون تومان وجه درخواست کرده‌اند؛ مي‌خواستم ببينم علت چه بوده است؟