اعتدال ايران؛ كمك به طرف هاي بحران در سوريه

آرمان ملي- عليرضا پورحسين: به نظر مي‌رسد جنگ داخلي سوريه که به بين‌المللي‌ترين شکل ممکن هدايت مي‌شود اين روزها آنقدر به نقطه حساسي رسيده است که نشست شوراي امنيت را به جنگ لفظي تمام عياري تبديل مي‌کند که تمام زخم‌هاي کهنه را زنده مي‌کند و سبب مي‌شود تا تمامي طرف‌هاي درگير به هر دري بزنند تا جايگاه خود را در اين بحران به وضع مطلوبي برسانند و بيشترين منافع را کسب کنند در اين ميان اما کشورهايي همچون ايران بر اين باور هستند که اين تنش‌ها گره‌اي از اين بحران باز نخواهد کرد و مساله را پيچيده‌تر مي‌کند. امري که اين روزها کمتر مورد توجه قرار مي‌گيرد و به نحوي به نظر مي‌رسد کشور ما نيز در اين بحران منطقه‌اي نقشي کم‌رنگ‌تر ايفا مي‌کند و کمتر در عرصه نظامي و ديپلماسي گام‌هايي برمي‌دارد که دلايل بسياري در وراي آن وجود دارد که برخي آن‌ها را داخلي و برخي نيز بين‌المللي مي‌دانند. «آرمان ملي» براي بررسي اين مسائل گفت وگويي با علي بيگدلي، کارشناس مسائل بين‌الملل دارد که در ادامه مي‌خوانيد:
آيا کاهش حضور سياسي و نظامي ايران در بحران سوريه يک استراتژي زماني بوده است ؟
در ماه‌هاي اخير شاهد اين مساله بوده‌ايم که ايران حضور کم‌رنگ‌تري در سوريه داشته است که بسيار هوشمندانه است و بهترين عملکرد در زمان حاضر از سوي سياستمداران ايراني است. شايد يک علت اين امر تشديد فشارهاي خارجي باشد که اگر به اين دليل نيز رقم خورده است نيز باز هم کاملا هوشمندانه اتفاق افتاده است. زيرا وضعيت سوريه به شکل حادي درآمده است و طرفين درگير را عميقا در گرداب خود فرو برده است. روسيه نيز در اين ميان به علت اينکه همچنان در حال حمايت کامل از بشار اسد است در آستانه يک برخورد سخت با دولت ترکيه است و اين واقعه به نفع هيچ يک از طرفين درگير در سوريه نيست. اين نيز يک علت ديگر است که سبب شده تا کاهش حضور ايران در سوريه را مفيد بدانيم. از يک سو تغيير موضع اروپا و آمريکا در قبال ترکيه و همچنين جدي‌تر شدن روسيه در حمايت از سوريه مساله را به سمتي هدايت مي‌کند که بعيد به نظر مي‌رسد ترکيه بتواند در ادلب موفقيتي کسب کند. اين امر به علت آن است که در کشوري ديگر وارد جنگ شده است و در اين شرايط ناتو نمي‌تواند کمکي به ترکيه کند، زيرا خاک اين کشور مورد حمله واقع نشده است و اين طبق بند چهارم منشور ناتو اعمال شده است و صرفا سبب شده تا ناتو اقدامات روسيه را در حد کلام محکوم کند. بنابراين اين بحران هم در عرصه سياسي و هم در عرصه نظامي به مرور به جاهاي باريک کشيده مي‌شود که با توجه به شرايط نامطلوب ايران در عرصه بين‌الملل و درگيري‌هاي اقتصادي در داخل بهتر است از آن دور بماند. اين امر در عرصه ديپلماسي پر رنگ‌تر شده است، زيرا به‌نظر مي‌رسد نيروهاي ايراني در کنار نيروهاي مقاومت در اين کشور در حال مبارزه با تروريست‌ها و معارضين هستند.
آيا حمايت ايران از دولت سوريه منجر به تنش با ترکيه خواهد شد؟


به نظر مي‌رسد يکي از علل سياست ايران در ماه‌هاي اخير در قبال سوريه نزديکي روابط با ترکيه است. نکته قابل توجه اين است که طرفين اصلي درگير در سوريه همگي دوستان نزديک ايران هستند اما اين مقوله به نظر مي‌رسد در وهله دوم علل کاهش حضور در سوريه باشد زيرا همچنان رسانه‌هاي رسمي کشور با سياست حمايت از بشار اسد و کم رنگ کردن اقدامات ترکيه به مساله مي‌پردازند. در صورتي که اگر روسيه مقابل ترکيه قرار نمي‌گرفت نيمه شمالي سوريه به تصرف نيروهاي ترکيه در مي‌آمد. شايد در اين ميان به‌خصوص در اين اواخر ايران به سمت هيچ‌کدام از طرفين در ظاهر عمل نمي‌کند اما همچنان در مسير حمايت از سوريه گام‌هاي خود را بر مي‌دارد. من معتقد هستم سوريه به دنبال اين است که دوباره به جمع کشورهاي عربي بازگردد. بازگشتي که شايد بازخوردهاي خوبي در پي نداشته باشد. براي مثال يکي از دلايل حمايت بي‌چون و چراي روسيه از اين کشور دور بودن از جمع کشورهاي عربي است. سياستي از سوي دولت سوريه که در وراي آن اما و اگرهاي زيادي نهفته است اما به صورت کلي بايد گفت که جمهوري اسلامي ايران بعيد به نظر مي‌رسد در اين ميان بخواهد يکي از دوستان خود را فداي ديگري کند .
به علت اينکه همواره يکي از مسائلي که کشورهاي غربي از ايران درخواست مي‌کردند اصلاح سياست‌هاي منطقه‌اي است، آيا مراودات اخير سياسي نقشي در کاهش حضور ايران در سوريه دارد ؟
احتمال اينکه چنين مقوله‌اي مطرح شده باشد وجود دارد اما بعيد به نظر مي‌رسد که ايران به خواسته غربي‌ها تغيير سياست بدهد. در وهله اول مشکلات ايران در عرصه بين المللي و در وهله دوم جدي‌تر شدن روسيه در جنگ سوريه به نظر مي‌رسد از جمله دلايل مهم کم رنگ شدن حضور ايران در سوريه باشد. در مرحله سوم مشکلات اقتصادي نيز سبب شد تا موانعي در اين راه ايجاد شود. در آينده نزديک به نظر مي‌رسد ايران باز هم بيشتر از فضاي ملتهب سوريه فاصله گيرد و اين سياست ايران است و ربطي به درخواست ساير کشورها ندارد .
پيروزي ارتش سوريه در ادلب چه تاثيري بر سياست خارجي ايران خواهد گذاشت ؟
پيروزي سوريه قطعا يک امتياز مثبت براي ايران است زيرا همچنان اين کشور در جبهه مقاومت حضور دارد و از متحدان مستحکم ايران در منطقه به حساب مي‌آيد و به نحوي پيروزي سوريه، پيروزي ايران قلمداد مي‌شود. اين نکته را نيز بايد توجه کرد که در ميان نيروهاي مقاومت در سوريه همچنان نيز ايراني‌ها حضور دارند. در اين برهه زماني حساس هم بايد توجه کرد که زمان نياز است تا ايران تاثير خود را در اين کشور با يک برنامه زماني مناسب کاهش دهد تا يک پيروزي کامل حاصل شود.