اپیدمی کرونا و کاتالیزوری به نام تحریم

آرمان ملي- محمدحسين لطف‌الهي: شيوع کرونا در ايران و تعداد بالاي مبتلايان به نسبت جمعيت سبب شده تا جامعه جهاني با دقت بيشتري حوادث درون ايران را دنبال کند و به آسيب‌شناسي دلايل اپيدمي شدن اين بيماري بپردازد. نگاهي به تجربه‌هاي پيشين ايران در کنترل و مبارزه با بيماري‌هاي همه‌گير نشان مي‌دهد که در اغلب موارد، سيستم بهداشت و درمان کشور توانسته موفق عمل کند و با اتکا به توانايي‌هاي داخلي و مشاوره‌هاي خارجي از بحران عبور کرده است. اين بار اما تلفات بالاي شيوع ويروس کرونا در کشور بيانگر آن است که سيستم بهداشت و درمان ايران طي چند سال گذشته خسارت‌هاي سنگيني را متحمل شده و ضعف سيستم بهداشت و درمان به خاطر اين خسارت‌ها عامل اصلي تشديد تلفات کرونا در ايران بوده است. تحليلگران و رسانه‌هاي غربي دليل عمده اين ضعف در سيستم بهداشت و درمان ايران را تحريم‌هايي مي‌دانند که طي سال‌هاي گذشته از سوي ايالات متحده عليه جمهوري اسلامي اعمال شده؛ تحريم‌هايي که از جمله پيامدهاي آن کمبود دارو، افزايش قيمت خدمات پزشکي و کمبود تجهيزات به روز و کافي است. در اين شرايط که نياز ايران به کمک‌هاي خارجي مشهود است و حتي دولت ايالات متحده - دست کم روي کاغذ - مجوز مبادلات بشردوستانه با ايران را صادر کرده است، برخي گروه‌هاي تندرو و نزديک به دونالد ترامپ مي‌کوشند با به راه اندازي کمپين‌ و فشار سياسي، شرکت‌هاي دارويي بين‌المللي را از همکاري با جمهوري اسلامي ايران منصرف کنند.
تأثير تحريم بر گسترش کرونا در ايران
در مجامع بين‌المللي انتقادات و ادعاهاي زيادي پيرامون عملکرد دولت ايران در زمان شيوع کرونا مطرح مي‌شود. برخي از پنهانکاري دولت در اعلام کيس‌هاي اوليه مبتلا به کرونا سخن مي‌گويند و معتقدند همين امر شيوع بيماري در ايران را تسهيل کرد. برخي ديگر نيز تأکيد دارند عدم تصميم گيري به موقع براي قرنطينه کردن مناطق خطر از جمله شهر قم سبب شد تا کرونا به سرعت در بسياري از استان‌هاي کشور شيوع يابد. پوليتيکو اما مي‌نويسد که اگر ايران با تحريم‌هايي که اقتصادش را به مرز ورشکستگي رسانده‌اند درگير نبود، تا اين اندازه در برابر يک بيماري اپيدميک آسيب پذير نمي‌شد. در گزارش اين نشريه آمده است: «تحريم‌هاي ايالات متحده اصلي ترين دليلي بود که باعث شده دولت ايران در قرنطينه شهرها، تصميم گيري براي تعطيلي مراکز عمومي و قطع سفرهاي تجاري و مسافري به کشورهاي دوست از جمله چين ترديد کند؛ چرا که وضعيت اقتصاد ايران بسيار آسيب پذيرتر از آن است که تحمل فشارهايي مضاعف از جمله تعطيلي بيش از اندازه يا قرنطينه شهرها را داشته باشد. پوليتيکو در اين مقاله تحليلي به بررسي سير تاريخي مقابله با بيماري‌هاي واگير در ايران مي‌پردازد و مي‌نويسد در اوائل قرن20، رهبران ايران براي محافظت از منافع شخصي سياسي و اقتصادي خود، شيوع وبا و طاعون را از مردم ايران و جامعه بين‌المللي پنهان مي‌کردند. به‌عنوان نمونه، در زمان همه‌گيري و شيوع وبا در 1904، پادشاه ايران کوشيد پيش از اينکه واژه بيماري همه جا عنوان شود، مخفيانه به اروپا سفر کند و شهروندان و کشور را در برابر اين بيماري پيش رونده رها کند. اما فرهنگ پيشگيري از بيماري و شفافيت اعلام آمارها در ايران از زمان عضويت رسمي اين کشور در اداره بين‌المللي سلامتي عمومي (سلف سازمان جهاني بهداشت) از سال 1908 تغيير يافت. با کمک‌هاي فني بين‌المللي، از جمله تأمين تجهيزات و دانش علمي و دولت‌هاي با ثبات‌تر در دهه‌هاي بعد، سيستم گزارش دهي بهداشت عمومي و بيماري را با مسئوليت پذيري بيشتري توسعه داد. پيشرفت ايران زماني آشکار شد که در سال 1965 نوع جديدي از وبا به کشور وارد شد. همانند کرونا نيز اين بيماري به دليل سرسختي و ميزان بالاي عفونتي که ايجاد مي‌کرد. براي متوقف کردن شيوع آن، دولت ايران به سرعت نيروي کار قابل توجه بهداشت عمومي را به منظور قرنطينه كردن مناطق آسيب ديده بسيج كرد و مرزهاي خود را به روي كشورهايي كه خطر بازتوليد اين بيماري را دارند، بست. همکاري‌هاي بين‌المللي نيز به ايران امکان داد که سريعا واکسن جديدي را عليه وبا در سال 1965 که دو برابر قدرتمندتر از همتاي آمريکايي خود بود، تهيه کند و يک کمپين واکسيناسيون اجباري ملي را راه اندازي کرد. پس از اين تاريخ نيز به‌رغم موانع اساسي در نيروي انساني و تجهيزات لازم و هشت سال جنگ با عراق، زيرساخت‌هاي بهداشت ايران بهبود يافت. در دو دهه گذشته نيز، سيستم تشخيصي و کنترل بيماري‌هاي عفوني دولت ايران، کارزارهاي بهداشت عمومي و تعامل با جامعه پزشکي بين‌المللي به آن اجازه داده است تا همچنان به طور مؤثر در برابر شيوع وبا و ساير بيماري‌ها واکنش مناسب نشان دهند.
وظيفه جامعه جهاني


پوليتيکو در ادامه تأکيد مي‌کند امروزه ايران به دليل تحريم‌هاي ايالات متحده با مشکلاتي روبه رو است و در اين شرايط جامعه جهاني بايد تمام تلاش خود را به کار ببندد تا ايران از حصار سايه‌ها بيرون بيايد. چرا که محدوديت‌هاي آمريكا در معاملات بانكي تلاش‌هاي كمك كننده را محدود كرده است. دولت ترامپ بايد دستورالعملي را براي محدوديت اقدامات تحريمي وزارت خزانه‌داري در نظر بگيرد تا معاملات بانکي و صادرات تجهيزات درماني به ايران تسهيل گردد. اين دستورالعمل همچنين مي‌تواند آژانس‌هايي مانند مراکز کنترل و پيشگيري بيماري‌هاي ايالات متحده و مؤسسات ملي بهداشت را جهت همکاري مستقيم با همتايان خود در ايران هدايت کند. مهم‌تر از اين، واشنگتن مي‌تواند کمک‌هاي مستقيم را از طريق سازمان جهاني بهداشت ارسال کند، همانطور که فرانسوي‌ها و آلماني‌ها شروع به انجام اين کار کردند. محمدجواد ظريف در توئيتي در اين باره مي‌نويسد: «دونالد ترامپ به طور خصمانه تحريم‌هاي غيرقانوني آمريکا را به منظور تخليه منابع مورد نياز ايران براي مقابله با ويروس کوويد 19 تشديد مي‌کند؛ آن هم درحالي که شهروندان‌مان به خاطر (اين ويروس) در حال مرگ‌ هستند. جهان ديگر نمي‌تواند در مقابل تروريسم اقتصادي آمريکا که با تروريسم پزشکي پيوند خورده سکوت کند».
تلاش براي محدود کردن تجارت پزشکي ايران
در اين شرايط که تأکيد مي‌شود جامعه جهاني بايد راه‌هاي خروج ايران از حصر اقتصادي را بررسي کند، گروه‌هاي سياسي نزديک به ترامپ مي‌کوشند کوچکترين روزنه‌ها را در تجارت شرکت‌هاي دارويي با ايران بسته و ايران را در اين زمينه منزوي‌تر کنند. اينترسپت در گزارشي اختصاصي در اين باره نوشته است که گروه «اتحاد عليه ايران هسته‌اي (UANI)» طي روزهاي گذشته تلاش داشته با راه اندازي کمپين «NAME AND SHAME» ضمن افشاي نام شرکت‌هايي که با ايران همکاري مي‌کنند اين شرکت‌ها را تحت فشار قرار دهد تا همکاري خود را قطع کنند. به گزارش اين نشريه، UANI مورد حمايت گروه‌هاي نئو محافظه‌کار آمريکايي است و عليه ايران فعاليت مي‌کند. به گزارش اينترسپت اين گروه در سال 2016 تا 2017 حدود 240 هزار دلار به جان بولتون که نقش مهمي در خروج ترامپ از برجام داشت، پرداخت کرده‌اند و اکنون با تحت فشار گذاشتن ايران براي واردات دارو، جهان را با خطر مواجه کرده‌اند.