سالی که نکوست...


در روزهای اخیر مباحث و اختلافات در میان جریان اصولگرا در میان منتخبین مجلس یازدهم و حامیان آنها افزایش یافته است که نشان دهنده میزان پایگاه مردمی آنها است.
بنابراین با توجه به چنین شرایطی آنها پیشاپیش برای خود شریک جرم ایجاد می‌کنند و برای اینکه خارج از فضای جریانی خود گفته نشود که اصولگرایان برای پست، مقام و ریاست با یکدیگر جنگ قدرت دارند دنبال یافتن شریک جرم هستند، در چنین وضعیتی نیز دیواری کوتاه تر از دیوار اصلاح طلبان نیست، بنابراین به غلط می گویند جریان اصلاحات به دنبال تفرقه است.
این درحالی است که تعداد اصلاح طلبان در مجلس آتی به 15 نفر هم نمی رسد،
این جریان با چنین بضاعتی چگونه می خواهد


تفرقه بیندازد! در واقع نوعی فرار به جلو را مشاهده می کنیم چون نمی توانند اختلافات خود را بپوشانند به دنبال این هستند که از هم اکنون شکست‌های مجلس آتی را به اصلاح طلبان نسبت دهند، چنین رویه‌ای هم تازگی ندارد و در طول چند دهه اخیر همیشه همین بوده که هر آنچه نتیجه مطلوب داشته را به خودشان نسبت داده‌اند و هر مشکلی پیش آمده نیز به اصلاح طلبان ربط داده‌اند. بنابراین مجلس یازدهم برخلاف اینکه می‌گویند وحدت داریم حتی بر سر مسئولیت‌های غیرهیئت رئیسه همچون مرکز پژوهش‌ها نیز سخت درگیر هستند و طبیعی است که اختلاف فشرده‌ای را هم بر سر ریاست و هیئت رئیسه ببینیم.
به نظر می‌رسد باید گفت این ابتدای راه است و سالی که نکوست از بهارش پیدا است. تجربه نشان می‌دهد این مجلس پرتنش‌ترین خواهد بود، البته چون اکثریت خودی هستند تلاش می‌کنند تشنج‌ها به بیرون سرایت نکند و لاپوشانی کنند، با این حال فارغ از هر قضاوتی عملکرد آنها در آینده نشان خواهد داد نمایندگان تا چه حد برای رفع مشکلات مردم و کشور قدم برداشته اند یا چقدر تمایلات نفسانی مادی خودشان را پیگیری کرده‌اند.