زایش مجدد اصلاحات نیازمندِ هزینه

رضا جعفری‪-‬ حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶به دلایلی صورت پذیرفت که تیتروار به برخی ازآنها اشاره می شود:
اول آنکه؛ این جناح فاقد کاندیدایی بود که مورد توافق اربابان سیاست طیف های جناح مذکور بوده و بتواند یا بتوانند مورد تایید شورای نگهبان قرار گیرند.
دوم؛ توصیه رئیس دولت اصلاحات مبنی بر شرکت در انتخابات و تکرار رای مجدد به ایشان.
سوم؛ حمایتهای دولتِ در سایه مرحوم هاشمی رفسنجانی از آقای روحانی در طول یازدهمین دوره ریاست جمهوری و اولین تکیه ایشان بر مسند ریاستِ دولت آقای روحانی که توانسته بود تقریباً ـ تا اواخر آن دوره ـ به گونه‌ای نسبتاً متعادل آن را به سرانجام برساند بدون اینکه طرفدارانش را از وعده های داده شده ـ با توجه به شرایط وقت حاکم بر جامعه ـ نا امید کند.


چهارم؛ شعارهای تبلیغاتی زودهنگام آقای روحانی که با سفرهای استانی توجه بسیاری از نه تنها
توده های مردم، بلکه دانشگاهیان و اقشار تحصیل کرده
و بخش عظیمی از سرشناسه‌های عرصه سیاست جناح اصلاح‌طلب را به سوی خود جلب کند.
عوامل مذکور دست به دست هم داد تا آقای روحانی بتواند بیش از ۲۰ میلیون از اقشار مختلف مردم را جهت دریافت رای و تکیه بر صندلی ریاست جمهوری برای بار دوم، به پای صندوق های
رای آورَد. اما از انتخاب مجدد ایشان به عنوان رئیس دوازدهمین دولت جمهوری اسلامی اندکی نگذشته بود که نه تنها رای دهندگان به ایشان به دلایل بسیاری از جمله اقتصادی، تناقض در گفتار و عمل و .... را از دولت تدبیر و امید ناامید و از رای خود پشیمان ساخت، که نخبگان سیاسی جناح اصلاح‌طلب را در ترغیب و تشویق مردم در رای دادن به ایشان سرافکنده و پشیمان گرداند؛
به گونه ای که آنها که از ذکاوت و هوش سیاسی بیشتری برخوردار بودند در ابتدای راه و پس از
گذشت چند ماه از آغاز دوره دوم دولت آقای روحانی اظهار پشیمانی نموده و عذر تقصیر به پیشگاه ملت آوردند و دیگران نیز به مرور و البته در کمتر از دو سال متوجه شدند که رحِم اجاره ای آنها نه تنها نوزادی را به سرانجام نرساند، بلکه با سقط آن مرگ اصلاحات را رقم زد و در نتیجه آن شد که در دوم اسفند و در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی مردم بر جنازه اصلاحات نمازگزارده و فاتحه خواندند و امروز جمعی از به اصطلاح پیش قراولان و بزرگان این جناح با چشم انداز و امید به انتخابات ریاست جمهوری آینده سعی بر زایش مجدد اصلاحات دارند. لذا در سخنرانیها، یادداشتها، گفتگوها، جلسات و .... تلاش میکنند تا خود را مبرا از حمایتِ عملکرد دولتی نشان دهند که نه تنها به شعارهای تبلیغاتی خود جامه عمل نپوشیده بلکه مصلحت اندیشی ها و به نرخ روز حرف زدن ها و وعده دادن هایش از یک سو و از سوی دیگر ـ و مهمتر از آن ـ ندیدن یا نخواستن دیدن مشکلات و مسائل اقتصادی و اجتماعی، سعی در جلوه دادن اوضاع اجتماعی به شکل عادی و رو به جلو دارد.
در این خصوص باید گفت؛ نه تنها اصلاحات تشییع و فاتحه اش در دوم اسفند ۹8 خوانده شد، بلکه زایش مجدد آن در رحِم اجاره‌ای ـ که ریسک بالایی دارد ـ همانطورکه دیدید صورت نخواهد گرفت،
بلکه این امر (زایش مجدد اصلاحات) نیازمند فراهم نمودن مقدماتی است هرچند زمانبر اما هزینه‌ساز؛ وآنچه که می‌تواند مقصود مراد را برآورده سازد گذشته از اتخاذ سیاست گذاری‌های مبتنی بر جامعه شناختیِ شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی حاکم بر کشور، پرداخت
هزینه هایی است که بابت آن باید متحمل شد. در غیر این صورت هیچ امیدی به اصلاحات و دولت یا مجلس برآمده از آن نخواهد بود.