تخلیه سرمایه‌های طبقه متوسط

علی پیوندی‪-‬ حرکت آرام و خزنده سرمایه‌های محدود و کوچکتر به سمت خروج از کشور با باز شدن پنجره‌هایی با هدف قرار دادن سرمایه طبقه متوسط و بلعیدن آن توسط ساخت و سازگران ترکیه و دوبی در قاب و قالب جدید به نحوی که طبق این برنامه‌ریزی‌ها در بازار کساد خرید و فروش در سایه هولناک بیماری همه‌گیر کرونا با فروش آپارتمان با پول رایج کشور و آن هم در خود ایران و در دفاتر لوکس و شیک خیابان‌های شمال شهر این امکان را فراهم کرده است که حتی یک کاسبکار متوسط با فروش یک دستگاه آپارتمان در بخش‌های میانی شهر تهران می‌تواند یک واحد مسکونی با مساحت مشابه در یک نقطه از شهر استانبول و یا دوبی خریداری کند و این اشتیاق هم توسط موج تبلیغات در فضای مجازی و تلویزیون‌های آن طرفی، روی آن گروه از مردم که در سال‌های اخیر برای گذراندن تعطیلات عید و تابستان شهرهای این دو کشور را انتخاب می‌کردند قطعا تاثیر گذاشته
است.
همزمان با پخش برخی سریال‌ها، بعضی از مردم ایران مشابه سریال‌ها و فیلم‌های فارسی و نمایش گذاشتن جلوه‌های پرزرق و برق و شیک و تمیز از خیابان‌ها و بلوارهای مشجر با انبوه گل و گیاه به اضافه اماکن عمومی با رنگ و روی متفاوت و ... موجبات تحریک و تشویق کسانی که می‌توانند وضعیت اقتصادی خود را سبک و سنگین کنند فراهم می‌کند. از طرفی شیخ نشین یا دولت شهر دوبی در امارات متحده عربی که حتی خاک و گل را هم از خاک ایران برد و با ساختن دست و بازوهای مصنوعی آن را در خلیج‌فارس در ازا کرد و حریم فلات قاره خود را به طور ساختگی افزایش داد. بساز و فروش آنها هم اخیرا با همان روش ترک‌ها به فروش آپارتمان‌هایی که در رخوت و فترت کنونی بازار مسکن روی دستشان باد کرده با پولی ایرانی و در خاک و شهر تهران با شرایط سهل به فروش می‌رسانند و ظاهرا هیچ کنترلی هم بر این موارد حداقل تا الان وجود ندارد.
حتی اخیرا کتابی منتشر شده که نویسنده خارجی در بخش تحلیلی سرمایه‌داران ایرانی را یکی از بانیان قد کشیدن و ارتفاع گرفتن ساختمان‌های شیشه‌ای پرزرق و برق دوبی می‌داند که باعث شدند یک برهوت شنزار طبیعی تبدیل به جنگلی از آهن و فولاد و شیشه و سیمان شود. البته خیلی هم عجیب نیست انگار که برخی مردم ایران قسم خورده که کسر و کمبود کشورهای دیگر از جنبه‌های مختلف را برطرف کنند. خانواده‌های ایرانی زحمت می‌کشند و فرزندان تحصیلکرده و کارآمد تربیت می‌کنند و وقتی به مرحله ثمره و اثر رسیدند تبدیل به یک عنصر موثر و مفید برای دیگران می‌شوند و در جمع جزو مغزهای مهاجر و فراری محسوب می‌شوند و از جامعه و اجتماع خود مایوس و ناامید جلای وطن می‌کنند. چیزی که سالهای طولانی است استمرار دارد و کسی هم کاری نمی‌تواند
بکند. اینکه بین کشور و مردم آن با مردم کشورهای دیگر مبادلات مالی و اقتصادی باشد قطعا امر درستی است اما توازن و تعادل شرط لازم و کافی برای تحقق چنین موضوعی است که متاسفانه هیچ دورنمایی از استقرار چنین روابطی به چشم نمی‌خورد. لیکن مسلم است که باید جریان دو سویه سرمایه و فناوری بین همه کشورها مبنا و پایه ‌کار باشد والا باید باز هم شاهد تخلیه سرمایه‌های طبقات متوسط هم باشیم.