رستاخیز ایران اسلامی در دفاع از ساحت پیامبر اعظم(ص)

جواد نوائیان رودسری – توهین دوباره نشریه فرانسوی به ساحت‌قدسی رسول مکرّم اسلام(ص)، احساسات میلیون‌ها مسلمان را در سراسر دنیا، جریحه‌دارکرد. این نخستین‌بار نیست که غرب در اقدامی گستاخانه، دست به هتاکی نسبت به مقدسات مسلمانان می‌زند و احتمالاً آخرین مورد نیز نخواهد بود. بااین‌حال، روح همبستگی مسلمانان، صرف‌نظر از مذهب آن‌ها، همواره چون سدی محکم در برابر این اقدامات خبیثانه ایستاده است و از ساحت این دین الهی و پیامبر عظیم‌الشأن آن دفاع می‌کند. تردیدی نیست که ایستادگی در برابر حملات دشمن، امری ضروری و لازم است و زمانی کامل می‌شود که رفتارهای او که توام با خباثت و کینه‌توزی است، ریشه‌یابی و دلایل این رویکرد، ارزیابی شود. به همین دلیل، به سراغ دوتن از کارشناسان خبره در این مسئله رفتم و از آن‌ها چرایی بروز چنین هتاکی‌های رذیلانه‌ای را پرسیدم؛ دکتر محمدحسین رجبی‌دوانی، استاد تاریخ اسلام و دکتر محمدعلی آذرشب، استاد دانشگاه و کارشناس مباحث جهان اسلام. آن‌چه در پی می‌آید، ماحصل گپ و گفتی است که این دو صاحب‌نظر، درباره چرایی وقوع چنین حوادث تلخی، با خراسان داشتند.
یک استراتژی نخ‌نما
دکتر رجبی‌دوانی، در صحبت‌های خود، این رویکرد را مسبوق به سابقه می‌داند. او می‌گوید: کنکاش در منابع تاریخی نشان می‌دهد که هرگاه غرب از اقتدار اسلام به هراس افتاده، با ابزارهای گوناگون به دشمنی با آن پرداخته‌است. این استاد تاریخ اسلام می‌افزاید: هراسی که از آن صحبت می‌کنیم، مربوط به شکست در دو عرصه ایدئولوژیک و تمدنی است. در سده اول ظهور اسلام، زمانی که غرب با ورود و گسترش اسلام روبه‌رو شد و نتوانست شهروندان خود را در برابر آموزه‌های اسلامی و ایدئولوژی پیشرو آن، وابسته به خود نگه دارد و از طرفی در عرصه تقابل نظامی و تمدنی هم، نتوانست حرفی برای گفتن داشته باشد، به چنین هتاکی‌هایی روی آورد. نمونه مشهور آن یوحنای دمشقی است که به دلیل تعصب فراوانش در تقابل با اسلام و آموزه‌های اسلامی شهرت دارد. وی همان کسی است که به دربار امویان رفت‌وآمد داشت؛ اما در خفا، شب‌نامه‌های توهین‌آمیزی را علیه اسلام و مسلمانان، در میان مسیحیان و کسانی که قبلاً اتباع بیزانس بودند، پخش می‌کرد و می‌کوشید آن‌ها را از تمایل به اسلام و پذیرش این دین الهی بازدارد. نمونه دیگر تاریخی را می‌توان در اندلس اسلامی دید؛ جایی که عظمت تمدن اسلامی، سران غرب را با شکستی جدی مواجه کرد و آن‌ها را واداشت تا برای جلوگیری از این پیشروی اعتقادی، دست به هتاکی و توهین بزنند؛ چنان‌که افراد جاهلی را واداشتند مقابل مسجدجامع قرطبه(کوردوبای امروزی) بایستند و به ساحت مقدس رسول مکرم اسلام(ص)، توهین کنند. بااین‌حال، این رویه که تا چنددهه بعد دنبال شد، نتوانست از نفوذ اسلام بکاهد و در عمل، نتیجه‌ای برای توهین‌کنندگان درپی نداشت؛ اما از عجز و ذلت آن‌ها خبر می‌داد.دکتر رجبی‌دوانی، سپس به بررسی شرایط عصر حاضر می‌پردازد و در پاسخ به این پرسش که چرا امروز که ظاهراً غرب به لحاظ تمدنی و اقتصادی بر جهان چیرگی دارد، بازهم به چنین روش‌های موهن و شرم‌آوری برای هجمه به ساحت اسلام و پیامبر بزرگ آن رو آورده‌است، می‌گوید: من معتقدم به‌رغم برتری ظاهری تمدن غرب، غربی‌ها احساس شکست سنگینی در عرصه ایدئولوژیک می‌کنند و به شدت نگران این موضوع هستند که این شکست برای آن‌ها در عرصه تمدنی هم رقم بخورد؛ بدون‌تردید چنین احساسی ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی و گفتمان آن در جهان اسلام است. پیش از انقلاب، نقد غربی‌ها درمورد اسلام، تقریباً به مندرجات کتاب‌های برخی از خاورشناسان محدود بود، چراکه غرب، در پی تحولات رنسانس و بعدها غلبه استعماری و چپاول سرزمین‌های اسلامی، دیگر نسبت به ایدئولوژی و تمدن پیشرو اسلام، احساس خطر نمی‌کرد؛ اما انقلاب اسلامی موجب شد که اسلام دوباره احیا و مجد و عظمت آن به عنوان هدف انقلاب اسلامی ایران مطرح شود و غرب از همین مسئله، به وحشت افتاده‌است. این همه فشار اقتصادی و تحریم‌هایی که علیه جمهوری اسلامی ایران وضع می‌شود، در واقع نوعی سنگ‌اندازی در مسیر تشکیل تمدن نوین اسلامی است؛ همان مسئله‌ای که رهبر انقلاب بارها از آن صحبت کرده‌اند. باید ریشه توهین‌هایی مانند توهین نشریه فرانسوی را در چنین وحشتی جُست و در واقع باید این رفتار را از همان سنخ رفتارهایی دانست که قرن‌ها قبل، زمان شکست ایدئولوژیک و تمدنی غرب در برابر تمدن اسلامی قرون نخستین، اتفاق افتاد. اما جالب این‌جاست که با وجود این همه خباثت، اسلام و معنویت آن در غرب راه خود را باز کرده و بر تفکرات مردم تأثیر گذاشته‌است. این استاد تاریخ، کم‌کاری حکومت‌های جهان اسلام را، دلیل افزایش وقاحت دشمن در این زمینه دانست و افزود: متأسفانه بسیاری از سران کشورهای اسلامی آن‌قدر به غرب وابسته هستند که عملاً نای ورود به این مباحث را ندارند. رژیم بی‌آبروی سعودی که متأسفانه مقدس‌ترین اماکن عالم را در اشغال خود دارد، گامی در این راستا برنمی‌دارد و اگر بیانیه رهبر معظم انقلاب در این زمینه نبود، برخی از مسئولان ما هم از کنار این موضوع با بی‌خیالی عبور می‌کردند. جهان اسلام باید برای رودررویی با چنین جسارت‌هایی، به صورت یکدست عمل کند.
کینه فرانسوی و لابی صهیونیستی
دکتر محمدعلی آذرشب از زاویه دیگری به ماجرای توهین نشریه فرانسوی نگاه می‌کند. او در سخنان خود توجه مخاطبان خراسان را، افزون بر موضوعات تاریخی، به نفوذ لابی صهیونیستی در فرانسه جلب می‌کند و می‌گوید: بزرگ‌ترین لابی صهیونیست‌ها، پس از آمریکا، در فرانسه فعال است. این لابی به‌شدت می‌کوشد تا مانع از نفوذ اسلام در اروپا شود و از رفتارها و اقدامات ضداسلامی، حمایت می‌کند. این‌ها در جریان جنگ تحمیلی رژیم صدام علیه جمهوری اسلامی ایران، کمک‌های فراوانی به او کردند؛ چون از قدرتمندشدن انقلاب اسلامی که گام‌های مؤثری در مسیر تقویت اسلام در جهان برمی‌داشت، متوحش بودند. دکتر آذرشب گریزی هم به تاریخ استعماری فرانسه و شکست تاریخی آن از مسلمانان الجزایر می‌زند و می‌گوید: نباید از یاد برد که حکومت فرانسه هم، کینه عمیقی نسبت به مسلمانان دارد. آن‌ها طی جنگ الجزایر، یک‌ونیم میلیون مسلمان بی‌گناه را به شهادت رساندند، اما با آن خفت از الجزایر بیرون رانده شدند و به همین دلیل، بیشتر سیاستمداران فرانسوی، کینه زیادی نسبت به مسلمانان دارند. صحبتم با این استاد دانشگاه، به موضوع «آزادی بیان» به عنوان بهانه دولت فرانسه برای حمایت از اقدام موهن نشریه «شارلی ابدو» می‌رسد؛ دکتر آذرشب می‌گوید: آن‌چه به عنوان آزادی بیان در فرانسه مطرح می‌شود و برخی این کشور را به اشتباه به عنوان مهد آزادی معرفی می‌کنند، دروغی بیش نیست؛ اگر فرانسوی‌ها در این ادعا صادق هستند، چرا هر حرکتی را که در راستای حمایت از فلسطینی‌ها در کشورشان صورت می‌گیرد، با برچسب آنتی‌سمیتیسم(ضدیهودی) و حمایت از نازیسم سرکوب می‌کنند؟ جالب است که گروه‌های فلسطینی در تمام اروپا فعال هستند، جز در فرانسه! رفتار این مدعیان آزادی بیان با روژه گارودی را هنوز فراموش نکرده‌ایم؛ این پیرمرد محترم و دانشمند را فقط به خاطر تشکیک و زیرسوال‌بردن هولوکاست، آن هم نه با روش نشریه شارلی ابدو، به دادگاه کشیدند و محکوم کردند. اگر این‌ها از آزادی بیان و حمایت از حقوق بشر دم می‌زنند، چرا دختران مسلمان نمی‌توانند با حجاب اسلامی وارد مراکز آموزشی شوند؟