بورس سهام و چراغ سبز ؟

وضعيت نقدينگي به‌طور اجتناب‌ناپذيري در حال افزايش است تحريم يكجانبه ظالمانه امريكا هر روز بر اقتصاد ملت ايران سخت‌تر مي‌شود، تورم هم درچنين شرايطي افزايش و پايه پولي ناگزير بيشتر مي‌شود. درچنين شرايطي آيا مي‌توان به مردم گفت كه دارايي نقدي خود را در بانك سپرده كنند و شاهد كاهش ارزش واقعي پول خود باشند و تصميمي نگيرند از همه غم‌انگيز‌تر نرخ سود بانكي است كه امسال با كاهش همراه بوده است.  سوال ديگر اينكه آيا وضعيت توليد به گونه‌اي است كه سرمايه‌گذاران بتوانند با سرمايه‌گذاري خود توليد و اشتغال را افزايش دهند و آيا دارندگان پول‌هاي خرد و ناچيز مي‌توانند حتي در SMEها سرمايه‌گذاري كنند؟ در چنين وضعيتي اگر بازار هدف را درست تعريف نكنيم مردم منتظر ما نمي‌مانند، اقتصاد هم دستوري نيست، مردم خودشان بازار را بررسي مي‌كنند و هرجا مطمئن‌تر و سودآور‌تر باشد در آنجا سرمايه‌گذاري مي‌كنند ضمن اينكه متاسفانه سرمايه‌گذاري بلندمدت هم به دلايل مختلف انجام نمي‌شود (كه در جاي خود بحث مفصل مي‌طلبد)  حال بايد ديد در اين وضعيت اقتصادي چه بازار جذاب و مناسبي وجود دارد، چهار بازار معروف مثل بازار مسكن، بازار ارز، بازار طلا و بازار بورس در وضعيت فعلي كشورمان وجوددارد بازار مسكن به اندازه كافي رشد يافته و قيمت هر مترمربع در بعضي از مناطق تهران به قيمت مناطق معروف كشورهاي جهان رسيده وحتي با قيمت دلار تنظيم شده است. بازار ارز با نوسان زيادي مواجه است و دولت دائم در حال مقاومت ومبارزه با افزايش آن است و به دليل اقتصاد مبتني بر ارز در ايران بانك مركزي و دولت به‌طور مداوم در حال مديريت نرخ ارز هستند، هرنوع نوسان در بازار ارز به‌طور لحظه‌اي بر قيمت انواع محصولات اعم از وارداتي يا توليدات داخلي و حتي خدماتي تاثير مي‌گذارد و به همين دليل دولت و مسوولان نگران آن هستند. بازار طلا و سكه جزو بازارهاي بسيار جذاب هستند اما نگهداري فيزيكي آن از نظر امنيتي سخت است و امكان تهيه آنها مشكلاتي به همراه دارد من‌جمله خريد و فروش مقدار زياد آن دردسر ساز است واز نظر رواني افزايش قيمت آن نيز مذموم و مردم نگران مي‌شوند.  اما دربازار سرمايه و بازار سهام چه اتفاقي مي‌افتد ...
 اولاقيمت سهام به چند عامل بستگي دارد به ميزان نسبت p/e يا ارزش جايگزيني و يا انتظار سودهاي آتي و ... (كه بحث بيشتري مي‌خواهد) هرچه اين بازار سرمايه تقويت شودنقدينگي بيشتري جذب مي‌كندو مي‌توانداز طريق افزايش سرمايه باعث رونق توليد شود و اين پول سرگردان را جمع كند بدون آنكه اثرات خيلي فوري بر قيمت بقيه محصولات و مواد غذايي و نياز ضروري مردم بگذارد. وقتي مردم از سبز بودن نماد با خبر مي‌شوند خوشحال مي‌شوند، در حالي كه با افزايش ديگر شاخص‌ها و نرخ‌ها بقيه بازارها ناراحت مي‌شوند. در ايران تا مدت‌ها بازار سرمايه در مقابل بازار پولي خيلي كوچك بود و الان دارد جايگاه واقعي خودش را به دست مي‌آورد اما يادمان باشد اين بازار هم سازوكار خودش را دارد هم به وضعيت توليد و هم به قيمت ارز و هم سوددهي و در يك نگاه كلي با سياست‌هاي اقتصادي و سياسي كشور ارتباط دارد پس انتظار سبز بودن دايمي شاخص، انتظار درستي نيست اما انتظار سود بيشتر از سود بانكي و سود ناشي از سرمايه‌گذاري free risk در يك دوره مالي طبيعي است. بايد طوري بازاربورس سهام مديريت شود تا از سود چند صددرصدي جلوگيري شود و اما اين تحليل منطقي به صاحبان سهام داده شود كه بازاري مطمئن‌تر از ديگر بازارها است.  سياستگذاران و ناظران بايد براي جلوگيري از سفته بازي نادرست و دستكاري در قيمت سهام طوري برنامه‌ريزي كنند كه شائبه بورس دولتي و حمايتي بودن بورس پيش نيايد.
براي همه تحليل گران مالي و بازار سرمايه روشن بود كه اين نوع افزايش دايمي در چند ماه اخير صحيح نيست و كاهش اين روزها خيلي دور انتظار نبود ولي در آينده انتظار اين است كه اجازه رشد غيرطبيعي به شاخص بورس و قيمت سهام را ندهند، اما در نهايت لازم است ذهن مردم را با اعتماد سازي سبز كرد، در آن صورت چراغ بورس هم سبز خواهد شد و توصيه‌اي به سهامداران حقيقي شود كه عجله‌اي در فروش نداشته باشند كه بيشتر ضرر مي‌كنند.
به اميد آن روز.