توسعه فرهنگ بیمه؛ الزامات و موانع

حسین ناطقی- با نگاهی به سطح اطلاعات بیمه‌ای در جامعه می‌توان فهمید عدم استفاده از بیمه در جامعه، به دلیل عدم اطلاع‌رسانی صحیح و ناآشنای آحاد جامعه با مقوله بیمه است.
به عبارت دیگر ما با کمبود سواد بیمه‌ای در جامعه مواجه هستیم و افزایش چنین اطلاعاتی در جامعه با تبلیغات، آن هم به نحوی که درحال حاضر مرسوم و معمول است به نظر نمی‌رسد امکان رشد و بهبود افزایش آگاهی را در سطح جامعه فراهم کند.برای درک بهتر مفهوم «توسعه فرهنگ بیمه»، ابتدا به تعریف این واژه‌ها می‌پردازیم.توسعه در لغت به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفته‌تر شدن، قدرتمندتر شدن و حتی بزرگ شدن است. در تعریف فرهنگ نیز باید گفت که فرهنگ آن قسمت از محیط است که به دست انسان ساخته شده و تاثیرپذیر است.
همانگونه که از این معانی برمی‌آید توسعه فرهنگ بیمه به معنی فراگیرکردن عادت و رفتار بیمه در جامعه است به نحوی که آثارش در ضریب نفوذ بیمه نمایان شود.
به دلیل انتفاعی بودن خدمات بیمه‌ای برای شرکت‌های بیمه‌گر، از ابتدای پیدایش و فعالیت بیمه‌ها در ایران، تبلیغات صورت گرفته بیشتر جنبه تجاری و بازاریابی داشته و کمتر به مقوله فرهنگ‌سازی و اقناع پرداخته شده اما در سال‌های اخیر این بعد نیز قوت گرفته است.سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که این وظیفه (فرهنگ‌سازی و توسعه فرهنگ بیمه) بر عهده کیست؟ شرکت‌های بیمه یا بیمه مرکزی؟طبق قانون، وظیفه و هدف از تاسیس بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران این‌گونه آمده است: به منظور تنظیم، تعمیم و هدایت امر بیمه در ایران و حمایت از بیمه‌گذاران و بیمه‌شدگان و صاحبان آنها همچنین به منظور اعمال نظارت دولت بر این فعالیت، موسسه‌ای به نام بیمه مرکزی ایران طبق مقررات این قانون به صورت شرکت سهامی تاسیس می‌شود.


بنا بر آنچه از مفاد این تعریف استنباط می‌شود وظیفه بیمه مرکزی همان وظیفه حاکمیتی و نظارتی است و معنی «فرهنگ‌سازی» از این تعریف به صراحت کمتر به ذهن متبادر می‌شود اما با تامل بیشتر روی کلمه «تعمیم» به معنای عمومیت دادن و همگانی کردن، فرهنگ‌سازی نیز در کنار وظایف حاکمیتی و نظارتی، جزو وظایف این بیمه قرار می‌گیرد.شرکت‌های بیمه اما همچنان می‌خواهند در این حوزه با بیمه مرکزی جمهوری اسلامی به دلیل برخی منافع مالی و نیز جلب اعتماد بیشتر مردم، مشارکتی پررنگ‌تر داشته باشند.البته اراده بیمه مرکزی جمهوری اسلامی نیز ضمن حفظ جایگاه نظارتی و حاکمیتی خود، توسعه فرهنگ بیمه، فراگیر شدن آن و تنوع در ارائه خدمات بیمه‌ای از سوی شرکت‌های بیمه‌گر همراه با رعایت ضوابط و حفظ حقوق بیمه‌شدگان است که این امر طی سال‌های اخیر با تعدد شرکت‌های بیمه‌ای و لازمه نظارت بیشتر، پررنگ‌تر شده است.بر این اساس بیمه مرکزی جمهوری اسلامی با تهیه و تدوین استراتژی‌های اطلاع‌رسانی و تبلیغاتی، به عنوان متولی اصلی امر بیمه در کشور با همکاری نهادهایی چون آموزش و پرورش، صداو‌سیما، رسانه‌های گروهی و همچنین بهره‌برداری از ظرفیت‌های گسترده آموزشی و تبلیغاتی فضای مجازی، دوشادوش شرکت‌های بیمه‌ای در جهت فرهنگ‌سازی و عمومیت بخشیدن بیمه در جامعه حرکت کرد.نکته مهم در این بین، سیاستگذاری و تولید محتوای رسانه‌ای و تبلیغاتی برای فرهنگ‌سازی در حوزه بیمه است؛ امری که نیازمند تامل بیشتر از سوی متولیان این امر است.این سیاست نباید صرفا جنبه بازاریابی و تبلیغات داشته و باید اقناع به گونه‌ای باشد که بیمه به عنوان یکی از الزامات و ضروریات زندگی در عصر کنونی، در سبد اقتصادی خانوار گنجانده شود.با مدنظر قرار دادن این اصل مهم، نقش بیمه مرکزی در جریان فرهنگ‌سازی و اطلاع‌رسانی، جدای از تبلیغات و بازاریابی معمول که این بیمه را از سایر شرکت‌های بیمه متمایز می‌کند آشکار می‌شود.صنعت بیمه ایران با وجود سابقه طولانی خود در مقام مقایسه با کشوری مانند چین که بیمه را از سال 1980 آغاز کرده است، توسعه نیافته به نظر می‌رسد؛ به صورتی که شهروندان ایرانی تقریبا هنوز درنیافته‌اند که همه عرصه‌های زندگی خود را از تولد فرزندان تا سالخوردگی، بیماری و مرگ می‌توانند به بیمه پیوند بزنند.این موضوع (ضعف فرهنگ بیمه) فقط مختص بیمه اشخاص نیست و در بخش‌های اقتصادی نیز شاهد چنین خلائی هستیم؛ در بخش‌هایی مانند نفت، گاز، پتروشیمی، برق، صادرات و واردات، تسهیلات بانکی و پروژه‌های عمرانی دولتی و خصوصی که هر یک سابقه طولانی در اقتصاد ایران دارند نیز این ضعف مشاهده می‌شود. این در حالی است که بر اساس آمار صندوق بیمه حوادث بلایای طبیعی، از مجموع 43 نوع بلایای طبیعی در جهان، 33 نوع آن در ایران رخ می‌دهد، به این ترتیب ایران جزو 10 کشور بلاخیز جهان محسوب می‌شود.
موضوع را با این طرح سوال ادامه می‌دهم؛ جامعه هدف در فرهنگ‌سازی چه کسانی هستند؟
به دلیل بار مالی تبلیغات برای شرکت‌های بیمه‌ای قطعا به کارگیری روش‌های آموزشی هم هزینه بسیار کمتری را به این شرکت‌ها تحمیل می‌کند و هم اثرگذاری مطلوب‌تری خواهد داشت.
امروزه سهولت آموزش و همچنین اثرگذاری آن در مدارس در همه کشورهای دنیا اثبات شده و کشورهای پیشرفته از سال‌ها قبل آن‌را به کار گرفته‌اند. در همین راستا همکاری و مشارکت بیمه‌های دولتی و خصوصی با بیمه مرکزی در جهت بالا بردن سطح اطلاعات و دانش بیمه‌ای جامعه برای توسعه فرهنگ بیمه و نهادینه کردن آن بیش از پیش احساس می‌شود.