قتل زن اهوازی، آخرین قتل خانوادگی خواهد بود؟

محمدعلی طیبی سورکی‪-‬ در وقوع بزه توسط مرد اهوازی نسبت به همسر خویش، چند جنبه قابل توجه خواهد بود.از لحاظ جنبه عمومی بلحاظ جریحه دار کردن عفت عمومی و همچنین ایجاد رعب و وحشت بین آحاد ملت چه کسانی که عیناً شاهد قضایا بوده‌اند و چه افرادی که از طریق فضای مجازی شاهد این فاجعه بودند.در وهله نخست تمام مردم،خواهان اعدام مرتکب خواهند بود و این اجرای مجازات را ضمن اینکه معتقدند عدالت اجرا می‌گردد موجب تسکین و آرامش بستگان متوفی از این مصیبت خواهد بود.اجرای سریع مجازات با توجه به انجام مراحل قانونی غیرممکن خواهد بود چرا که طبق قوانین جزایی،متهم دارای حقوقی است که می‌بایست،رعایت گردد و چون این اتهامات،مجازات قانونی آن اعدام و قصاص می‌باشد،متهم باید طبق قانون آیین دادرسی کیفری دارای وکیل باشد و چنانچه وکیل انتخابی نداشته باشد،وکیل تسخیری برایش انتخاب می‌گردد و لذا بعد از رسیدگی و صدور حکم و قطعیت دادنامه صادره،قابلیت اجرا خواهد داشت و انتظار مردم از قوه قضائیه جهت اجرای سریع مجازات،وجاهت قانونی نداشته و بدلیل عدم آگاهی آنان از روند دادرسی است.اجرای صرف مجازات، را جامعه حقوقی نمی‌پسندد،چرا که حقوقدانان معتقدند، اجرای مجازات باید جنبه‌های مختلف داشته باشد یعنی علاوه بر این که می‌بایست جنبه ارعابی داشته باشد،باید موجبات پیشگیری از جرم را فراهم آورد، به عبارتی دیگر افراد جامعه بدانند، نتیجه این بزه،چه اثراتی خواهد داشت.و مهمترین آثار مجازات این است که از ارتکاب مجدد آن بزه از ناحیه افراد جامعه جلوگیری بعمل آید.
در این بزه و فاجعه صورت گرفته که اعتراض جوامع بشری را بدنبال داشته می‌بایست دلایل ارتکاب جرم،مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد،عمل ارتکابی به هیچ عنوان تایید نمی‌گردد ولی باید ریشه یابی گردد علت این همه شقاوت چه بوده است که با کشتنش نیز آرام نگرفته و اقدام به بریدن سر کرده و چگونه ممکن است بعد از بریدن سر،آن را بدست گیرد و در مجامع عمومی حضور یابد و لذا مقامات قضائی در جلوگیری از ارتکاب چنین بزه‌هایی از نظرات روانشناسان و روانپزشکان نیز استفاده نمایند تا پیشگیری‌های لازم برای جلوگیری از ارتکاب چنین بزه‌هایی صورت پذیرد.ما بدنبال صرفا مجازات نباشیم،بارها شده مرتکب قتل را اعدام نمودیم و سارق و کلاهبردار را محبوس و مجازات نموده‌ایم ولی متاسفانه مجدد شاهد این جرایم هستیم امروز اگر دلیل سرقت،
بیکاری یک بزهکار معیل باشد، اگر صدبار هم مجازاتش کنیم، درست است اجرای عدالت شده و شاکی به هدفش رسیده ولی برای عدم ارتکاب مجدد بزه کاری نکرده‌ایم و سارق مجدد بدلیل بیکاری و تامین مخارج زندگی، مرتکب سرقت خواهد شد،پیشگیری از جرم می‌بایست در جوامع اجرا شود و مبنای ارتکاب بزه کشف و در رفع آن کوشا باشیم. شناسایی آماج جرم و متعاقب آن پیشگیری از جرم، از لحاظ جرم شناسی، خیلی مهمتر از اجرای مجازات تشخیص داده شده است.هرچند ارتکاب بزه توسط مرد اهوازی را هیچ جامعه‌ای نمی‌پذیرد و محکوم می‌نمایند،ولیکن باید قبول کنیم این انگیزه به یکباره در ذهن مرتکب، رسوخ نکرده و عوامل مختلفی که میتواند ریشه در اختلافات خانوادگی داشته باشد، بوجود آمده باشد لذا موارد پیشگیرانه قبل‌از هرگونه اختلاف بین زوجین مثمرثمر خواهد بود، سختگیری در امر ازدواج موجب خواهد شد تا احتمالات ارتکاب بزه کاهش یابد چرا که ازدواج جوانان همیشه از روی عقل و منطق صورت نمی‌گیرد و انجام مشاوره‌های روانشناسی و بررسی دقیق سوابق خانوادگی و اجتماعی،قبل از ازدواج در جهت راهنمایی زوجین تاثیر‌گذار خواهد بود و چه بسا در این بررسی‌ها،احتمال اینکه ایجاد عقد ازدواج را به نفع طرفین و یا یکی از زوجین تشخیص داده نشود و انجام مشاوره ماهانه را برای تداوم زندگی ضروری تشخیص دهند این مورد باعث خواهد شد تا زوجین با تمایل باطنی به انجام مشاوره اقدام نمایند و مشکلات جزئی آنان رفع گردد تا این اختلافات، زمینه ساز، اختلافات شدید‌تر نشوند و درنتیجه چنین بزه‌هایی رخ دهد. فلذا عوامل مختلفی موجبات ارتکاب جرم را فراهم می‌آورد،که قوای سه‌گانه باید با تفاهم و توافق یکدیگر تلاش در رفع آن داشته باشند و هرچه موارد پیشگیرانه بیشتر رواج داشته باشد و بیشتر رعایت گردد،نتیجه‌اش این خواهد بود که شاهد بزه کمتری باشیم.