دانشگاه این روز‌ها صحنه حوادث تراژیک است

آرمان‌امروز: احسان شريعتي با اشاره به زير سؤال بردن قانون استقلال دانشگاه در سال 1332 و دخالت حکومت وقت در تعيين رؤساي دانشگاه ها، گفت: مسأله استقلال دانشگاه پيش از انقلاب همواره مطرح بوده و پس از انقلاب هم از انقلاب فرهنگي سال 59 مسأله تعطيلي دو ساله دانشگاه و اخراج و تسويه صد‌ها استاد و دانشجو مطرح مي‌شود. در سال 88 باز حمله به کوي دانشگاه را مي‌بينيم و باز مسأله ورود نيرو‌هاي امنيتي، انتظامي و لباس شخصي به دانشگاه مطرح مي‌شود که به رغم قانون مصوب سال 79 است.
اين فعال سياسي اصلاح طلب افزود: سال 88 من خودم در دانشگاه تهران تدريس مي‌کردم و شاهد مداخله‌هاي از بيرون بوديم و درگيري‌هايي که در سطح دانشگاه پيش آمد. در جريان جنبش اعتراضي اخير، باز دانشگاه اين روز‌ها صحنه حوادث تراژيک و تکان دهنده‌اي هست و باز شاهد دخالت نيرو‌هاي نظامي، شبه نظامي و شخصي برون دانشگاهي در دانشگاه هستيم؛ و بازداشت دانشجويان و همچنين اخراج برخي از اساتيد در ماه‌ها و سال‌هاي گذشته باز دخالت نيروي سياسي و نظامي و همچنين نهاد‌هاي عقيدتي و فرهنگي برون دانشگاهي مثل حوزه را مي‌بينيم که به لحاظ فرهنگي هم در دانشگاه دخالت مي‌کنند.
وي با اشاره به اينکه مطالبه «استقلال دانشگاه» دوباره به مسأله روز تبديل شده است، اظهار داشت: وقتي از دانشگاه صحبت مي‌کنيم يعني با جهان کوچکي از علم و عالم مواجه هستيم که گويي روي خودش مي‌چرخد؛ يک مجموعه واحدي را تشکيل مي‌دهد که بايد مستقل باشد؛ لذا اين ساختار مستقل که حيثيت فرهنگي، علمي و آگاهي بخش يک جامعه را مي‌سازد، با يک آزادي و استقلال مواجه هستيم که در حوزه‌هاي ديگر سراغ نداريم؛ بنابر اين دانشگاه نهادي است که در آنجا بايد علم و انديشه در کمال آزادي آموزش داده شود.
شريعتي تأکيد کرد: استقلال دانشگاه يعني خود مختاري به معناي کانتي که بايد قانون خاص خود و حق تعيين سرنوشت داشته باشد. ترجمانش در سطح اداري و سياسي اين است که اداره دانشگاه بايد به خودش واگذار شود؛ اين مطالبه پيش از انقلاب و پس از انقلاب همواره مطرح بوده و نظام‌ها و قدرت‌هاي سياسي گاهي در مقابلش انعطافي نشان داده اند و يا به آن تهاجم و محدودش کرده اند. به معناي اينکه از نظر مديريت، انتخاب رياست دانشگاه و دانشکده‌ها بايد به خود دانشگاه واگذار شود؛ از نظر بودجه و وابستگي نهادين به وزارت ها، بايد مستقل باشد و نهاد‌هاي نظارتي بيروني حق دخالت در امور دانشگاه‌ها را نداشته
باشند.


وي يادآور شد: در حرکت اخير علاوه بر زنان و جوانان که در واقع نيروي کنشگر فعالش هستند، نيروي دانشجو به عنوان يک واسطه، هادي و مي‌شود گفت تا حدودي عنصر آگاهي بخش اين جنبش جوانان عمل مي‌کند و واسطي بين جواناني که مي‌خواهند از نو همه مفاهيم و ارزش‌ها بازتعريف شود. ما الآن در کشور شاهد مشابه جنبش‌هاي دانشجويي 1968 در اروپا هستيم که در برابر تابوها، تحميل‌ها و ارزش‌هاي سنتي پيدا شد و بنابر اين جنبش اعتراضي اخير يک بعد فرهنگي دارد که دانشجويان مي‌توانند نقش بسيار مهمي داشته باشند.