چرا تهران جای زندگی نیست؟‌

آرمان امروز- حميد رضا خالدي: در ژانويه سال 2002، وزراي بهداشت كشورهاي جهان در شهر ژوهانسبورگ گردهم آمدند تا مفهوم توسعه پايدار را از ديدگاه بهداشت عمومي مورد بررسي قرار دهند. اين امر از نگاه آنها سه شاه‌کليد داشت: «سلامت جسم و روان»، «سلامت اجتماعي و اقتصادي»، امري که خيلي زود مشخص شد که راه درازي براي رسيدن به آن وجود دارد. دو سال پس از اين نشست گزارش غم انگيز مدير كل سازمان جهاني بهداشت نه تنها بهداشت براي همه را گواهي نمي‌داد، بلكه فاصله بين كشورهاي توسعه يافته و فقير هر لحظه افزايش مي‌يافت، به نحوي که اميد به زندگي براي كشورهاي توسعه يافته 75.2 سال است، اما براي كشورهاي فقير آفريقايي و آسيايي 49.2 سال برآورد شده بود.
گزارش WHO وضع تاسف بار همه گيري بيماري ايدز (HIV) كه بيش از 60 ميليون نفر از مردم جهان را گرفتار كرده و هر سال 20 ميليون نفر را به کام، مرگ مي‌فرستد، ابتلا بيش از 30 ميليون مردم جهان به بيماري سل و مرگ و مير ناشي از آن، گسترش بيماراي مالاريا، بيماري «سارس» همگي زنگ خطري براي کشورهاي کمتر توسعه يافته بود. در اين شرايط «توسعه پايدار» به‌عنوان مفهومي با سابقه بيش از سه دهه در ادبيات توسعه، امروزه به يک قالب فکري عمده در بسياري از کشورها، بالاخص کشورهاي در حال توسعه، بدل شده است. بر اساس تعريف کميسيون جهاني محيط زيست و توسعه (کميسيون برانت لند) در سال 1987، «توسعه پايدار»، عبارت است از توسعه‌اي که نيازهاي کنوني را تامين مي‌کند، بدون آن‌که توانايي نسل‌هاي آينده را در برآوردن نيازهاي خود، به مخاطره بياندازد. پايداري در عمل، معادله‌اي ميان ضرورت‌هاي زيست محيطي و نيازهاي توسعه است. از سوي ديگر، سلامت به عنوان رفاه کامل جسماني، روحي، رواني و اجتماعي عرصه اي است که پيوند تنگاتنگي با ساير عرصه‌هاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و صنعتي و.. دارد. امروزه به خاطر پيچيده‌تر شدن ابعاد مختلف توسعه‌اي بسياري از کشورها، تامين، حفظ و ارتقاي سلامت به محوري‌ترين دغدغه و چالش‌ بر روي سياست گذاران و شهروندان بدل شده است. يکي از شاخص‌هاي توسعه‌يافتگي و پيشرفت اجتماعي هر کشور، تلاش براي استقرار نظام سلامت کارآمد و اثربخش در راستاي بهبود کيفيت زندگي آحاد جامعه و تامين مناسب خدمات بهداشتي و درماني به‌صورت عادلانه و بدون تبعيض است. افزايش دسترسي و توزيع مناسب و گسترش عادلانه خدمات سلامتي در هر کشور نياز به سياست‌گذاري مناسب در همه سطوح جامعه دارد. ترويج رويكرد ارتقاء سلامت با هزينه اندك بيشترين اثر را روي سلامت مردم دارد و بحث بر روي شيوه زندگي، افراد را نسبت به سلامت خود حساس و در مشاركت بين بخشي نيز موثر ساخته است.
آسيبهاي اجتماعي و رکود توسعه پايدار
اما توسعه پايدار سلامت محور را مي توان از منظر جامعه شناسي نيز بررسي کرد. اينکه شهرها، چالش‌هاي اجتماعي و فرهنگي و حتي دغدغه‌هاي اقتصادي چه نقشي در تضمين سلامت جامعه به‌عنوان محور توسعه پايدار دارند؟ دکتر حسين ايماني جاجرمي‌، جامعه شناس، در گفت و گو با «آرمان امروز»، در خصوص نقش سلامت در توسعه پايدار يک جامعه مي‌گويد: «اصولا سلامت عمومي يک شاخصه مهم در حوزه پايداري اجتماعي است. به بياني اگر جامعه‌اي درگير آسيب‌هاي اجتماعي يا نظام اجتماعي از هم گسيخته باشد، مسلما در مسير توسعه پايدار خود نيز به مشکل برخواهد خورد. آسيب هايي مانند گره کور بي‌خانمان‌ها، فقر، مساله آسيب پذيري گروه هاي خاص، مهاجران، گروه‌هاي اقليت و...


وي ادامه مي دهد: البته اين يک اصل جهاني است چندي قبل گزارشي را مي‌خواندم که براساس آن به‌خاطر بالا رفتن هزينه‌هاي زندگي و تورم جهاني، دنيا و بخصوص زنان با پديده جديدي به نام تن فروشي براي «زنده ماندن» روبه‌رو شده است. اين موضوع از آن جهت حائز اهميت است که زنان، فقط براي آنکه «زنده» بمانند تن فروشي مي کنند نه براي «زندگي کردن».
وي با تاکيد براينکه هر چقدر که اوضاع اقتصادي جهان بيشتر به هم بريزد و تورم افزايش بيشتري داشته باشد، اوضاع اجتماعي نيز بيشتر به هم مي‌ريزد، مي‌گويد: در چنين شرايطي، جامعه به حداقل‌ها سقوط مي‌کند و اتفاقا عجيبي در آن رخ مي‌دهد. مثلا دزدي در جامعه افزايش پيدا مي‌کند ولي کساني که دست به سرقت مي‌زنند نه فقط  به هيچ عنوان ناراحت نيستند، که به آن افتخار هم مي‌کنند چون معتقدند حق خود را از مديران و افراد نالايق گرفته‌اند!. بدين ترتيب براي توسعه پايدار سلامت محوري که تضمين کننده سلامت روح و جسم و روان جامعه باشد، بايد ابتدا فکري براي حل مشکلات اقتصادي و کاهش آسيب‌هاي اجتماعي کرد تا در گام‌هاي بعدي بتوانيم به توسعه پايدار در اين حوزه که مي تواند کشور ما را از کشوري در حال توسعه، به کشوري توسعه يافته دست پيدا کنيم.
اين استاد دانشگاه با بيان اينکه در چنين جامعه‌اي سلامت اجتماعي به يک بيماري اجتماعي بدل مي‌شود، مي‌گويد: براي همين بايد در برنامه‌ريزي هاي صورت گرفته دقت زيادي بکنيم تا مبادا تاب‌آوري اجتماعي را از دست بدهيم. چرا‌که اين امر مصادف است با سقوط اجتماعي که ممکن است سال‌ها يک جامعه را درگير خودش کند!. کوچک شدن سفره مردم، از دست دادن اميد و مهاجرت از کشور زنگ‌هاي خطري هستند که توسعه پايدار در ايران را به شکلي جدي به خطر مي‌اندازند.
توسعه پايدار و شهرها
شهرهاي پايدار، محوربعدي است که جاجرمي از آن به عنوان يکي ديگر از ستون هاي توسعه پايدار سلامت محور ياد مي‌کند، و در اين‌باره مي‌گويد: «زيست پذيري هر شهري يکي از مباني مهم توسعه پايدار است. براي همين هر ساله ليستي از شهرهاي «زيست پذير» و «زيست ناپذير» جهان را منتشر مي‌شود. چرا‌که آينده بشري، درگرو آينده شهري است. حتي نحوه ساخت و سازها و شهرهاي نيز از آن جهت که مي تواند تضمين کننده آرامش و سلامت روح و روان شهروندان باشد نيز در اين ميان بسيار موثر است. براي همين در بسياري از شهرهاي توسعه يافته جهان وزارت بهداشت آن کشور يکي از منابعي است که بايد پاي پروانه ساخت يک ملک را امضاء و تاييد کند. رويه اي که بايد در کشور ما نيز پيگيري شود. حالا شما تصور کنيد که در سال 2022، تهران دهمين شهر زيست ناپذير جهان بوده و دمشق، سوريه اولين!.  همچنين در شهرهاي زيست پذير جهان، وين اتريش و کپنهاگ دانمارک در راه نخست قرار دارند.
اين جامعه شناس با طرح اين موضوع که هم اينک نگاه حاکم در ايران از سوي وزارتخانه ها و شهرداري ها، نگاهي ضد شهري و زيست ناپذير است، مي‌گويد: «در واقع نگاه مديران ما توسعه روستاهاست و براي همين برنامه چنداني براي توسعه پايدار شهرها‌، آن‌هم بر پايه سلامت ندارند و مسائل مهم شهرسازي تنها به وزارت مسکن محول شده و وزارت بهداشت نقشي در آن ندارد، به‌عنوان مسال شهرداري تهران هرنوع مجوزي براي ساخت و ساز مي‌دهد، بدون اينکه توجهي داشته باشد که اين سازه‌هاي سيماني و بتني، تا چه اندازه برروي سلامت روح و روان شهروندان تاثير منفي مي‌گذارد يا اينکه مجوز يا مشاوره‌اي با وزارت بهداشت و درمان که متولي اين امر است، انجام نمي‌شود. دليل اين بي‌توجهي نيز ساده است. وقتي که بحراني درک نمي‌شود، چاره‌اي هم براي درمان آن وجود نخواهد داشت. و اين همان بلايي است که سر توسعه پايدار سلامت محور در کشور ما افتاده است!.