270 دقیقه تا انفجار این بمب ساعتی‌، خنثی کنید آقایان!

امید مافی
يک‌سو شايعه پررنگ تباني زير چادر خبرهاي نيمه کاره، يک سو پيامک براي مربيانِ گوش به زنگ مرگ و سوي ديگر پوست خربزه زير پاي قاضياني که فقط کافيست کمي کج و موج سوت بزنند و اعوجاج را چاشني کارت‌هاي خود کنند. همه اين‌ها کافيست تا سه زنگ آخر ليگ برتر، به خزاني تبديل شود که تا سال‌ها غروب بي‌اعتمادي در آن به طلوع زيبايي ليگ منجر نشود و بمب‌هاي ساعتي يکي پس از ديگري منفجر شوند. راستي مگر مقرر شده، اهالي اين فوتبالِ زار و نزار از اکراني سالم محروم شوند، به عقوبت کدامين گناه؟  در حالي‌که دو تيم بزرگ پايتخت نشين و غول زاينده رود، تنها چند وجب تا جام خليج فارس فاصله دارند ابهاماتي شکل گرفته و علامت سوالي به بلنداي قامت سربازان اين سه پيکار فرا روي جماعتي بي‌قرار قرار گرفته است. بايد فکري کرد و در هُرم حريق مديراني که به بازگشت صدها ميليارد هزينه مي‌انديشند و چشم انتظار اجراي مساوات هستند. بايد از حريفان اين سه مدعي تا بن دندان مسلح خواست، محض سلامت ليگ تا پاي جان بجنگند و کاري نکنند که تمام تصورات جذاب ليگ خراب شود و زشت‌ترين تابلو از يک ليگ به ظاهر فربه، قاب چشم‌ها را پر کند. بايد از لابي بازان و ژانگولرها خواهش کرد براي دويست و هفتاد دقيقه هم که شده اين فوتبال تب دار را رها کنند. بايد به چيزهاي خوب فکر کرد و با هر سوت در اقيانوس تشويش غرق نشد. بايد کمي متبختر بود و از باج دادن و عشوه گري در مرکز چمنزار پرهيز کرد. هيچ بهانه اي براي بر هم زدن يک جشن شکوهمند وجود ندارد. حواس‌ها که جمع باشد و ناقوس‌ها که به صدا درآيد، حساب کار دست خيلي‌ها خواهد آمد و آنان که استعداد خرابکاري دارند، مي فهمند اگر دست از پا دراز کنند کارشان با کرام الکاتبين است. خلاصه اينکه بايد آبرو داري کرد و مجوز داد همه اتفاقات خوب و بد تنها روي پرده ترسيم شوند و پشت پرده در تسخير متوليان بي غرض باشد. چه اينکه در صورت ارائه نمايش هاي اخلاق مدارانه آينه‌ها روح پلشتي را فتح خواهند کرد و در غير آن‌صورت زبانمان لال، شمايلي ويران و منهدم در قابي حقير و فقير سراغمان را خواهد گرفت و اين عروس هزار داماد مفهوم نجابت را در مرتع سبز فراموش خواهد کرد. از ما گفتن بود...