آیا امریکا می‌خواهد به لبنان دهه ۸۰ برگردد؟!

جوان آنلاین: راه پیــش روی امریکایی‌ها باز است. آن‌ها تهدید کرده‌اند ناوگان‌شان به کمک صهیونیست‌ها خواهد آمد. آیا امریکایی‌ها می‌خواهند دوباره نیرو‌های خود را به مسلخ  مقاومت جوانان لبنان بفرستند؟ «ناو‌های شما در دریای مدیترانه ما را نمی‌ترساند و هیچ‌گاه ما را نخواهد ترساند. من به شما می‌گویم برای ناوهای‌تان که با آن‌ها ما را تهدید می‌کنید هم تجهیزات آماده کرده‌ایم. کسانی که شما را در ابتدای دهه ۸۰ شکست دادند، هنوز زنده هستند و البته فرزندان و نوادگان‌شان نیز با آن‌ها هستند. کسانی که خواهان جلوگیری از جنگ امریکا هستند، باید تجاوزات به غزه را متوقف کنند. اگر جنگی در منطقه آغاز شود، نه ناوهای‌تان و نه جنگ هوایی به کارتان نخواهد آمد. در صورت وقوع جنگ منطقه‌ای، منافع و نظامیان شما قربانی خواهند بود و شما بازنده بزرگ این جنگ خواهید بود».  این جملات سیدحسن نصرالله در اولین سخنرانی‌اش پس از عملیات طوفان‌الاقصی است. او در این عبارات به امریکایی‌ها، دهه ۸۰ میلادی را یادآوری می‌کند. امریکایی‌ها به خوبی به یاد دارند که در ناوگان آن‌ها چه خاطرات تلخی از حضور در منطقه غرب آسیا به جا مانده است. ناو «یو‌اس‌اس نیوجرسی» پرزرق‌و‌برق‌ترین کشتی جنگی در تاریخ نظامی امریکا بوده است. این ناو نخستین بار در جنگ جهانی دوم عملیاتی شد. پس از دوره‌هایی رزرو، این ناو در ویتنام و کره در خدمت اهداف تروریستی دولت امریکا قرار گرفت و البته آنقدری مجهز بود که طرف‌های مقابل این درگیری نتوانستند به آن آسیبی برسانند، اما در دهه ۸۰ که برای پشتیبانی از عملیات‌های امریکایی در لبنان به غرب آسیا آمد، وقایع طور دیگری رقم خورد و این ناو که لبنان را با بمب‌های چند تنی بمباران می‌کرد نه تنها نتوانست تأثیری بر اراده مقاومت بگذارد بلکه با اقدامات شهید حاج عماد مغنیه وادار به فرار از سواحل لبنان شد.  امریکایی‌ها حتماً در خاطرشان است که در پاییز سال ۲۰۰۰ ناو جنگی دیگرشان، یعنی «یو‌اس‌اس کول» در سواحل یمن مورد حمله قرار گرفت که نتیجه آن کشته شدن ۱۷ نفر از ملوانان و مجروحیت ۳۹ نفر دیگر بود. جالب آنکه امریکایی‌ها این ناو را با ناو دیگری یدک کشیدند و از منطقه خارج کردند.  حالا از این دو ناو خبری نیست، اما محور مقاومت در منطقه بسیار قوی‌تر از سال‌ها و دهه‌های گذشته شده است و با قدرت به پیش می‌تازد. حالا آیا امریکایی‌ها می‌خواهند بار دیگر حضور ناوگان خود در منطقه را به بوته آزمایش بگذارند؟ همین خاطرات برای آنکه امریکایی‌ها ناوگان خود را به غرب آسیا و خصوصاً نزدیک لبنان نیاورند، کفایت می‌کند، اما آنچه در دهه ۸۰ میلادی بین لبنانی‌ها و امریکایی‌ها در خاک لبنان اتفاق افتاد، خیلی فراتر از موضوع این دو ناو بود.  چند رویداد خاص در دهه ۸۰ باعث شده است تا اکنون پس از چهار دهه، امریکایی‌ها برای یادآوری خاطرات حضور خود در لبنان مورد تذکر سیدحسن نصرالله قرار گیرند.     انفجار سفارت امریکا در بیروت (۱۹۸۳) در سال ۱۹۸۳ میلادی (۱۳۶۱ ش) یک انفجار مهیب بیروت را لرزاند. خیلی زود خبر اصلی منتشر شد و آن انفجار سفارت امریکا در بیروت بود. عامل انفجار عملیات شهادت‌طلبانه یک جوان لبنانی بود که هیچ‌گاه هویت او معلوم نشد.  او با شورلت مشکی، مشابه دیگر ماشین‌های لوکس و تشریفاتی موجود در سفارت توانسته بود با مدارک شناسایی جعلی و کاملاً عادی و خونسرد گیت‌های بازرسی را رد کند، سپس با سرعت بالا نرده‌های ورودی را بشکند و وارد طبقه همکف؛ جایی که کافه تریای سفارت بود، شود و دست به عملیات استشهادی بزند.  در زمان انفجار، جلسه‌ای با حضور فیلیپ حبیب فرستاده‌‏ ویژه‌‏ سازمان «سیا» در امور خاورمیانه، «رابرت کلایتون ایمز» و «موریس دِرایبر» فرستاده ریگان و «رابرت دِیلون» سفیر امریکا در بیروت در حال برگزاری بود. آن‌ها مشغول توطئه‌چینی برای مردم لبنان بودند که ناگاه یک انفجار، نقشه‌های‌شان که هیچ، حتی خودشان را به هوا برد! ۱۰ دقیقه پس از انفجار سفارت، شخص ناشناسى به دفتر خبرگزارى فرانسه در بیروت تلفن زد و خبر داد: «سازمان جهاد اسلامى مسئولیت این حمله را که نام آن عملیات والفجر است، بر عهده مى‏‌گیرد».  شخص ناشناس دیگرى با دفتر روزنامه‏ «السفیر» در بیروت تماس گرفت و گفت: «ما اعلام مى‏‌کنیم این حمله به انتقام جنایات امریکا در لبنان بوده است و این عملیات به مناسبت ۱۳ آوریل، آغاز توطئه و تهاجم امریکا و اسرائیل علیه مردم لبنان انجام گرفت.»     بمبگذاری سفارت امریکا (۱۹۸۴) پس از حمله به سفارت امریکایی‌ها، آن‌ها تصمیم گرفتند محل سفارت را به جایی دیگر و به قول خود امن‌تر منقل کنند و به شرق بیروت که منطقه مسیحی‌نشین بود، رفتند، با این حال باز هم سفارت آن‌ها هدف حمله قرار گرفت.  یک مهاجم وانت خود را با ۳ هزار پوند (هزارو ۳۶۰ کیلوگرم) ماده منفجره با سرعت به سمت سفارت راند، اما پس از اصابت گلوله به راننده از سوی محافظ سفیر انگلیس و نگهبانان سفارت لبنان و از دست دادن کنترل وسیله نقلیه، در نزدیک ساختمان سفارت قرار نگرفت و پس از برخورد با یک ون پارک شده منفجر شد. با این حال این حمله نشان داد هیچ جای لبنان برای امریکایی‌ها امن نیست.  این انفجار جلوی سفارت را شکافت، شیشه‌ها را خرد، میله‌های فولادی را خم و ماشین‌ها را در پارکینگ نزدیک نابود کرد. دو افسر امریکایی از جمله کشته‌شدگان این حمله بودند. از بین مجروحان، سفیر ایالات‌متحده، رجینالد بارتولومیو و همچنین سفیر انگلیس، دیوید میرس که در زمان انفجار با بارتولومئو ملاقات داشتند، کمی آسیب دیدند.  سازمان جهاد اسلامی چند ساعت پس از انفجار طی تماس تلفنی مسئولیت حمله را بر عهده گرفت. تماس‌گیرنده گفت: «این عملیات ثابت می‌کند ما به وعده قبلی خود عمل خواهیم کرد که اجازه نمی‌دهد حتی یک امریکایی در خاک لبنان بماند.»    عملیات «مارینز»؛ انفجار مقر تفنگداران امریکایی و فرانسوی (۱۹۸۳)  این عملیات بزرگ‌ترین عملیات کشتار نیرو‌های امریکایی در خارج از خاک امریکاست و به کابوس اکتبر ۸۳ در بین سیاسیون امریکایی مشهور شده است.  در این عملیات، حدود هزارکیلوگرم مواد منفجره با دو کامیون (از سوی دو نیروی شهادت‌طلب) به داخل آسایشگاه‌های نیرو‌های امریکایی و فرانسوی حاضر در لبنان برده شد و پس از ورود منفجر شدند. در جریان این عملیات ۲۴۱نظامی امریکایی، ۵۸نظامی فرانسوی و شش غیرنظامی جان باختند.  «جهاد اسلامی» مسئولیت انفجار‌ها را پذیرفت و چند ساعت پس از این عملیات، مردی ناشناس به آژانس خبرگزاری فرانسه در بیروت تلفن کرد و با زبان عربی کلاسیک و به نام گروه اسرارآمیز و ناپیدای «جهاد اسلامی» گفت: «ما سربازان خداییم، ما نه ایرانی هستیم، نه سوری و نه فلسطینی بلکه ما مسلمانیم و از فرامین قرآن اطاعت می‌کنیم.» امریکایی‌ها گرچه ایران را همواره متهم به سازماندهی و هدایت چنین عملیاتی علیه نیرو‌های خود در لبنان کرده‌اند و حتی با حکم یک قاضی امریکایی اموال بلوکه‌شده مردم ایران را به عنوان غرامت دزدیده‌اند، اما در همان سال که حکم آن قاضی صادر شد، کاسپار واینبرگر، وزیر دفاع وقت امریکا گفت: «ما هنوز اطلاعات واقعی از اینکه بمبگذاری بیروت از سوی چه کسی انجام شده است، نداریم و البته آن زمان هم نداشتیم.» در مصاحبه‌ای در سال ۲۰۰۱میلادی، واینبرگر علت انجام ندادن حمله تلافی‌جویانه به ایران و سوریه را مطمئن نبودن از نقش آن‌ها در این حادثه اعلام کرد.     اسارت رئیس ایستگاه سیا در بیروت در دهه ۸۰ طی سال‌های مختلف افرادی امریکایی به اسارت جوانان مبارز لبنانی درآمدند که بعضاً در اسارت فوت کردند. از جمله این افراد دیوید استوارت‌داج، سیاستمدار و رئیس دانشگاه امریکایی بیروت بود. ویلیام فرانسیس باکلی، رئیس ایستگاه سیا در بیروت یکی دیگر از این افراد بود. او در اسارت  مرد.     امریکا مسیر شکست‌خورده را دوباره می‌آزماید؟ حالا راه پیش روی امریکایی‌ها باز است. آن‌ها تهدید کرده‌اند ناوگان‌شان به کمک صهیونیست‌ها خواهد آمد. گرچه در همه این سال‌ها امریکایی‌ها بزرگ‌ترین پشتیبان و بلکه مسئول اصلی جنایات اسرائیل بوده و بزرگ‌ترین کمک‌های مالی، تسلیحاتی و سیاسی را برای صهیونیست‌ها داشته‌اند، اما باز هم راه باز است، آیا می‌خواهند دوباره نیرو‌های خود را به مسلخ مقاومت جوانان لبنانی بفرستند؟