روزنامه خراسان
1396/12/12
حجت الاسلام نظافت: برقراری عدالت اقتصادی در گرو تحقق «عدالت تربیتی»
مربیان پیش از آغاز تربیت دیگران، باید رفتار خود را با مفاهیمی که قرار است در زندگی سایر افراد نهادینه کنند، تطبیق دهند و آنچه را به دیگران می آموزانند، ابتدا در خودشان پیاده کنند؛ این موضوعی است که حجتالاسلام و المسلمین نظافت، استاد حوزه و مدیر مدارس علمیه حضرت مهدی(عج)، آن را مؤلفه ای مهم برای تربیت اسلامی می داند. آن چه در پی می آید، بخش دوم گفت و گوی خراسان، با این استاد حوزه ،درباره مبانی و ساختارهای تربیت اسلامی و لوازم و ضروریات آن است.یکی از مهم ترین مواردی که باید در بحث تربیت اسلامی به آن توجه شود، چگونگی انتقال مفاهیم است. در آموزههای دینی چه راهکارهایی در این زمینه داریم؟
همانطور که میدانید، ارائه مفاهیم، مثلاً حقوق و تکالیف فرد، به صورت خشک و بدون زمینهسازی مناسب، چندان مؤثر و منتج به نتیجه نیست. اگر به قرآن کریم نگاه کنیم، میبینیم که پروردگار متعال، احکام خود را همراه با دنیایی از مطالب به بندگانش عرضه میکند؛ حکمتش را توضیح میدهد، داستان میگوید و درباره عواقب بیتوجهی به این احکام، هشدار میدهد. متأسفانه برخی از ما، حکم خداوند را به تنهایی استخراج و ارائه میکنیم و تمام زمینهچینیهایی را که برای تفهیم حکم به بندگان، از سوی خداوند انجام شده است، نادیده میگیریم. البته این رویه برای مطالعه و پژوهش خوب است، اما اگر قرار باشد به بحث تربیتی ورود کنیم، باید الگوی قرآن را برای عرضه احکام در نظر بگیریم. همانطور که اشاره کردیم، ایمان باید به دل وارد شود تا تأثیر تربیتی خود را داشته باشد. متأسفانه، امروزه در جامعه ما، آموزش بر پرورش غلبه دارد. ما دانشمندان بسیار برجستهای را آموزش دادهایم، اما میبینیم که برخی از آن ها، ترجیح میدهند تواناییهای خود را جای دیگری عرضه کنند؛ چرا؟ چون در امر پرورش چندان قوی عمل نکردهایم. بسیاری از دانشآموختگان ما در دانشگاهها، از فرصت تربیت بر اساس آموزههای اسلامی و شناخت ارزشهای آن، محروم بودهاند. یکی از دلایل وجود پدیده فرار مغزها، همین است. اجازه بدهید از فرصت استفاده کنم و بگویم که ما، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در برقراری عدالت آموزشی نسبتاً موفق عمل کردهایم. دانشگاههای بسیاری در اقصی نقاط کشور ایجاد شده است؛ اما واقعیت آن است که در عدالت تربیتی، عقبماندگی بسیاری داریم. در ابتدای کار و به ویژه در سالهای دفاع مقدس و در جبههها، دستاوردهایی به دست آمد، اما متأسفانه متوقف شد.
فقدان عدالت تربیتی چه تأثیری بر جامعه دارد؟
از جوانب مختلف میتوان این تأثیر را بررسی کرد. مثلاً، این حقیقتی انکار ناپذیر است که یکی از دلایل اصلی فقدان عدالت اقتصادی در جامعه، فقدان عدالت تربیتی است. بودند افرادی که پیش از انقلاب، دم از برقراری عدالت اقتصادی میزدند، اما پس از پیروزی انقلاب و هنگامی که مسئولیتی را برعهده گرفتند، دیگر از مواضع پیشین خود حرفی به میان نیاوردند. ما تا مسئول عدالت خواه تربیت نکنیم، نمیتوانیم امیدی به برقراری عدالت اقتصادی داشته باشیم. از مسئولی که حقوق نجومی میگیرد و ادعا دارد که حق اوست، نمیتوان توقع برقراری عدالت اقتصادی را داشت؛ ریشه این بیعدالتی اقتصادی هم، بیعدالتی تربیتی است. در ذهن چنین فردی، مفهوم عدالت اصلاً نهادینه نشده است. آیا این نهادینه کردن جز در پرتو تربیت صحیح ممکن است؟ در جامعه هم همینطور است. هنگامی که در صف نانوایی ایستادهایم و کسی نوبت را رعایت نمیکند، دلخور میشویم؛ اما اگر همین رعایت نکردن نوبت، به نفع ما تمام شود، صدایمان در نمیآید! پس ما عدالت خواه تربیت نکردهایم! اینکه فردی تنها به بیعدالتی نسبت به خودش اعتراض میکند، عدالت خواهی نیست.
یکی از موضوعاتی که معمولاً در بحث تربیت اسلامی محل سوال است، این استکه هدف از تربیت اسلامی، ساختن چگونه آدمی است؟ بدیهی است که ما نمیتوانیم مقام عصمت و معنویت ائمه(ع) را داشته باشیم؛ پس قرار است با تربیت اسلامی، به چه مرحله برسیم؟ غایت تربیت اسلامی چیست؟
هر انسانی، استعدادهایی دارد. خداوند متعال به تمام انسانها، استعداد یکسان عنایت نفرموده است. روایتی از رسول خدا(ص) داریم که میفرمایند:«النّاسُ مَعادن کَمَعادنِ الذَّهَب و الْفِضَّه»؛ در وجود هر انسانی، استعدادهای متعدد و البته متفاوت با دیگران وجود دارد. تربیت، یعنی شکوفا کردن همین استعدادهای نهفته خدادادی. حکمت الهی در این است که انسانها، استعدادهای یکسان نداشته باشند. البته همه ائمه(ع) نمیشوند، اما میتوانند در حد استعدادشان، شبیه ائمه(ع) باشند؛ علی(ع) نمیشوند، اما میتوانند یک علی در حد و اندازه خودشان باشند. اینکه فردی با وجود تلاش و تربیت، نمیتواند خود را به جایگاه فرد دیگری برساند، اشکال نیست؛ او تلاش خودش را کرده و نهایت کارش همین است؛ ارزش کار به تلاش اوست. عدالت خداوند در این است که وقتی به انسانها استعداد یکسانی نداده است، توقع و انتظار یکسانی هم از آن ها ندارد. خمس فردی که مالش به میلیاردها تومان بالغ میشود با خمس فردی که باقی مانده خرج سالش دو هزار تومان است، از نظر کمیت تفاوت فراوانی دارد، اما از منظر پروردگار، پاداشی که به هر دو آن ها تعلق میگیرد، یکی است؛ حتی اگر فرد فقیر که قرار است 400 تومان خمس بدهد، بر آن 500 تومان بیفزاید، ارزش کارش بیشتر از فردی است که میلیاردها تومان خمس داده است. بنابراین، غایت تربیت اسلامی، پرورش انسانی است که تمام استعدادهای خدادادی وی، به نحو مؤثر و کاملی، رشد کرده و شکوفا شده باشد و همه این توانمندیها در مسیر الی ا... به کار گرفته شود.
از موضوع آموزش مباحثی را مطرح کردید. به نظر شما شیوه و سبک آموزش در تربیت اسلامی چگونه است؟
همانطور که اشاره کردم، تربیت به آموزش نیاز دارد؛ اما نباید این آموزش را فقط در چارچوب رسمی آن مد نظر قرار دهیم؛ آموزش غیررسمی و به ویژه آموزش غیرمستقیم، نقش بسیار مهمی در تربیت اسلامی دارد. با این حال، امروزه بسیاری از مربیان و خانوادههای ما، از این الگوی مهم، غافل اند. چرا در دوران دفاع مقدس، فرماندهان بهترین مربی بودند؟ به دلیل اینکه آنچه میخواستند به جوانترها یاد بدهند، در اعمال و رفتارشان هویدا بود. فرمانده بیش از همه زحمت میکشید، کمتر از همه غذا میخورد، کمتر از همه میخوابید و تازه، مددکار همه افراد زیر دستش هم بود؛ معلوم است که دیگران از او تأثیر میپذیرفتند و تربیت میشدند؛ به این میگویند آموزش غیرمستقیم. این همان الگویی است که دریچه دل را باز میکند و تربیت اسلامی را بر عمق جان انسان مینشاند. امیرمؤمنان(ع) در حکمت 72 نهجالبلاغه میفرمایند:«مَن نَصَبَ نَفسَهُ لِلنّاسِ اِماماً، فَلیَبدَأ بتَعلِیمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعلیمِ غَیرِه؛ هر کس خود را در مقام پیشوایی مردم قرار دهد، باید پیش از تعلیم دیگران، به تعلیم خود بپردازد.» معلم، اعم از معلم مدرسه، والدین، روحانی
و ... قبل از اینکه در مقام آموزش و تربیت دیگران قرار بگیرد، باید ابتدا خودش را تربیت کند و گرنه چنین آموزش و تربیتی، راه به جایی نخواهد برد. جوانان ما الگویی که با چشم سر مشاهده کنند، کم دارند یا ندارند؛ همه از ائمه(ع) و شهدا میگوییم، درحالیکه شهدا، خود الگوهایی را مشاهده کردند و تحت تأثیر قرار گرفتند. در ادامه روایت حضرت میفرمایند:«ولکن تادبیه بسیرته قبل تادیبه بلسانه»؛ پس ادب کردن، ابتدا باید با روش و منش باشد و سپس با زبان. اینکه در تربیت میلنگیم، برای این است که بیشتر از اینکه عمل کنیم و عملمان را مشاهده کنند، حرف میزنیم. جوانان باید با الگوها زندگی کنند تا تحت تاثیر قرار بگیرند. باید محبت را در عمل بچشند.
سایر اخبار این روزنامه
بازگشت سود سالانه هزار میلیاردی قاچاقچیان به خزانه با «رجیستری»
در انتظار تصمیم اینفانتینو برای حل مناقشه ایران و عربستان
راهنمای رفتن به پیشواز یک خانه تکانی اصولی و پایدار
حجت الاسلام نظافت: برقراری عدالت اقتصادی در گرو تحقق «عدالت تربیتی»
فصل دوم نمایش ریاض
حبیب دهقان نسب: مشهد به معنای واقعی کلمه، هنرمندپرور است
7 مسئله مالی که نیازی نیست کودکان بدانند
چتر اتمی روس ها، شوک جدید ائتلاف مقاومت به آمریکا
خط و نشان اتمی پوتین
دیر نخواهد بود که در قدس نماز جماعت خواهید خواند
ابلاغ حکم اجرای حبس 2 ساله سعید مرتضوی
تلاش برای جایگزینی نظام بانکی به جای صرافی در بازار ارز
ابتکار: برخوردهایی مانند گشت ارشاد را قبول نداریم
دومینوی قطع همکاری دانشگاه آزاد به «داوری اردکانی» رسید
موقوفه خواری 5 هزار هکتاری