همکاری ایران، روسیه و ترکیه راهبردی نیست

آفتاب یزد- گروه سیاسی : روز گذشته روسای جمهور سه کشور ایران ، ترکیه و روسیه درنشست آنکارا به بحث و گفتگو با یکدیگر به ویژه در زمینه سوریه پرداختند . سه کشوری که بی تردید بزرگترین نقش در سوریه پس از جنگ داخلی ایفا کردند . اکنون سناریوهای متفاوتی در این زمینه مطرح می شود؛ عده ای معتقدند با پایان داعش زمان اختلافات این سه برای سهم خواهی بیشتر از سوریه رسیده است(!) عده ای نیز معتقدند که تنها این سه کشورند که می توانند معضلات سوریه در پسا داعش را حل کنند ودراین بین عده ای می گویند ترکیه که عضوی از ناتوست و روسیه ای که رفیق اسرائیل، در بحث سوریه محال ممکن است با ایران در مورد آینده سوریه به توافق برسند . پیرامون اهمیت این دیدار و اینکه تا چه میزان
می توان گفتگوهای سه جانبه این سه مقام را مثبت و
راهگشای حل بحران سوریه دانست آن هم باتوجه به اختلافات درونی هرسه کشور با یکدیگر، با
سید احمد موثقی کارشناس مسائل بین‌الملل دراین باره به گفتگو نشستیم .



گفته می‌شود اهداف دیدار سه گانه روسای جمهور روسیه،ترکیه و ایران گفت‌وگو درباره ادلب سوریه است. چرا ادلب تا این حد اهمیت دارد ؟ قرار است گفتمان‌ها پیرامون چه موضوعی باشد؟
عملا گروه‌های شورشی و معارض رژیم اسد با توافق‌های قبلی در آنجا(ادلب) مستقر هستند و اکنون در این گفت‌وگو بحث مدیریت این روند در مرحله دوم توافقات مطرح است .

به هر حال این سه کشور سه دیدگاه متفاوت درباره بشار اسد و سوریه داده‌اند. روسیه از دولت ائتلاف و متشکل از معارضین و هواداران اسد می‌گوید و زمانی را برای پایان کار او تعیین کرده است، ترکیه خواستار
کنار رفتن فوری اسد است، ایران نه با دولت ائتلافی و نه با کنار رفتن اسد موافق است. آیا با چنین دیدگاه هایی می‌توان انتظار داشت که این مذاکرات به نتیجه‌ای برسد؟
اختلافات بسیار مهمی بین این سه کشور وجود دارد و نزدیکی این کشورها در شرایط فعلی راهبردی نیست. اما هر سه کشور سرخوردگی‌هایی نسبت به غرب دارند و منافعشان در کوتاه‌مدت باعث شده تا به یکدیگر نزدیک شوند . ولی در میان مدت و بلندمدت اختلافات این سه کشور بسیارجدی است . همان طور که اشاره کردید در قضیه سوریه و آینده اسد هم اختلافات جدی بین سه کشور وجود دارد.
در ثانی به نظر می‌رسد که ایالات متحده توافقات پنهانی با ترکیه کرده است و فضا را برای ترکیه به گونه ای فراهم کرده تا این کشور پیشروی هایش را در خاک سوریه ادامه دهد .
روسیه اما برگ برنده‌هایی در کنترل رژیم اسد، قراردادها و پایگاه‌های نظامی دارد.

*این یعنی اختلافات ایران با روسیه کمتر از اختلافات کشورمان با ترکیه است؟
اشتراک ایران در مورد برخورد با کردهاست،
هر چند که در عین حال اختلافاتی به دلیل حضور نظامی ترکیه در سوریه نیز با این کشور وجود دارد. از سویی تا حدی می‌توان گفت که هرسه این کشورها به ظاهر اختلافاتی با رژیم‌های حاشیه خلیج فارس نیز دارند.

واقعا روسیه با کشورهای عربی
اختلاف دارد؟
راستش را بخواهید ، سیاست پوتین آن گونه است که همه کشورها را برای خود نگه دارد حتی از دخالتی که در سوریه دارد می‌خواهد مسائل خود را با اروپا و آمریکا حل بکند و مطمئنا درباره بسیاری از مسائل از جمله فروش تسلیحات با عربستان نیز در ارتباط است، البته طبیعی است که هر چه اختلافاتش با اروپا بیشتر شود به شکل خاصی به ایران متمایل شود.

ترکیه چه طور؟
ترکیه روال متفاوتی بعد از جریان کودتا گرفته تا حدی که به ایران نزدیک شده است اما نزدیکی ترکیه به روسیه بیشتر بوده است اما این یک حقیقت است که به هر حال رابطه این سه کشور در زمینه سوریه نسبت به سایر دولت‌هایی که در این کشور درگیر بودند نزدیکتر است.

تا چه میزان می‌توان چه به دلیل تفاوت‌های این سه کشور و چه تشابهات آن‌ها به این موضوع امیدوار بود که این سه کشور دربحث سوریه مسائل و مشکلاتشان را حل کنند .
براساس نظریه کارکردگرایی و منطقه گرایی می‌توان گفت این کشورها منافع مشترکی دارند که باعث می‌شود این کشورها از لحاظ سیاسی نیز به همدیگر نزدیک شوند. به هر حال روسیه به ترکیه و ترکیه به روسیه در بحث بازار اقتصادی و تبادل نظامی احتیاج دارد و ایران هم به هر دو این کشورها و برعکس.

اما ترکیه عضو ناتوست! واقعا ایران می‌تواند به این ترکیه در حوزه نظامی در سوریه اعتماد کند؟
ترکیه علاوه بر پیوندهایی که با ناتو و ایالات متحده دارد به نظر می‌رسد به توافقاتی هم با آمریکا رسیده است. گمان می کنم صحبتی که ترامپ اخیرا درباره به تعویق انداختن آن کمک
200 میلیون دلاری در کنفرانس کویت کرده بود،
کمکی که قولش راپیشتر به معارضان مدنی اسد داده بود و اعلام کرد این کمک را معوق
نگه می‌دارد، در هماهنگی با ترکیه و حملات ترکیه به کردها نیز می‌تواند باشد.

روسیه چه طور؟ کشوری که نشان داد هم با اسرائیل مراودات حسنه‌ای دارد و هم با عربستان و کشورهای عربی خوش و بش‌های سیاسی و نظامی. آیا در این حوزه ایران می‌تواند به این کشور اعتماد کند؟
همان طور که آمریکا کمک‌های خود را به اردن تا 700 میلیارد دلار افزایش داده است، پوتین هم توافقاتی با اردن داشته است. پوتین ارتباطاتی با شیوخ خلیج فارس و پیوندهایی با عربستان دارد و باید پذیرفت که او روابط گرمی با اسرائیل نیز داشته است.

توافق‌های این دو کشور(ترکیه و روسیه)
با دشمنان منطقه‌ای ایران در عین مذاکرات و همکاری هایشان با ایران چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟
به نظر می‌رسد روسیه و ترکیه در این مذاکرات تا حدی نقش نمایندگان این کشورهای به گفته شما متخاصم را نیز بازی می‌کنند. می‌توان ترکیه را نماینده آمریکا یا روسیه را تا حدی نماینده شیوخ عربستان معرفی کرد. اما در کنار این نشست آستانه و «سوچی» را نباید
به طور کلی ناامید کننده و ناموفق یا بیهوده دانست بلکه ویژگی ها و نتایج خوبی هم داشته است .

در این ماجرا، جای اروپا کجاست؟
بی تردید نقش اروپا در مسائل خاورمیانه و سوریه را نمی‌توان ندید گرفت. به هر حال اروپا نزدیکی جغرافیایی با سوریه داشته و در مسائلی مانند پناهندگان و تروریستی که به سمت اروپا سرریز می‌شود، اهمیت دارد. بعید نیست ترامپ با خروج از سوریه بخواهد درگیری‌های اروپا را در این زمینه بیشتر کند.

پس نباید برخلاف نظر شما ، به این گفت‌وگوها امیدوار بود؟
باید به هر گفت‌وگویی در هر سطحی امیدوار بود به خصوص که در زمینه سوریه به نظر می‌آید جدی ترین گفت‌وگوها توسط روسیه، ایران و ترکیه بوده است. اخیرا هم بن سلمان اشاره کرده که رژیم اسد ماندنی است و به نظر می‌آید می‌توان همکاری‌های سیاسی این سه کشور را مثبت ارزیابی کرد به شرط آنکه یک انتقال حکومت سیاسی با رای مردم شکل بگیرد. گروه‌های مختلف باید به دنبال تامین راه حل‌های سیاسی باشند.

آقای موثقی! اشاره به این نکته کردید که روسیه حتی ممکن است نمایندگی عربستان را بر عهده داشته باشد، و ترکیه نمایندگی آمریکا. پس چه طور می‌توان به چنین مذاکره‌هایی که ایران با این دو کشور (در هر زمینه‌ای و نه فقط سوریه) دارد، امیدوار بود؟
باید در مورد ایران بگویم خیلی امیدوار نیستم. ایران در بسیاری مسائل از جمله سوریه هزینه‌های بسیاری کرده است. هر چند که در بین برخی اندیشکده‌های اروپایی و آمریکایی نیز ایران را میدان‌دار سوریه معرفی می‌کنند اما من معتقدم برنده این ماجرا پوتین است. این روسیه است که سوریه را در اختیار گرفته است و به نظر می‌آید اسد در اولین فرصت چرخش سریعی به سمت پوتین خواهد داشت. البته تا امروز این چرخش را نیز انجام داده است. بنابراین این ایران است که با اشتراک مواضع ترکیه و روسیه با کشورهای خلیج فارس، آمریکا و اروپا و البته با توجه به شرایط جدیدی که برای ایران به وجود آمده است- از تهدید به خروج آمریکا از برجام و حوادث دی ماه و بحث تشدید تحریم ها- در موضع نامناسبی قرار گرفته است. طبیعی است موضوعاتی مثل پایگاه نظامی و انتقال اسلحه و موقعیت ایران در سوریه دچار چالش شده است. از سویی ایران برای سوریه هزینه کرده است به نظر می‌آید که در نهایت این ایران است که از لحاظ مواضع سیاسی در این مذاکرات عقب نشینی می کند .
ضمن آنکه بن سلمان در تلاش است با وعده بازسازی سوریه و عراق و کمک‌های مالی گسترده به شرط خروج ایران و قطع کمک‌های مالی کشورمان ، عرصه را بر ما تنگ‌تر کند.

با این توصیفات به نظر می‌رسد که ایران باید دنباله روی روسیه و یا حتی شاید ترکیه باشد؟!
متاسفانه تصور من این است که لااقل در بحث سوریه ایران به این سمت حرکت خواهد کرد و چه بهتر که سیاستمداران کشورمان یک نگاه متفاوت‌تری در سطح کلان داشته باشند و تجدیدنظرهایی در سیاست‌هایشان بکنند. این بدان معناست که خیلی نمی‌توان به اسد امید داشت و اینکه چون رژیم اسد شیعه است، مثلا ایران در سوریه پایگاه نظامی داشته باشد، چون در آن صورت حتی روسیه از مخالفان این موضوع است. روسیه اجازه نخواهد داد ایران به صورت مستقل در سوریه، نفوذ داشته باشد. حتی بسیاری از حملات هوایی اسرائیل
به کاروان‌های نظامی حزب الله با هماهنگی
روسیه صورت گرفته است. از سویی محاسبات ایران
درباره مسائل منطقه تا حدودی نظامی بوده است و مسائل سیاسی و اقتصادی چندان تحلیل نمی‌شود.

آمریکا با چراغ سبز به ترکیه به دنبال چیست؟
قرار بر این است آمریکا در عوض چراغ سبزی که به ترکیه در ورودش به سوریه و سرکوب کردها نشان می‌دهد پایگاه هوایی اینجیرلیک ترکیه را زودتر در دست بگیرد و از آن پایگاه به سود خود استفاده کند.

با توجه به اختلافات ذاتی موجود بین سه کشور ایران، ترکیه و روسیه، آیا واقعا آن‌ها می‌توانند بدون حضور غرب در این حوزه کاری از پیش ببرند؟ و مذاکرات سه گانه‌شان در بحث سوریه به نتیجه برسد.
با توجه به پیوند استراتژیکی که بین گروه‌های معارض از طریق عربستان و امارات متحده وجودارد از سویی دیگر حضور اسرائیل با ایالات متحده و نیاز مالی موجود، تنها با یک اجماع جهانی، سوریه صلح و بازسازی و انتقال قدرت را به چشم می‌بیند. مطمئن باشید آمریکا و اروپا حتی اگر به صورت مستقیم وارد عمل نشوند به صورت غیر مستقیم در سوریه حضور دارند درست مثل عقب نشینی تاکتیکی آمریکا از سوریه که با هماهنگی ترکیه صورت گرفته است. ظاهراً آینده سوریه منهای آمریکا و اروپا رقم نخواهد خورد.
این راهم فراموش نکنیم که روسیه خیلی بیشتر از ترکیه و ایران می‌داند که حل مسائلش با آمریکا و اروپا گره خورده است و اساسا رابطه‌اش با ایران و یا دخالتش در سوریه و منطقه ابزاری برای این کشور است تا مذاکراتش با آمریکا و اروپا برای حل اختلافات با قدرت چانه‌زنی بیشتری صورت بگیرد .