اعتماد مردم ضرورت حمایت از کالای داخلی

سالار ایرانزاد- در روزهای اخیر مدیرعامل محترم سازمان صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی حمایت از کالای ایرانی را صادرات سخت‌افزار و نرم‌افزار و نهایتا فرهنگ‌سازی در میان مردم دانسته‌اند‌‌. در اینجا ضمن تایید مراتب یاد شده لازم است که در مورد عامل سوم یعنی فرهنگ‌سازی قدری ریشه‌ای تر برخورد شود. فرهنگ استفاده از کالای داخلی خود معلول است و عامل ایجاد این فرهنگ‌، اعتماد است چنانچه برای مصرف‌کننده ایرانی این موضوع ثابت شود که کیفیت کالایی که می‌خواهد بخرد اگر بهترین نیست‌، حداقل دارای میانگین کیفیت جهانی است و همچنین اگر این اطمینان را داشته باشد که باتوجه به کیفیت کالای مورد نظر قیمتش درسطح مناسبی قرار دارد وبه او اجحاف نمی‌شود‌، آن موقع خرید کالای داخلی به تدریج رونق گرفته و رایج شده و پس از گذشت مدتی به فرهنگ تبدیل می‌شود.
اعتماد به کالای داخلی از جمله مشخصه‌هایی است که با دستور از بالا و استفاده از زر و زور محقق نمی‌شود بلکه اگر بر پایه باور جامعه ایجاد شود خواه ناخواه حمایت از آن را هم به دنبال خواهد داشت‌. ایجاد اعتماد در مصرف‌کننده داخلی اصلا کار سخت وپیچیده‌ای نیست‌ بلکه کافی است از نظر کیفیت وقیمت مقبولیت لازم را داشته باشد‌. برای کسب این مقبولیت کیفی وقیمتی ایجاد زمینه وامکان مقایسه بسیار ضروری است‌. واین یعنی باز بودن دروازه‌های تجاری کشور روی کالاهای مشابه خارجی که به صورت غیرحمایتی ودر شرایط رقابتی مشابه و مساوی وارد کشور شده باشند‌. در یک مثال ساده اگر قرار باشد یک نفر برای خانه‌اش یک دستگاه یخچال خریداری کند‌، حداقل انتظارش این است که دارای بدنه محکم و در عین حال ظریفی باشد‌، مصرف برقش کم باشد، در و کشوهایش به راحتی باز و بسته شوند‌، برای مدت معین و مناسبی ضمانت (گارانتی) داشته و از خدمات بعد از فروش برخوردار باشد به علاوه اینکه قیمتش مناسب وقابل تحمل باشد‌. حال اگریخچال مورد نظر یک یا چند خصوصیت مذکور را نداشته یا بدتر از آن اینکه به ظاهر همه این خصوصیات راداشته اما به واقع همه چیز نامرغوب ونامطلوب باشد‌، این صنعت یا این برند خاص ممکن است درکوتاه‌مدت باظاهرسازی وعوامفریبی جایگاهی به دست آورده و فروش خوبی داشته باشد اما امکان ندارد درمیان‌مدت و بلندمدت اعتماد وحمایت مردم را داشته باشد؟ ضرب‌المثلی می‌گوید شاید یک نفر بتواند همیشه به یک نفر دروغ بگوید یا بتواند یکدفعه به همه دروغ بگوید اما نمی‌تواند همیشه به همه دروغ بگوید‌.
به فرض که یک کالای داخلی از قوام ودوام مناسبی برخوردار باشد‌، مطلوبیتش برای خریدار ایرانی زمانی تحقق می‌یابد که قیمتش قابل مقایسه با یک گزینه خارجی آن باشد‌. بدیهی است که اگر یک کالای داخلی اعم از مرغوب یا نامرغوب با یک قیمت دستوری به خریدار ایرانی داده شده و هیچ گزینه وحق انتخاب دیگری نداشته باشد‌، این کالا ممکن است به فروش برسد اما بدون داشتن مطلوبیت و محبوبیت‌. مردم این کالا را می‌خرند چون مجبورند که بخرند نه چون دوست دارند‌. نمونه بارز وبرجسته این مقوله‌، خودرو ایرانی است‌. چرا باید یک ایرانی از مثلا خودرو پراید حمایت کند؟ درست است که همه آن را می‌خرند وبعضا برای خرید آن در صف خرید قرار می‌گیرند‌. آما آیا این استقبال به منزله این است که متقاضیان اتومبیل این خودرو به آن اعتماد و اطمینان و علاقه دارند؟ آیا این تقاضای خرید به جهت حمایت از آن است؟ اگر کسی چنین بگوید آشکارا دروغ گفته است زیرا متقاضیان خودرو ایرانی می‌خرند چون چاره‌ای ندارند‌. مجبورند بخرند چون گزینه دیگری ندارند‌‌. آیا در این شرایط عرضه و تقاضا می‌توان به خودرو ایرانی اعتماد واز آن حمایت کرد؟ اگر خواسته شود هم خود را گول نزنیم وهم دیگران را، این موضوع در مورد اکثر قریب به اتفاق کالاهای ساخت داخل مصداق دارد و این وضعیت شوم ونامطلوب از زمانی شروع شد که پای کالاهای چینی به ایران باز شد‌.
به تدریج که سیل بنیان کن بنجل‌های چینی با قیمت‌های ارزان به ایران سرازیر شد‌، سازندگان ایرانی برای اینکه قدرت رقابت خود را حفظ کنند روز‌به‌روز کیفیت کالای خودرا کاهش دادند که هنوز هم یورش این سیل ادامه داشته و سازندگان ایرانی یکی پس از دیگری توان رقابتی خودرا از دست داده و با وجود این همه بی‌کیفیتی درتولید کالا، به زانو درمی‌آیند و چراغ کارخانه‌ها و کارگاه‌هایشان یکی پس از دیگری خاموش می‌شود‌. غافل از اینکه آنچه در ایران و در مورد کالاهای چینی رخ داد تجارت و رقابت سالم نبوده و نیست‌، بلکه دامپینگ کالاهای ارزان و بی‌کیفیت است که در سایه سکوت ناجوانمردانه مسوولان مربوطه‌، یعنی مسوولان و سیاستگذاران صنعت وتجارت کشور بلایی چنین خانمانسوز را برسر صنعت کشور آورده که حالا برای جلب اعتماد وحمایت مردم از کالای ساخت داخل باید به شعار متوسل شد‌.


برای اینکه خرید کالای ایرانی فرهنگ شود اعتمادسازی لازم است و برای اعتماد سازی در مردم، ارائه کالاهای با کیفیت مناسب وقیمت مناسب ضروری است‌. برای ارائه چنین کالاهایی تولید وصنعت قوی و رقابتی در کنار تجارت آزادجهانی سالم و بی‌تقلب لازم است‌. در چنین شرایطی است که مردم و مصرف‌کننده داخلی کالای مورد نیاز خودرا با کالاهای مشابه مقایسه و از بین آنها آن‌که بهتر است انتخاب می‌کنند‌.
فرآیند کامل فرهنگ خرید کالا، اعتمادسازی در خریداران‌، تولید کالای با کیفیت‌، فروش کالا با قیمت مناسب و رقابتی‌، همه وهمه عمدتا ودر مقیاس بسیار زیادی در گرو مدیریت مدبرانه‌، دلسوزانه ومتعهدانه مدیران و مسوولان تجارت و صنعت کشور است‌. دراین صورت است که معاون وزیر می‌تواند با طیب‌خاطر از فرهنگ‌سازی برای خرید کالا صحبت به میان آورد ولاغیر‌.
Salar_iranzad@yahoo.com