دور دنیا در یک کتاب

اکرم انتصاری- جهان تا به امروز مارکوپولوهای زیادی را به خود دیده است؛ از ابن بطوطه و حاج سیاح ایرانی تا مارکوپولوی فرنگی.764سال از تولد مارکوپولو در قرن سیزدهم میلادی می گذرد. امروز تولد مارکوپولو، در ونیز ایتالیاست. جهانگردی پیشه خانوادگی مارکوپولوها بود، به طوری که عمو و پدر مارکوپولو، او را اولین بار در سال 1269 یعنی 15 سالگی اش دیدند. سفرهای این جهانگرد از سال 1292 شروع شد و ادامه داشت تا این که در جریان یک جنگ دریایی، اسیر شد و به زندان افتاد. او در زندان برای هم سلولی هایش از سفرهایش می گفت، همان جا سفرنامه نویسی را آغاز کرد و کتاب «عجایب» را که حاصل مشاهداتش از امپراتوری مغولی چین و دیگر شهرها و سرزمین های آسیایی بود، نوشت. امروز به بهانه زادروز ماکوپولو با منصور ضابطیان، مجری و نویسنده کتاب های «مارک و پلو»، «مارک دو پلو»، «برگ اضافی»، «سباستین» و «چای نعنا» گفت و گو کردیم. او به تازگی از بندر مارسی در فرانسه بازگشته است و کتابی درباره بندرهای مهم جهان را در دست نوشتن دارد.
 
«شرح حالی از آداب و رسوم، فرهنگ ها و سبک زندگی مردم شهر یا کشوری»؛ این تعریف شکل گرفته در ذهن ما از سفرنامه است. تعریف درست سفرنامه نویسی چیست؟
بعضی از مسائل تعریف پذیر نیستند یا به عبارتی دیگر بسیار بدیهی اند و واقعا چه تعریفی را جز آن چه هست می توان ارائه داد. سفرنامه در واقع نوشته ای است که در آن ما با ماجرای سفر رفتن یک نویسنده آشنا می شویم. ممکن است سفرنامه هر فردی زوایای مختلفی داشته باشد، نویسنده ای دوست دارد بیشتر به مسائل اجتماعی توجه کند، شخص دیگری فضای تاریخی را در نظر بگیرد و نویسنده ای هم احوالات شخصی خودش در آن شهر یا کشور را.
پس این ابعاد جزو انواع سفرنامه نویسی است و نمی توان به آن خرده گرفت؟
بله. این ها جزو انواع سفرنامه نویسی به حساب می آید.


سفرنامه خوب چه معیارهایی دارد؟
معیار یک سفرنامه خوب، همان معیاری است که یک نوشته خوب دارد. یعنی سفرنامه اول باید به لحاظ ساختاری و ادبی درست باشد و دوم هم ارتباط مناسبی با مخاطبش برقرار کند.
قدمت سفرنامه نویسی در ایران بسیار زیاد است. از سفرنامه های سعدی و ناصرخسرو تا جلال آل احمد و سفرنامه نویس های امروزی. با این حال، تعدادشان زیاد نیست. چرا نویسنده ها کمتر به سفرنامه نویسی روی می آورند؟
این اتفاق مختص به امروز نیست. همیشه در طول تاریخ به سفرنامه نویسی کمتر پرداخته شده است. اگر تعداد سفرنامه هایی را که از دوران ادبیات کهن به جا مانده است مثل سفرنامه های ناصر خسرو، سعدی، ابن بطوطه یا ابن خلدون با تعداد آثار دیگری که در همان دوره زمانی و در سبک های دیگری نوشته شده اند مقایسه کنید، درصد کوچکی به دست می آید شبیه درصد تعداد سفرنامه های امروز نسبت به تعداد آثار دیگر ادبی.
دلیلش چیست؟
سفرنامه نویسی کار سختی است به واسطه این که، تولید دارد. برای مثال، یک رمان نویس خودش است و قلم و ذهنش. تخیل باعث می شود که او بتواند یک رمان بنویسد. نیروی سیال ذهنی و خیال باعث می شود نویسنده ای یک شاهکار ادبی بنویسد یا یک رمان درجه پنج. با این حساب ابزار یک رمان نویس، استعداد او در به پرواز در آوردن خیالش است. ولی در زمینه سفرنامه نویسی تسلط و مهارت ادبی نویسنده لازم است اما کافی نه. برای تولید آن، باید رنج سفر را به جان بخرد و این قسمت اصلی کار است. حالا بماند که چطور، چه زمانی و چند روز به سفر برود و از همه مهم تر چه چیزی را در آن سفر ببیند تا بتواند آن را به یک اثر ادبی تبدیل کند؛ بنابراین طبیعی است که تعداد سفرنامه ها نه تنها در ایران که در همه جای جهان نسبت به انواع دیگر ادبی کمتر باشد.
 برخی ها از سفرنامه خواندن می ترسند. دلیلش هم این است که با خواندن آن حسرت می خورند و می گویند کاش ما هم می توانستیم این طور سفر کنیم. پیشنهاد شما برای این افراد چیست؟
پاسخ این سوال را روان شناسان باید بدهند. به نظرم بهتر است زمانی که کسی به خواندن حوزه ای علاقه مند نیست، اصرار نکنیم. کسی که به این حوزه علاقه ندارد می تواند سراغ علاقه مندی هایش برود و به احتمال زیاد در آن بخش ها آن قدر آثار ادبی وجود دارد که بتواند راضی اش کند. به اجبار نمی شود کسی را به خواندن حوزه ای که دوست ندارد، علاقه مند کرد.
 بهترین سفرنامه ای که خودتان تا به حال خوانده اید چه بوده است؟
(می خندد و می گوید به غیر از سفرنامه های خودم؟ ) من همچنان هر آن چه را سعدی نوشته باشد دوست دارم و طبیعی است که هر آن چه را سعدی در حوزه سفر نوشته است هم دوست داشته باشم. خیلی سعی می کنم زبانم، زبان ترجمه شده سعدی به دوران امروز باشد اگرچه اصلا به لحاظ فصاحت قابل مقایسه نیست. اما دست کم سعی می کنم نگاهم همان نگاه ژورنالیستی سعدی به سفرنامه نویسی باشد و حداقل ادای همان نگاه نکته سنج و دقیق سعدی را در بیاورم.
حالا که حرف از سفرنامه نویسی خودتان شد، بگویید از کجا سفرنامه نویسی را شروع کردید؟
آغاز سفرنامه نویسی ام، به دوران روزنامه نگار بودنم
برمی گردد. مربوط به زمانی که به سفر می رفتم و دلیل غیبت چند هفته ای ام را با گزارشی از سفرهایم برای خواننده ها توضیح می دادم. مردم به این گزارش ها علاقه مند شدند و من هم به سفرنامه نویسی.
در سفرهایی که به منظور سفرنامه نویسی دارید، نگاهتان بیشتر به چه مسائلی است؟
بخش اجتماع کشوری که مسافرش هستم، برایم از همه جذاب تر است. کاری که مردم در حوزه اجتماعی انجام می دهند و رفتارشان. اگر چه به آثار باستانی و طبیعت هم علاقه مندم اما معتقدم می توان آن ها را در جای دیگری هم پیدا کرد. کافی است اراده کنید و بخواهید درباره یک اثر تاریخی در کشوری بخوانید، خیلی راحت پیدا می شود. اما نمی توانید درباره آدم های معمولی که در آن جا دارند زندگی می کنند و هر کدام شان یک روش و منشی دارند و با هر کدام شان می توان رفاقتی را طی کرد، در منبعی
جست و جو کنید. بنابراین سعی می کنم بیشتر به سراغ این بخش ماجرا بروم.
برای درک این رفتارها چقدر زمان می گذارید؟
فرمول مشخصی ندارد. بیشتر بسته به کشوری است که می خواهم از آن بنویسم. به طور معمول شاید برای یک کتاب کامل بیست روز. برای کوبا، بیست و یکی، دو روز در سفر بودم. به این روزها چند ماه مطالعه قبل از سفر و بعدش را هم اضافه کنید.
دوست دارید سفر بعدی تان برای سفرنامه نوشتن، کدام کشور باشد؟
همه کشورهایی که تا به حال نرفته ام. به ویژه کشورهای آمریکای لاتین مثل آرژانتین یا شیلی و البته کره شمالی.