اختلاف اصلی طالبان و دولت افغانستان بر سر حضور نیروهای خارجی است

آفتاب یزد ـ گروه سیاسی: حوالی عید فطر بود که طالبان افغانستان پیشنهاد آتش بس سه روزه ارائه دادند و اما محمد اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان اعلام کرد که به حمایت از فتوای عالمان دین این کشور و با قبول پیشنهاد آنها برای آتش بس، از ۲۷ رمضان تا روز پنجم عید فطر در جنگ علیه طالبان آتش‌بس اعلام می‌کند. این آتش بس سه و چند روزه نهایتاً 18 روز دوام آورد و اما با چند حمله طالبان و دستور مستقیم غنی، آتش بس 18 روزه خاتمه یافته تلقی، باز همه رویارویی‌ها از سر گرفته شد.
انفجار جلال آباد دست‌کم ۱۹ کشته بر جای گذاشت که بیشتر قربانیان این حادثه سیک بودند؛ حمله گروهی به گمرک مرزی «آی‌خانم» در ولایت تخار در شمال‌شرق افغانستان که در حمله طالبان به پاسگاه مرز افغانستان-تاجیکستان ۱۴ پلیس کشته شدند و نیز کشته شدن عزیزالله کاروان، فرمانده نیروهای ویژه پلیس در ولایت پکیتکا در جنوب شرق این کشور در منطقه مکروریان همه و همه حکایت از این دارد که پایان آتش بس به منزله پایان روزهای آرام در افغانستان است و طالبان تلاش می‌کند با حملات متعدد و سازمان یافته خود، ایام آتش بس را به درستی تلافی کند.
در هنگامه آتش بس، انتقادات بسیاری به غنی وارد شد که اساساً چرا این آتش بس پذیرفته شده و نیز انتقاداتی دیگر که همه مسائل یک ماهه اخیر با محوریت آتش بس 18 روزه را در گفت و گو با محسن پاک آئین کارشناس ارشد روابط بین الملل و رئیس اسبق ستاد افغانستان در وزارت امور خارجه بررسی کرده‌ایم:



در خبرها آمده بود رئیس جمهور افغانستان رسماً پایان آتش بس 18 روزه در این کشور را اعلام کرده است. انتقادات بسیاری به اشرف غنی شده بود که محتوای این صلح و آتش بس معلوم نیست. این انتقاد دقیقا چه مسئله‌ای را به چالش کشیده بود؟
معمولا در مقاطعی از سال به خصوص در ماه رمضان و ایام عید فطر موضوع آتش بس به عنوان یک ابتکار از سوی دولت افغانستان مطرح و مورد پذیرش گروه‌های مسلح از جمله طالبان قرار می‌گیرد. امسال هم این اتفاق رخ داد اما همانند سال‌های قبل فقط چند روز دوام آورد. انتقاد مخالفین به حکومت افغانستان از آن جهت است که اقدام دولت را تدافعی و از روی ضعف دانسته و معتقدند این رویه باعث قدرتمند شدن طالبان خواهد شد. در واقع معتقدند اعلام آتش بس یک جانبه هیچ تغییری در جنگ و استراتژی طالبان نخواهد داشت. برخی از منتقدین هم می‌گویند تا زمانی که به خواست طالبان مبنی بر خروج کامل نیروهای خارجی توجه نشود، آتش بس نتیجه نخواهد داد و به نظر می‌رسد دیدگاه منتقدین درست باشد.

طی سالیان اخیر ما شاهد اعلام آتش‌بس‌های یک جانبه و دو جانبه از سوی طرفین درگیر با دولت قانونی افغانستان بوده‌ایم اما این بار این آتش بس بیشتر از همیشه مورد توجه قرار گرفت چرا؟
علت این امر استقبال بیش از دو هزار و 500تن از علمای افغانستان از آتش بس بود که مورد حمایت مردم هم قرار گرفت و موجی از امید ایجاد کرد. در واقع حمایت علمای دینی، استقبال گسترده مردم از این اقدام دولت و حمایت کشورهای همسایه و دولت‌های مهم منطقه و نهادهای بین المللی در سال‌های قبل کمتر سابقه داشت.

اگر قرار باشد در برهه‌هایی این تفکر ایجاد شود که می‌توان ترک مخاصمه کرد چرا دو طرف به یک راهکار مطلوب تری که اهداف دو سوی ماجرا را تامین کند تن در نمی‌دهند بالاخره دوست و دشمن در این ماجرا تقریباً شناخته شده اند؟
واقعیت این است که ریشه اصلی بحران و منازعه در افغانستان، مداخـــلات خارجی است. برخی از مقامات افغانستان این را قبول ندارند و حضور بیگانگان در کشور خود را موجب امنیت کشور می‌دانند اما اینگونه نیست و حضور آمریکا و برخی از نیروهای ناتو در افغانستان عامل اصلی مشکلات این کشور است. حمایت کشورهای خارجی از تروریسم و انتقال نیروهای شکست خورده داعش به افغانستان با کمک آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی صلح و امنیت در این کشور را با تهدید مواجه کرده است.

غنی می‌گوید: «حکومت طرف مقابل جنگ را تعریف کرده و اکنون مشخص شده که با چه کسی در جنگ است، حالا طرف صلح را نیز تعریف کرده و می‌داند که با چه کسانی صلح کند.» این بدان معنا است که دولت قانونی افغانستان به صورت تلویحی طالبان را به رسمیت شناحته یا هدف دیگری دنبال می‌شود؟
بسیاری از مردم و حتی بخشی از حکومت، طالبان را یک نیروی ملی می‌دانند و حساب این گروه را با تروریست‌هایی همچون داعش که افغانی نیستند و از خارج آمده‌اند را متفاوت می‌دانند و به همین دلیل علیرغم اقدامات خشن طالبان، حاضر به مذاکره با این گروه شده اند. در آتش بس اخیر نیز مشخص شد که دولت افغانستان، این گروه یعنی طالبان را طرف اصلی تامین امنیت و صلح در کشور می‌داند و به همین دلیل تقاضای آتش بس را به این گروه داده است.

همه از صلح می‌گویند اما صلح موقتی اخیر زیر شدیدترین انتقادات قرار داشت آیا اشرف غنی تن به خواسته ای غیر قابل قبول داده بود یا محتوای صلح به معنای پذیرش شروطی بوده که منتقدان غنی را عصبانی کرده بود. بسیاری از کشورها از طرح آتش بس دو جانبه حمایت کردند از جمله ناتو! این حمایت‌ها یک نوع دیپلماسی است یا اهداف بلندمدت تری را دنبال می‌کنند؟
این طبیعی است که همه کشورهای درگیر حتی آمریکا، ناتو، عربستان و پاکستان از آتش بس حمایت کنند چون می‌خواهند نشان دهند که طرفدار جنگ نیستند. اما واقعیت چیز دیگری است و افغانستان اسیر مداخلات خارجی است و تا زمانی که بیگانگان به خصوص آمریکا از این کشور خارج نشوند، ثبات و امنیت در افغانستان حاکم نخواهد شد.

بعد از این اعلام ابطال آتش بس شاهد نبردهای خونین تری نسبت به گذشته بودیم این شدت برخوردها نشانه چیست؟
متاسفانه این امر سابقه داشته و هر سال بعد از آتش بس تکرار می‌شود. ابطال آتش بس نشانگر ناامیدی طرفین از تحقق خواسته‌هایشان است. در واقع دولت و طالبان هر دو به هدف خود نرسیده و مجددا به جنگ پناه برده اند. طالبان اعتقاد دارد که دولت، پیش شرط این گروه برای صلح که خروج کامل نظامیان خارجی از افغانستان است را نادیده گرفته و دولت افغانستان هم به دلیل وابستگی به نیروهای خارجی امکان مقابله با آنها را ندارد. لذا نظر هیچ‌یک از طرفین تامین نشده و به جنگ روی آورده اند.

آینده طالبان در افغانستان با رویکردی که از دولت اشرف غنی سراغ دارید چگونه خواهد بود؟
با توجه به استراتژی دو طرف درگیر و وضعیت فعلی، تداوم آتش بس بعید است و جنگ همچنان ادامه خواهد داشت و من آینده روشنی را تصور نمی‌کنم. البته باید کشورهای همسایه افغانستان همانند ایران از تقویت صلح و امنیت و توسعه اقتصادی در افغانستان و هرگونه ابتکار عمل افغانی برای استقرار امنیت حمایت کنند. دولت افغانستان برای حفظ امنیت نیازمند حمایت جامعه بین‌المللی است تا بتواند صلح و امنیت را در افغانستان تقویت کند.ایران همواره در حمایت از تقویت صلح و امنیت و توسعه اقتصادی در کشور همسایه خود پیشقدم بوده و از هرگونه ابتکار عمل افغانی در این جهت حمایت کرده است. در این حال من معتقدم دولت افغانستان باید در مبارزه با داعش و حامیان خارجی تروریسم و افراط گرایی جدی باشد تا بتواند اعتماد ملی و حمایت گروه‌های قومی را جلب کند.