کوچه شلوغ انتخابات

امروز شکی نیست که 121 نفر از نمایندگان مجلس در باغ نیستند! تا پیش از این آمار دقیقی از وکلایی که در باغ نبودند در دست نداشتیم اما امروز می‌توانیم به طور دقیق اعلام کنیم که ۱۲۱ نفر از نمایندگان در هر کجایی که باشند، یقینا در باغ نیستند.
چرا در باغ نیستند؟!
زیرا طرح استانی شدن کار دیروز و امروز نبود که این بی‌خبران مجددا پرونده خاک خورده اش را از صندوق بیرون کشیده و تکانده و ما را از گرد آن به سرفه واداشتند.
در سال 1382 و چهار سال بعد در سال 1386 و طی سال 1394 این طرح به مجلس رفت و در صحن علنی مجلس رای آورد و به شورای نگهبان رفت و بد خیط شد و با شانه‌ها‌ی آویزان به مجلس برگشت. امروز طرحی که صورتش پر از سیلی شکست است مجددا توسط نمایندگانی که در باغ نیستند مطرح می‌شود.


موضوع انتخابات این روزها سوژه داغی است که از حیث حرارت برجام ننه مرده را پشت سر گذاشته و در محافل سیاسی یکه‌تازی می‌کند. در حرکتی بی‌سابقه سه گروه دولت و مجلس و شورای نگهبان توامان در پی اصلاح قوانین انتخابات هستند. چشم بد از این تلاش دور اما افسوس که هر کدام دیوید بکام وار تیغ را بی‌محابا از یک طرف صورت به آن طرف می‌کشد و هیچ بعید نیست در پایان این اصلاح صورت نامبرده مزرع پنبه شود!
مجلسی‌هایی که در باغ نیستند نمی‌دانند که شورای نگهبان به هزار و یک دلیل با این طرح مخالفت دارد و باز هم آن را در دستور کار خود قرار داده‌اند.
در دنیایی که برای انتخاب نماینده به سمت کوچک کردن مناطق می‌رود و اصل بر این است که درد منطقه برای کسی که وارد پارلمان می‌شود شناخته شده باشد و مردم به او دسترسی داشته باشند، ما مجلسی‌ها‌یی خارج از باغ داریم که بی‌توجه به این مهم در حال گسترش دادن حوزه‌ها‌ی انتخاباتی برای نمایندگان آینده هستند. نمایندگانی که مشخص نیست هزینه تبلیغ در سطح استان را از کجایشان تامین خواهند کرد؟! به طور مثال اگر غضنفر سابقا در میدان ده روی پالان چهرپایی ایستاده درباره معایب برجام سخنرانی می‌کرد و 100 درصد رای روستا را کسب کرده با ۵۰هزار رای به مجلس ورود می‌کرد و به خیل نمایندگانی که در باغ نیستند می‌پیوست، حال باید از شرق تا غرب استان و از شمال تا جنوب آن را پوستر بچسباند و به طور مثال با شخصیت شناخته شده‌ای رقابت کند. پرواضح است که مجلسی که نمایندگانش به این طریق انتخاب شود مجلس از ما بهتران و از ما بهتر پولداران و از ما بهتر زورداران خواهد بود.
نمایندگانی که در باغ نیستند به جای آنکه در فکر تقویت احزاب باشند و قوانین انتخابات را به سمت حزبی شدن هدایت کنند با این طرح عملا به سمت گزینش از مراکز استان
پیش می‌روند.
در این بین، دولت نیز طرح و لایحه خود را تنظیم می‌کند و این دو قوه مستقل از هم به چیدن مهره‌های بازی انتخابات مشغولند. دولت از شفافیت در هزینه‌های تبلیغاتی حرف می‌زند از پولهایی که این طرف ماجرا هزینه می‌شود تا صدای سازشان در آن طرف ماجرا شنیده شود. همچنین از شمارش الکترونیکی آرا و ترکیب هیئت نظارتی و هیئت اجرایی مردمی صحبت شده است و در این طرح دولتی هیچ خبری از استانی شدن نیست.
اینجا است که کسانی باید تا در باغ باشند و دستی بر کار داشته باشند و در چنین موقعیتی که تکاپویی صورت گرفته و بوی اصلاح به مشام می‌آید ارزش کار احزاب را یادآوری کنند و برای حزبی کردن جریان سیاسی کشور و البته انتخابات بکوشند.
وقتی ما حزب نداریم توقع از نمایندگان همین جمع خارج از باغ است و در تمام مراحل چه در تصویب برجام و fatf و چه در مراجعات مردمی برای تقاضای شغل از نمایندگان محترم و چه زنگ تغذیه در صحن علنی، شاهد شاهکار‌ها‌ی نمایندگانی خواهیم بود که عمرا اگر در باغ باشند.
درحالیکه احزاب و قوانین حزبی زحمت خشم مردمی و نقد مطبوعات و نظارت مسئولین و اقدامات دستگاه قضایی را کشیده و خود عضو خاطی حزب را تنبیه می‌کند. ضمن اینکه باید گفت رشد کردن در حزب نگاه سیاسی عمیقی ایجاد می‌کند و رجلی که در حزب قد کشیده باشد عمرا سر خود و آبروی حزب را در راه ترخیص ماشین رفقا در گمرک
به باد بدهند!
اگر چه نمایندگانی که در باغ نیستند این روزها برای استانی شدن انتخابات سخت تلاش می‌کنند اما شکی نیست که این طرح در صورت اجرا بن‌بست دیگری به کوچه پر پیچ و خم انتخابات می‌افزاید و نگارنده در این مسیر خیری برای مردم متصور نیست.
تَکرار می‌کنم. استانی شدن خیری برای مردم ندارد.