رونمایی از زاکانی پسامناظره

مصطفی تاجزاده همواره از معجزه گفت‌وگو سخن گفته است
و به نظر می‌رسد این معجزه پس از مناظره او با زاکانی
در این فعال سیاسی اصولگرا به صورتی ظهور و بروز داشته است



آفتاب یزد- گروه سیاسی: «من به معجزه گفت‌وگو در اشکال گوناگونش ایمان دارم و آن را گمشده جامعه می‌دانم و معتقدم هر قدر گفت‌و‌گو فراگیرتر بشود؛ خطاها کمتر و سرعت توسعه و پیشرفت امور بیشتر می‌شود. بر این ‌اساس از پیشنهاد آقای زاکانی استقبال می‌کنم و امیدوارم مناظره ما دور تازه‌ای از گفت‌وگوی نیروهای سیاسی را رقم بزند.»
«معجزه گفت‌وگو»! این عنوانی بود که مصطفی تاجزاده فعال سیاسی اصلاح‌طلب برای پذیرفتن مناظره علیرضا زاکانی نماینده اصولگرای سه دوره مجلس از آن استفاده کرد؛ مناظره‌ای که اولین مرحله آن یک هفته پیش برگزار شد و مشروح آن در شبکه‌های اجتماعی دست به دست گشت.
نخستین بار اما علیرضا زاکانی بود که درخواست این مناظره را مطرح کرد. او گفته بود از تاجزاده برای این مباحثه دعوت می‌کند، بعد از آن تعداد زیادی از کاربران در تلگرام، اینستاگرام و توییتر از تاجزاده سوال کردند که آیا برای مناظره آماده هست یا خیر و تاجزاده نیز آن را با جملاتی که در آغاز این نوشتار آمد آن را پذیرفت.
او البته جملات معنادار دیگری را نیز به نگارش درآورد و تاکید کرد: «من از ابتدا اعلام کرده‌ام که برای گفت‌وگو در درون نظام و بیرون نظام با موافقان و مخالفان آماده‌ام.» مناظره زاکانی و تاجزاده با عنوان حوادث هجدهم تیر 78 که نخستین مناظره این دو در این باره بود، علی رغم آنکه گفتمان‌های ضد و نقیض و در عین حال جنجالی پیرامون این موضوع دربر داشت اما با یک نکته مثبت همراه بود و آن اینکه زاکانی و تاجزاده از دو نگاه کاملا متفاوت و مخالف با یکدیگر توانستند دیالوگ برقرار کنند؛ دیالوگی که بزرگترین نتیجه اش این بود، برای ابراز عقیده قرار نیست همیشه یکی بر دیگری شمشیر بکشد. یا با زور و تهدید، ارعاب و خفقان صدای مخالف را سرکوب کند.

>تاثیر یک مناظره
عمده تاثیر دیگر این مناظره را این روزها شاید بتوان در کلام علیرضا زاکانی دید. زاکانی حالا بعد از آن مناظره سخنان متفاوتی را مطرح می‌کند که متفاوت با سال‌ها اظهارات اوست.
زاکانی در گفت‌وگوی اخیرش با اعتماد آنلاین، اگرچه خط و مشی اصولگرایی اش را ادامه داده اما نقدهایی بی سابقه را به سمت اصولگرایی هم روانه کرده است، به گونه‌ای که برخی به کنایه اینگونه درباره زاکانی نوشته‌اند. «زاکانی هم اصلاح‌طلب شده است!» چرا که در این گفت‌وگو علیرضا زاکانی جریان اصولگرا را اینگونه به نقد درآورده و اظهار داشته است: «به اصولگرایان هم معترض هستم و به دنبال این هستیم که آنجا هم اصلاحات انجام شود. موضوع این است که عده‌ای نان اصلاحات را می‌خورند اما خودشان دیکتاتور هستند. من می‌گویم دیکتاتوری نکنید، وگرنه اصلاحات که از اساس خوب است، اصلاحات جدی هم که باید انجام شود، ناظر به فقر، فساد و تبعیض است که مشکل مردم حل شود.» این لحن زاکانی سراسر متفاوت با لحن گفتارهای پیشین او در چند سال اخیر است البته زاکانی شخصیتی است که فراز و فرودهای زیادی در عرصه سیاست داشته است. برای آنکه با پیشینه او و تغییرات کلامش پیش از این مناظره آشنا شویم بد نیست تا به آنچه که از او در این سال‌ها دیده‌ایم گریزی بزنیم.

>زاکانی در این سال‌ها چه کرد؟
زاکانی همان چهره‌ای است که او را نه فقط به عنوان یک اصولگرا بلکه به عنوان یکی از لیدرهای دلواپسین مجلس هفتم، هشتم و به ویژه نهم می‌شناختند. او سرسخت ترین مخالف برجام و توافق هسته‌ای بود. کسی که برای مقابله با این جریان با کمک جبهه پایداری، گروهی را علیه دولت و توافق هسته‌ای تشکیل داد، او ریاست کمیسیونی را برعهده گرفت با عنوان کمیسیون ویژه بررسی برجام، نتایج و پیامدهای آن، کمیسیونی که در آن به کمک اععضای پایداری سعی می‌کرد تا همه کاری برای زمین زدن برجام و توافق هسته‌ای انجام دهد. زاکانی که آن روزها به گفتمان‌ها و دیالوگ‌های طرف مقابل وقعی نمی‌گذاشت، معتقد بود که باید صرفا بربرجام تاخت و از این رو تا آخرین لحظه تصویب برجام به مقابله با آن برخاست.
از سویی او را یکی از کسانی می‌دانستند که در طی سال‌های گذشته همواره زبان تند و تیز و ستیزه جویانه‌ای را چه نسبت به اروپا و غرب داشته چه نسبت به رقیب سیاسی خود یعنی اصلاح‌طلبان. از آن‌هایی که کمتر بتوان با آن‌ها سخن گفت و تعامل کرد.
او کسی است که برای به راه‌انداختن جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی، به آب و آتش زد و آنچنان در این سال‌ها از دوم خرداد به بدی یاد می‌کرد که گویی انتخاب مردم در آن سال و رایشان به اصلاحات تبدیل به لکه ننگینی در تاریخ انقلاب اسلامی شده است. زاکانی از آن دوران و سیطره اصلاحات بر دولت به عنوان تلخ‌ترین خاطرات دوران زندگی اش یاد می‌کرد که هنوز بعد از گذشت سال‌ها نمی‌توان آن را از ذهن پاک کرد.
زاکانی همان کسی است که یک بار در همایش تجدید میثاق با ولایت در قم گفت: «اصلاح‌طلبان سلطه پذیر بوده و به راحتی می‌گویند باید انقلابی‌گری را کنار گذاشت و خود را با نظم جهانی هماهنگ کرد، اینها نمی‌توانند پا به پای انقلاب حرکت کنند. حرف‌های امروز آنها با انقلاب و امام منافات دارد.»

>سورپرایزهای زاکانی در لحظات حساس
البته ناگفته نماند او در کنار همه این تندروی‌ها بعضا باعث سورپرایز هم می‌شد! سورپرایزهایی که البته تنها در مواقع و شرایط حساس رخ می‌دادند. درست مثل زمانی که تلاش داشت مشکلات دانشجویان بازداشت شده دانشگاه تهران در سال 88 را روی حساب دوستی که با مقامات قضایی وقت آن موقع داشت حل کند یا سعی کرد یکی از مسببین جنایت کهریزک را به دام قانون بیندازد هرچند که در این زمینه چندان توفیقی نداشت.
زاکانی شاید این بار هم شرایط کشور را حساس دید تا درخواست مناظره با تاجزاده را مطرح می‌کند. اما ماحصل نخستین مناظره او با تاجزاده، اکنون در لحن زاکانی به خوبی نمایان است. هرچند که زاکانی در مناظره اش با تاجزاده تلاش کرده بود ضمن برقراری دیالوگ با وی، بر صحت و سقم نظراتش پیرامون 18 تیر 78 پافشاری کند، اما امروز در نقد صریح او از جریان اصولگرا و تعریف و تمجید تلویحی از روند اصلاحات می‌توان ردپای تاثیرگذاری گفتارهای تاجزاده را دید و این،یعنی موفقیت همان تعامل. همان معجزه گفت‌وگویی که تاجزاده از آن نام برده بود.

>چند اتفاق میمون دیگر
اوضاع کنونی نیاز به این مناظره‌ها را بیشتر و بیشتر می‌کند. شاید در پرتو همان گفت‌وگوی ملی که بارها از آن سخن گفته شد اما متاسفانه عمل نشد تا اکنون کار به اینجا رسیده است.
مناظره زاکانی و تاجزاده می‌تواند الگویی برای چند اتفاق میمون دیگر هم باشد.مثلا اینکه سایر چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرا نیز در صدد برای برقرار کردن چنین دیالوگ‌هایی بی‌پرده باشند.
از سویی دیگر در چنین برهه‌ای نقش صداو سیما و رسانه ملی نیز می‌تواند پررنگ تر شود. مناظره‌ای از جنس تاجزاده و زاکانی اگرچه در شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام فراگیر شد و با اقبال مخاطبان و البته رسانه‌های کاغذی و خبرگزاری‌ها روبه رو. اما تلویزیون هم به شرط اجرای برنامه‌های مناظره‌ای آزاد و واقعی می‌تواند این مسیر را ادامه دهد. البته نه مناظره‌هایی مانند مناظره‌هایی که تاکنون برگزار کرده و در آن مجریان به عنوان یار کمکی طرف اصولگرای مناظره نقش بازی می‌کنند یا مناظره‌هایی که شبیه به میزگردی برای زدن یک جریان یا یک تفکر خاص شده‌اند. تلویزیون به جای پخش مستندهای یک‌طرفه، می‌تواند مناظره‌هایی دوسویه و دیالوگ گونه به صورت زنده و با دعوت از چهره‌هایی با وزن یکسان اما از جبهه‌ها و گروه‌های متفاوت رودرروی یکدیگر برگزار کند و خود نیز قضاوت را به مردم بسپارد و تلاش کند با استفاده از یک مجری بی طرف با یک مناظره قانونی و عادلانه برای حرکت به سمت و سوی تعامل گام بردارد. چه بسا این گفت و گوها برای کشف حقایق بسیار بتوانند موثر باشند.
بی‌تردید این روش بهتر از تکرار اتفاقات تلخ حذف و نابودی گروه‌های مختلف سیاسی است باید برای اعلام آمادگی گفت‌وگو با شخصیت‌های خارج از نظام نیز باب گفت‌وگو یا تعامل را باز یا حداقل امتحان کرد. همانگونه که تاجزاده اظهار داشته است: «برای گفت‌وگو در درون و بیرون نظام با موافقان و مخالفان آماده‌ام، چراکه ما هیچ راهی جز گفت‌وگو‌کردن نداریم. کما اینکه قبلا هم با آقای مخملباف به صورت مکتوب مناظره کردیم.»
این روزها باید در پی معجزه گفت‌وگویی بود که تاجزاده از آن سخن می‌گوید. گفت‌وگو با هر کسی با هر دیدگاهی. چه اصولگرا و اصلاح‌طلب با یکدیگر چه گفت‌وگوهایی بسیار فراتر از این کلیشه‌های راست و چپ و دوگانه. گفت‌وگوها و تعاملاتی در چارچوب یک ایرانی با یک ایرانی با هر اعتقاد و‌اندیشه و نگاهی. لااقل می‌توان برای گسترده کردن این تعاملات گسترده تر از نگاه چپ و راست سعی کرد. امروز برای جلوگیری از التهابات داخلی اسم رمز تاجزاده «معجزه گفت‌وگو» باید در میان همه گروه‌های سیاسی ایران آزمون شده و چه بسا به عمل تبدیل شود.