روزنامه آفتاب یزد
1397/12/11
مرگ زودهنگام و نابهنگام مشاهیر کشور؛ چرا؟
آفتاب یزد- گروه شبکه: جامعه هنر و سینمای ایران با خبر درگذشت خشایار الوند نویسنده و فیلمنامهنویس در سن 51 سالگی شوکه شده است. خشایار الوند اما تنها یکی از افرادی است که این روزها از گوشه وکنار خبر سکته قلبی یا مغزی آنها را میشنویم. تا پیش از این هر وقت حرف از سکته پیش میآمد به فکر افراد مسن و سالخورده میافتادیم اما چه شده است که سن سکته این قدر پایین آمده است؟سالانه حدود 375 هزار مرگ در کشور گزارش شده که 150 هزار مورد آن زیر 70 سال و 95 هزار مرگ زیر 50 سال اتفاق میافتد. حدود 35هزار نفر به خاطر سکتههای مغزی و قلبی و حدود 15 هزار نفر بهخاطر سوانح و حوادث و 10 هزار نفر نیز در اثر ابتلا به سرطان جان خود را
از دست میدهند.
از سویی مرکز تحقیقات وزارت کشاورزی در گزارشی اظهار کرده که میزان مصرف کالری ایرانیها نزدیک به 3 هزار و 600 بوده اما در دنیا این میزان حدود 2 هزار و 800 است و به عبارتی مردم ما 800 کیلو کالری بیش از حد نیاز مواد غذایی مصرف میکنند. به طور متوسط 30 درصد غذای مصرفی مردم بیش از نیاز بدن بوده و مردم باید با افزایش تحرک بدنی و در جهت کاهش کالری مصرفی تلاش کنند.
از طرفی نیز بیشتر مردم ما برای دریافت انرژی روزانه بیشتر از برنج و منابع غذایی مانند شیرینیها استفاده میکنند به همین دلیل اغلب مستعد ابتلا به انواع بیماریها هستند.
بر اساس تحقیقات انجام شده در ۹۰ درصد موارد، عوامل فشار خون، چربی خون، قند خون، استعمال سیگار، افزایش وزن، ورزش نکردن، تغذیه نامناسب، استرس، بیماریهای قلبی علت اصلی بروز سکته مغزی در بین افراد بوده است.
این آمارها زمانی خود را نشان میدهند و بازتابهای گسترده ای پیدا میکنند که افراد شهیر و جوان مثل هنرمندان و ورزشکاران را زمینگیر میکند.
هادی نوروزی، عسل بدیعی، مهرداد اولادی، مرتضی پاشایی، خشایار الوند، عارف لرستانی، ناصر عبدالهی و... از جمله هنرمندان و ورزشکارانی هستند که در سالهای اخیر جامعه ایران را با مرگ زود هنگام خود در ناراحتی و بهت فرو بردهاند.
بعد از مرگ هر کدام از این افراد شهیر، این سوال در جامعه شکل میگیرد که چه چیزی باعث میشود که سلبریتیها که برخی از آنها نیز ورزشکارند، اینچنین در سنین کم در آغوش مرگ آرام گیرند و البته گاهی هم به علت شهرت این افراد، حواشی و اظهارنظرهای خاصی راجع به مرگ آنها ارائه میشود که به واسطه رشد فضای مجازی گاها به آنها دامن زده میشود.
قهوه تلخ مرگ؛ خشایار الوند
روز نهم اسفند ۹۷،صفحات سینماگران در شبکههای اجتماعی و رسانهها در بهت و ناباوری خبر از مرگ ناگهانی خشایار الوند میدادند. ایست قلبی و مرگ در سن ۵۱ سالگی پارادوکسی است که این حقیقت تلخ را درباره کسی که عمری خنده به لبهای مخاطبانش نشانده، عیان میسازد؛ همین موضوع درگذشت خشایار الوند را دردناکتر میکند.
خشایار الوند در سال ۱۳۴۶ در تهران به دنیا آمد و سال ۱۳۶۳ در جایگاه دستیار کارگردان و برنامهریز وارد سینما شد. در سال ۱۳۸۰ با نگارش فیلمنامههای "مزاحم" و "برگ برنده"، هر دو به کارگردانی سیروس الوند به کار خود ادامه داد. اما او عمده شهرتش را با نگارش فیلمنامه سریالها و مجموعههای طنز موفق، کسب کرد.
مجموعهای بزرگ شامل بسیاری از برنامههای طنز پرطرفدار شامل: «نقطه چین»، «شبهای برره»، «باغ مظفر»، «مرد هزار چهره»، «مرد دو هزار چهره»، «قهوه تلخ»، «ویلای من»، «شوخی کردم» و «در حاشیه» همه به کارگردانی مهران مدیری، که در نهایت مهران مدیری در مراسم بهترین مجموعههای تلویزیونی تندیس خود را به خشایار الوند و امیرمهدی ژوله تقدیم کرد. «پایتخت 1»، «پایتخت ۳»، «پایتخت 4»، «پایتخت ۵» و «علیالبدل» به کارگردانی سیروس مقدم، «کمربندها را ببندیم» به کارگردانی مهدی مظلومی، «مسافران» به کارگردانی رامبد جوان و دهها مجموعه دیگر از جمله فیلمنامههای ماندگار خشایار الوند هستند.
از همه آنچه درباره خشایار الوند گفته میشود، میتوان به چند نکته مهم اشاره کرد: خشایار الوند فیلمنامه نویسی بود که ساختار فیلمنامه را به درستی میشناخت. او به طور کامل در جریان آنچه در اطرافش میگذشت بود؛ از امور سیاسی و اجتماعی، تا اقتصادی و حتی ورزش. خشایار الوند به اهمیت عنصر سرعت در انجام کارها به ویژه آثار تلویزیونی واقف بود.
پیمان قاسمخانی یکی از نویسندگان برجسته طنز سینما و تلویزیون ایران، که سابقه همکاری با الوند را در «شبهای برره» و «مسافران» داشته به رسانهها گفت: خشایار بسیار با استعدادتر از چیزی بود که دیده شد. به گفته قاسمخانی آنچه از توانایی و موفقیت آقای الوند تا به حال دیده شده تمام قابلیت و توانایی او در این عرصه نبوده است.
آنچه خشایار الوند و همکارانش برای سریال «شبهای برره» به کارگردانی مهران مدیری نوشتند انگار بعد از ۱۳ سال هنوز هم در متن جامعه تهنشین شده که گهگاه از آن یاد میشود. از ساختار و قصههای طنز آن گرفته تا گویش و طنز کلامیساخته و پرداخته نویسندگان آن سریال.
سریال پربیننده «پایتخت» که هر سال در تعطیلات نوروز پخش میشود و امسال هم قرار بود به جای سریال در قالب یک فیلم سینمایی تلویزیونی ۹۰ دقیقهای تولید شود، در مرحله آماده سازی بود که نویسنده شاخص خود را به طور ناگهانی از دست داد.
مرگ ناگهانی و شوکه کننده خشایار الوند در شبکههای اجتماعی با بازتاب بسیار زیادی همراه بود و واکنش بسیاری از هنرمندان و سلبریتیها را به همراه داشت و هشتگ اسم او در چند روز اخیر از هشتگهای داغ فضای مجازی بود. مردم با مرگ ناگهانی و غمانگیز خالق آثاری مواجه شده بودند که سالها برایشان مایه خنده و سرگرمیبود.
خاموشی «بلدالدوله» طنز ایران؛ عارف لرستانی
عارف لرستانی پیش از مرگش با قرار دادن تصویری از پدربزرگش در اینستاگرام خود نوشت که مایل است در روستای پدری خود، سیمینه در نزدیکی سرآب نیلوفر کرمانشاه و در کنار پدربزرگش دفن شود. او نوشته بود: دلم میخواهد وقتی مردم کنار او در روستای سیمینه دفن شوم، احساس میکنم کنارش آرام خواهم بود. خیال مردن ندارم، اما مرگ خبر نمیکند.
همانطور که خودش گفته مرگ خبر نمیکند و او هرگز فکر نمیکرد که به این زودیها در روستای پدر خود آرام گیرد.
۲۶ فروردین سال گذشته عارف لرستانی بازیگر نام آشنای دنیای طنز کشور در ۴۶ سالگی به علت ایست قلبی به آغوش مرگ شتافت. مرگ او نیز مانند همه افراد شهیر دیگر، جامعه هنری کشور را در غم فرو برد.
او که فعالیت هنری خود را با مجموعهٔ «جنگ ۷۷» به کارگردانی مهران مدیری شروع کرده بود، به سرعت توانست پیشرفت کند و نقشهای مختلفی را درسریال، فیلم و مجموعههای تلویزیونی ایفا کند. نقش بلدالدوله او در سریال قهوه تلخ از ماندگار ترین نقشهای او است که بعد از گذشت چند سال هنوز تکه کلامهایش در میان مردم رواج داد.
« جنگ ۷۷»، «کوچه اقاقیا»، «در حاشیه»، «شوخی کردم»، «ویلای من»، «قهوه تلخ»و «مرد دوهزارچهره» تعدادی از سریالهایی است که عارف لرستانی در آنها به اجرای نقش پرداخته و
«ته خط»، «شام عروسی»،«انتخاب»، «معادله» و«مانی و ندا» نیز از جمله فیلمهایی است که او در آنها نقش داشته.
افول ستاره جدیدسینما؛ عسل بدیعی
یکی دیگر از هنرمندانی که مرگ او واکنشهای زیادی به همراه داشت، عسل بدیعی بازیگر سینما و تلویزیون بود. او که دانشآموخته علوم تغذیه از دانشگاه آزاد اسلامیبود برای نخستین بار در فیلم خود با نام «بودن یا نبودن» در نقش دختری ایفای نقش کرد که با کمک قلبی که از یک پسر جوان دچار مرگ مغزی به او پیوند زده میشود، از مرگ نجات مییابد.
حضور موفقش در این فیلم به حدی تاثیرگذار بود که اهالی سینما معتقد بودند که یک ستاره جدید در سینما ظهور کرده بنابراین برای ایفای نقشی در فیلم «دستهای آلوده» به کارگردانی سیروس الوند در کنار ستارههای مشهور سینمای ایران یعنی هدیه تهرانی، امین حیایی و ابوالفضل پورعرب، دعوت شد.
او بعدتر با فریبرز عربنیا ازدواج کرد اما ازدواج آنها سرانجامینداشت و در نهایت از یکدیگر جدا شدند.
عسل بدیعی در یکی از آخرین کارهای خود در تلهفیلمیبا نام به «سلامت بانو» نقش زنی که دچار بیماری غیرقابل درمانی شده و تنها سه هفته بیشتر از عمرش باقی نمانده به بازی پرداخت. از دیگر آثاری که او در آنها بازی کرده میتوان به «شیرین»، عباس کیارستمی؛ «همخانه» مهرداد فرید؛ «سربلند» سعید تهرانی؛ «شمعی در باد»پوران درخشنده اشاره کرد. او نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن در فیلم دستهای آلوده در هجدهمین دوره جشنواره فیلم فجر نیز بود.
عسل بدیعی در ۱۱ فروردین ۱۳۹۲ به طور ناگهانی به حالت کما رفت و پس از انتقال به بیمارستان، یک روز بعد دچار مرگ مغزی شد. نکته قابل توجه در مورد مرگ او این بود که همه اجزاء قابل اهدا بدن او پس از مرگش به بیماران نیازمند اهدا شد.
پدیده موسیقی پاپ؛ مرتضی پاشایی
در سال 89 ناگهان نام ترانه ای از یک خواننده گم نام که در اینترنت قرارداده شده بود مثل بمب در میان جوانها ترکید و آن روزها همه از آن سخن میگفتند و زیر لب آن را زمزمه میکردند؛ نام خواننده آن قطعه مرتضی پاشایی بود. او متولد 1363 بود و فعالیت هنری خود را از 14سالگی با گیتار زدن شروع کرد.
او که دانشجوی رشتهٔ گرافیک بود، در آذرماه 92 توسط پزشکان متوجه شد که مبتلا به سرطان معده شده و همین امر باعث شد که او در آبان ۱۳۹۳ و در سن ۳۰سالگی با دنای موسقی خداحافظی و نقاب در رخ خاک بکشد.
مرتضی پاشایی با قطعه «یکی هست» به شهرت رسید اما آلبوم «اسمش عشقه» که تا پیش از درگذشتش بهصورت رسمیمنتشر نشده بود، در تابستان ۹۴ منتشر شد.
او همچنین ترانه «نگران منی» را بهعنوان تیتراژ برنامهٔ تلویزیونیِ ماه عسل سال ۹۳ اجرا و ترانه «مثل شیشه» و «تو راست میگی» را برای فیلم «مثل شیشه» خوانده بود.
مرگ پاشایی و حضور گسترده مردم در مراسم تشییع او به تحلیل بسیاری از جامعهشناسان یک پدیده بود که به اسم پدیده پاشایی شناخته میشود.
24 ابدی؛هادی نوروزی
مهرماه سال 94 به ناگاه خبر مرگ کاپیتان پرسپولیس، جامعه و خانواده ورزش کشور را در اندوه بزرگی فرو برد.
فوتهادی نوروزی ضمن اندوه بسیاری که در میان طرفداران پرسپولیس به همراه داشت، طرفداران دیگر تیمهای کشور و همچنین دیگر رشتههای ورزشی را اندوهگین کرد و بازتاب گسترده ای در شبکههای اجتماعی و رسانهها به همراه داشت. او که متولد 1364 در شهر بابل بود به واسطه اقبالی که به ورزش کشتی در شمال کشور داشت، نخست به این ورزش روی آورد اما بعد از مدتی به فوتبال علاقه مند شد و به طور حرفه ای آن را دنبال کرد. او هفت سال در باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران بازی کرد و در سال آخر حضور در این تیم، توانست کاپیتان اصلی پرسپولیس شود اما نتوانست تعداد گلهای خود را برای پرسپولیس به عدد 24 که شماره پیراهنش بود برساند. او همچنین سابقه بازی در تیم ملی فوتبال ایران و باشگاههای پرسپولیس قائمشهر، پاسارگاد، فجر سپاه تهران، داماش ایرانیان و نفت تهران را داشت. هادی نوروزی که دو فرزند داشت در سحرگاه نهم مهرماه ۱۳۹۴ بر اثر ایست قلبی و مرگ ناگهانی درگذشت و حتی انتقال او به بیمارستان آتیه تهران هم نتیجهای
در پی نداشت.او در کارنامه خود یک نایب قهرمانی در لیگ برتر و قهرمانی دو دوره جام حذفی ایران را دارد.
سایر اخبار این روزنامه
پولتیک پوتین!
خبر آخر
خودروی گران بومی بی کیفیت
اختلاف ایران و روسیه، آرزوی نتانیاهو
آغاز حمله به ظریف
کادیلاک یا سمند؛ کدام را انتخاب میکنید؟
گوشتهای وارداتی تا محل فروشگاههای توزیع اسکورت میشود
چادرملو دولتی است یا خصوصی؟!
همه در برابر قانون برابرند
کارگروه مشترک روسیه و رژیم صهیونیستی تشکیل میشود
نباید بگوییم چون مردم مقاومت میکنند پس کاری نکنیم
نماینده مجلس: گشت ارشاد به تذکر اکتفا کند
مرگ زودهنگام و نابهنگام مشاهیر کشور؛ چرا؟
سایه برجام بر سر مذاکرات ترامپ و کیم ؟
کارخانههای لبنی باز هم خواستار افزایش قیمت شدند!
حمله بیسابقه به ظریف روی آنتن زنده صداوسیما