سید علیرضا کریمی، سردبیر

روابط تهران – بغداد به نظر این روزها علیرغم فشار کاخ سفید گرم است لیکن خالی از ابهام نیست.دیروز عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق به ایران آمد و مورد استقبال واقع شد.قبل از سال جدید نیز رئیس جمهور حسن روحانی به عراق رفت که ماحصل آن انعقاد قرارد‌ها‌ی تجاری مهمی بود. روابط اقتصادی ایران - عراق در حال حاضر حدود 12 میلیارد دلار است که طرف تهرانی چشم انداز 20 میلیارد دلاری برای آن ظرف 2 سال آینده را در نظر گرفته است.موافقتنامه‌ها‌ی تجاری برای تسهیل در توسعه روابط اقتصادی تهران- بغداد نظیر همکاری‌ها‌ی بیشتر بانکی، تسهیل صادرات خدمات فنی مهندسی به عراق و برنامه ریزی برای ایجاد چند شهرک صنعتی درعراق بخشی از همکاری‌ها‌ قرار است باشد. به هرحال ناظرانی برخی نقدها را به دولت روحانی در همین باب داشتند.فی المثل گفته می شد دولت فوق بیش از اندازه چشم به غرب دارد و ازهمسایگان و منطقه غافل شده و یا ظرفیت شرق نیز قابل کتمان نیست. می شود سیاست خارجی را به گونه ای بالانس کرد که در این میان شرقی ها گم نشوند.
به نظر می رسد حرف منتقدان به کرسی نشسته است.دولت تدبیرو امید این روزها ناچار شده تقریبا از غرب دست بکشد و چشم به ظرفیت هایی داشته باشد که در برخی کشورهای همسایه و بلوک شرق وجود دارد.اما پرسش اینجاست اگر فرض بگیریم که نگاه به غرب شکست خورده آیا نگاه به شرق و منطقه ضامن موفقیت ما در عصر تحریم هاست؟
برای پاسخ به این سوال می توان به یک رویداد که اخیرا صورت گرفته رجوع کرد.درست یک روز قبل از حضور نخست وزیر عراق در تهران، خبرگزاری فارس خبر داد که تفاهمنامه اولیه ای میان بغداد و ریاض به امضا رسیده که توسط آن عربستان جایگزین ایران برای تامین برق عراق خواهد شد.در نظر داشته باشید در حال حاضر عراق بزرگترین وارد کننده برق از ایران است. قرارداد رسمی صادرات برق میان تهران و بغداد در سال ۱۳۸۴ به امضا رسید که هر سال تمدید شده است. براساس آخرین توافق میان دو طرف، ایران سالانه ۱۲۰ مگاوات برق از طریق سه خط انتقالی در بصره، دیاله و عماره به عراق صادر می کند.
البته هیئت سعودی در سفر به بغداد پر تعداد بوده و به جز امضای تفاهمنامه فوق یک هدیه نیز به مقامات عراقی پیشکش کرده اند.سعودی ها اعلام کرده اند یک میلیارد دلار نیز به بغداد برای ساخت یک شهرک ورزشی کمک خواهند کرد.


اظهرمن الشمس است که بغداد برای تداوم رابطه با تهران زیر فشار آمریکاست.ترامپ و تیم تندرو اش عزم شان را جزم کرده اند که ایران را منزوی کنند .فلذا هرچقدر جایگاه تهران در عراق متزلزل شود این موضوع به پروژه ضد ایرانی رئیس جمهور آمریکا کمک می کند.
اما از سوی دیگر نباید این نکته را هم دور از ذهن نگه داشت که عراقی ها و سایر کشورهایی که کماکان با ایران همکاری حتی در اشل محدود دارند به خوبی با کارت ما بازی می کنند.یعنی شاید روزی روس ها در این زمینه شهره بودند اما اکنون روسیه شریک و همتاهای زیادی پیدا کرده است.به واقع همانطور که روسای کاخ کرملین درپی رابطه با تهران از غرب و علی الخصوص آمریکا امتیاز می گیرند برخی از کشورهای دیگر منطقه وشرق نیز همین گونه اقدام می نمایند.به نظر می رسد عراق نیز از این قاعده مستثنی نیست.سفر نخست وزیر به تهران درست یک روز پس امضای تفاهمنامه با سعودی ها چه معنایی دارد؟
هرچند در عرف بین الملل و سیاست خارجی بغداد عمل ناصوابی انجام نداده ؛این کشور به دنبال منافع خود است .کما اینکه عبدالمهدی بارها تاکید کرده هم روابط با ایران مهم است هم روابط با اروپا و آمریکا.هر چند باید یک کشور دیگر هم به جمله نخست وزیر اضافه گردد که آن عربستان سعودی است!
عربستان و آمریکا نمی خواهند عراق در آغوش ایران باشد و تهران نیز پایگاه سنتی، فرهنگی و مذهبی در این کشور دارد که به راحتی گسستنی نیست.پس برای کات کردن این رابطه، ریاض و کاخ سفید به بغداد امتیازهای جذاب و چرب می دهند و عراق هم «نه» نمی گوید.در عین حال تهران نیز نمی خواهد عراق را از دست بدهد و سعی می کند برای تحکیم پیوند هایی که ذکر شد برخی امتیازها البته به وسع خود در اختیار این کشور قرار دهد .مقامات عراقی به این لطف مقامات ایران هم « نه» نمی گویند چرا که بناست منافع مردم شان تامین شود.آنچه ذکر شد همان سیاست به معنای مصطلح آن است ؛امتیاز بگیر و امتیاز بده و در نهایت منافع خود را محقق کن .فلذا این هنر بغداد است.در همین نمونه که ذکر آن رفت بغداد همزمان هم دل تهران را به دست آورده هم امتیاز از ریاض گرفته و هم در راستای ضرب الاجل کاخ سفید مبنی بر کنترل/محدودیت واردات انرژی از ایران عمل می کند.درست مثل سایر کشورهای طرف ایران.از روسیه بگیرید تا چین و اروپایی هایی که برخی معتقدند مستقل نیستند و ما را مضحکه خودشان کردند.
شاید لازم است کمی «ما» از «آن ها» یاد بگیریم.