خروجی جوانگرایی ارائه راه حل‌های جدید است

آفتاب یزد-سیدعلیرضا کریمی-امیررضا پرحلم: وزارت کار از زمان روی کار آمدن شریعتمداری و تحقق وعده‌های او مبنی بر جوانگرایی مدیریتی دچار تحولات مثبت و نیکویی شده است. انتصاب مدیران جوان در بخش‌های مختلف این وزارتخانه نوید تحولی جدید در روی کار آمدن جوانانی است که برای اداره کشور ایده‌های نو و راهکارهای ظریف و قابل قبولی دارند.
کبیری خود از مدیران جوانی است که با آمدنش به وزارت رفاه، تعداد زیادی از جوانان را در مشاغل مدیریتی مشغول به کار کرده است.
البته وی می‌گوید که روال انتصاب جوانان در لایه‌های مدیریتی وزارت کار روندی مبتنی بر گزینش‌های نسنجیده نیست بلکه گزینش مدیران جوان براساس شایسته سالاری، توانایی و همچنین رزومه قوی صورت می‌گیرد.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که فلسفه وجودی‌اش خدمت به جامعه برای توسعه زمینه‌های اشتغال، رفاه و بهبود شرایط کسب و کار است، مدت زیادی است که از حاشیه‌ها فاصله گرفته و مدیران جوان در این وزارتخانه و بخش‌های تابعه آن روند رو به رشدی را تجربه می‌کنند.


روی کار آمدن مدیران جوان در وزارتخانه تحت امر شریعتمداری خیلی‌ها را خوش نیامد و از همان ابتدا مقاومت‌های پیدا و پنهان برای مقابله با روند رو به رشد انتصاب‌های مدیریتی آغاز شد. با وجود این مصائب، شریعتمداری و مدیران جوان او بی‌اعتناء به حاشیه‌سازی‌ها به کار خود ادامه دادند و حتی قرار است به زودی سامانه‌ای طراحی و رونمایی شود که جوانان توانمند بتوانند سوابق و رزومه‌های خود را در آن بارگذاری کرده و پس از آزمون و گزینش بر حسب توانمندی در بخش‌های مدیریتی سازمانها و شرکت‌های تابعه وزارت کار به عنوان مدیران چالاک وارد عرصه فعالیت شوند.
انتصاب کبیری به عنوان معاون امور تعاون وزارت رفاه از سوی شریعتمداری نشان داد که وزارتخانه مذکور در چارچوب قانون به انتصاب مدیران جوان روح و جان تازه‌ای بخشیده است. پیشقدم شدن این وزارتخانه در انتصاب جوان‌ها فتح بابی بود که سایر نهادها و دستگاه‌ها هم دست به کار شوند و با میدان دادن به جوانان برای ورود به عرصه‌های مدیریتی از ایده‌های خلاقانه آنها برای اداره کشور بهره بگیرند.
8 آذر ماه سال گذشته بود که شریعتمداری تغییرات مدیریتی با محوریت جوانگرایی را در وزارت رفاه و تعاون کلید زد. محمد کبیری، جوان ۳۰ ساله و تحصیلکرده رشته اقتصاد شبانه با حکم وزیر کار به عنوان معاون تعاون این وزارتخانه آغاز به کار کرد. کبیری جوان‌ترین معاون وزیر دولت دوازدهم بود که تا آن زمان به سمت مدیریتی دست یافته بود.
شریعتمداری به انتصاب کبیری بسنده نکرد و همزمان چند جوان دیگر را هم به سمت‌های مدیریتی در وزارتخانه منصوب کرد. همان زمان پروانه رضایی، فعال اجتماعی جوان نیز به عنوان مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان تهران، میرهادی قره سید رومیانی به عنوان معاون پارلمانی و داوود کرمی نیز به عنوان مشاور وزیر و سرپرست حوزه وزارتی مشغول به کار شد.
از بستر این تغییرات جدید، سایر انتصاب‌ها در شرکت‌های تابعه و سازمانهای زیر نظر وزارت کار با محوریت جوانان آغاز شد که سرآغازی برای جوانگرایی‌های بیشتر بود.
در یک غروب نسبتا گرم تابستانی در گپ و گفتی مفصل با محمد کبیری در خصوص چند و چون این انتصاب‌ها و کارنامه فعالیت وی در بخش تعاون داشتیم که وی با همان روحیه جوانانه و گاهی با ادبیات مرسوم دهه شصتی‌ها پاسخ سوالات ما را داد که متن گفت‌‌و‌گو با وی در ادامه می‌آید.
آقای کبیری چه شد که شما در مجموعه خودتان به سمت جوانگرایی رفتید؟
زمانی که آقای شریعتمداری به عنوان وزیر، تعاون، کار و رفاه اجتماعی می‌خواستند رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی بگیرند چند تا شعارمحوری داشتند که «جوانگرایی» و «شفافیت» مهمترین آنها بود.در بحث جوانگرایی یک واقعیتی وجود دارد و آن اینکه الان شرایط کشور به گونه‌ای است که به خلاقیت، انرژی و انگیزه جوانان البته در کنار تجربه برای اداره کشور به شدت نیاز است. در بسیاری از معاونت‌ها ما متوجه شدیم که با حضور جوانترها اتفاقات خیلی خوبی رخ داده و کارهای نوگرایانه و خلاقانه‌ای بروز کرده و برای برخی مشکلات از سوی همین مدیران جوان راه‌حل‌هایی پیدا شده که در شرایط عرفی ظهور و بروزی نداشت. خروجی این جوانگرایی در عملکردها به خوبی قابل مشاهده است. در بهزیستی با ورود آقای قبادی دانا اتفاقات خوبی رخ داده و هم در شستا با ایجاد تغییرات جدید درآمد آن نسبت به مدت مشابه قبل 3برابر شده در حوزه خود ما هم گرچه دیگران باید قضاوت کنند ولی سعی کردیم کارهای نو وجدیدی را در کنار کارهای خوب گذشته انجام دهیم به خصوص که در بخش ما به نوآوری‌ها بر اساس نیاز روز بیشتر نیاز است.
ارتباطی میان این جوانگرایی و مزیت‌هایی همچون شفافیت می‌بینید؟
من شخصا معتقدم جوانگرایی منجر به توسعه شفافیت هم می‌شود چون جوان تر‌ها انگیزه بیشتری برای توسعه شفافیت دارند و پاکدستی و شفافیت را اسلوب کار خود قرار می‌دهند. خروجی این جوانگرایی همان توسعه شفافیت و راه‌حل‌های جدید برای حل مشکلات است که این امر بهره‌وری را بیشتر می‌کند و می‌تواند گفت با این جوانگرایی تجربه کارهایی که سرنوشت خوبی ندارد دیده نمی‌شود.
مدیران میانسال نسل اولی فاقد چنین چابکی بودند درسته؟
البته حالا یک مزاحی هم با این مدیران داشته باشیم، رزومه مدیران نسل اولی را که می‌بینی اوج کارنامه کاری آنها هم در زمانی بوده که قدری جوانتر بوده‌اند البته الان هم نمی‌گوییم عملکرد آنها خوب نیست، خوب است.
ما اخیرا خبرهایی داشتیم مبنی بر اینکه گویا فشارهایی به موضوع جوانگرایی و انتصاب مدیران جوان وارد شده که به اصطلاح انگار ترمز این جوانگرایی کشیده شده، ماجرا از چه قرار است؟
ابتدا گفته شد که از طرف دولت نسبت به انتصاب برخی جوانها در وزارت تعاون ایراد گرفته شده و دستوراتی در این باره داده شده است. البته در دولت اول آقای روحانی واقعیت جوانگرایی مدیریتی اولویت اول دولت نبود ولی برداشت شخصی من این است که در دولت دوم آقای روحانی، این جوانگرایی جزو اولویت‌های دولت ایشان بود و در این خصوص دستوراتی دادند که قانون منع بکارگیری بازنشستگان هم به کمک آمد و توجه ویژه آقای روحانی در خصوص جوانگرایی را موجب شد. البته اولویت جوانگرایی در وزارت تعاون با جوانان داخل بخش تعاون است.
غیر از وزارت تعاون جوانگرایی مدیریتی در سایر بخش‌ها هم اتفاق افتاده؟
من در وزارتخانه خودمان یا سایر بخش‌ها هم دیده‌ام رشد مدیران جوان به سرعت افزایش پیدا کرده اما ما در وزارت تعاون با جدیت بیشتر در حال انجام این کار هستیم و تا جایی که من خبر دارم وزیر محترم به شدت پیگیر اینگونه انتصاب‌هاست اگرچه ممکن است برخی‌ها هم همراهی کاملی با این موضوع نداشته باشند.
ظاهرا نسل جدید مخالف زیاد دارد؟
این موضوع در جای خودش قابل تحلیل است نسل سومی‌ها به دلیل اینکه افراد توانمندی هستند برخی جلوی آنها موضع می‌گیرند ضمن اینکه باید خود هم نسلی‌ها هوای هم را داشته باشند و برای ورود تعداد بیشتری از جوانان به بخش‌های مدیریتی چانه زنی کنند.
خود شما تلاشی برای این موضوع داشتی؟
بله. بخش زیادی از وقت خود من با وجود مشغله‌های کاری فراوان معطوف این است که تعداد بیشتری از جوانان سالم، متخصص و متعهد وارد کار شوند، من تفاوت مدیر جوان و غیر جوان را از نزدیک دیده ام ولی از نزدیک هم با گوشت، پوست و استخوان مقاومت در برابر جوانگرایی را مشاهده می‌کنم.
این مقاومت‌ها از بالا است؟
اتفاقا از بالا مقاومتی نیست، اتفاقا مقامات بالا می‌خواهند اما وقتی به پائین می‌رسد کار به مشکل برمی خورد بیشتر در همان لایه‌های میانی ایجاد مشکل می‌شود.
حالا شما این مدیران جوان را از کجا پیدا می‌کنید به شما معرفی می‌کنند یا خودشان رزومه می‌دهند و یا اینکه شما خودتان کشف می‌کنید؟
اولویت ما جوان‌های درون سیستم هستند که در داخل همین سیستم امکان رشد نداشتند ولی افراد توانمند و پاکدستی هستند ما اولویت را در رشد و ارتقاء این افراد قرار دادیم اما در قسمت منابع انسانی وزارتخانه داکیومنت خوبی از این جوان‌ها در ادارات و شرکت‌ها وجود دارد، ما استفاده از ظرفیت این‌ها را در دستور کار داریم. یک سامانه بارگذاری رزومه هم در وزارتخانه مد نظر داریم که افراد در صورت تایید شدن می‌توانند برای مصاحبه بیایند. یکسری کانال‌های تخصصی هم هست که از آنجا افراد برتری همسو با تفکر دولت معمولا از دانشگاه‌ها معرفی می‌شوند البته باید بگویم که سرعت این اتفاقات کند است ولی این موضوع همواره مورد توجه است که هم جوان‌های توانمند درون سیستم ارتقاء پیدا کنند و هم جوان‌های متخصص در قالب سامانه‌ای که ذکر شد بیایند و از مجموع رزومه‌های ورودی بررسی دقیقی از توانمندی‌ها انجام شود مثلا برای پتروشیمی فراخوان دادند که افراد توانمند در قالب آزمون برای مصاحبه دعوت می‌شدند و از این طریق یک نظام شایسته‌سالاری مورد توجه واقع می‌شود.
بنابراین یک سیستم گزینش غربالگری هم برای این انتصاب‌ها هست؟
بله. از طریق آزمون و مصاحبه این گزینش انجام می‌گیرد و میانگین حاصل از این دو در گزینش نهایی فرد تاثیر دارد.
برنامه‌ای تحت عنوان واگذاری شرکت‌های پتروشیمی به تعاونی‌ها داشتید، چه نتایجی بدست آمد؟
فقط بحث پتروشیمی‌ها نبوده ما به صورت کلی گفتیم واگذاری در شرایط برابر به تعاونی‌های دارای اهلیت مالی، اهلیت مدیریتی و دارای سرمایه اجتماعی در دستور کار است چون مثلا اگر همین هفت تپه نوعی یک تعاونی داشت که کارگرانش عضو آن تعاونی بودند و سهام آن را مال خودشان می‌دانستند هیچ وقت حواشی اخیر برای آن اتفاق نمی‌افتاد چون آنها خودشان را ذینفع و سهامدار می‌دانستند و در نتیجه اتفاقات اخیر برای آنها رخ نمی‌داد از سوی دیگر تعاونی‌ها در موقعیت برابر در صورت داشتن 3 شرطی که ذکر کردم عادلانه تر هستند چون افراد بیشتری سود می‌برند و همان افراد محافظت بیشتری از آن سرمایه‌ها و دارایی‌های خود می‌کنند.
اقدامی برای این نوع واگذاری آغاز شده؟
ما شروع کرده‌ایم و همین الان یک شورای واگذاری در وزارتخانه شکل گرفته که البته نهادهای نظارتی هم در آن عضو هستند و مثلا شرکت‌های شستا که قرار است واگذار شوند، صورت‌های مالی شان اخذ می‌شود و در اختیار اتحادیه‌های تخصصی برای بررسی قرار می‌دهیم اما چون اولین بار است که می‌خواهیم این سیاست را دنبال کنیم عجله‌ای نداریم می‌خواهیم ولو یک مورد این گونه انجام شود اما به صورت درست.
در حوزه پتروشیمی که گفتید، اتحادیه صنایع پائین دست پتروشیمی‌ها با شستا طرح‌های مقدماتی مبنی بر اینکه آیا می‌شود یک سرمایه‌گذاری مشترک بین بخش تعاون و شستا انجام شود را دارند بررسی می‌کنند یعنی سرمایه‌گذاری مشترک ایجادی و نه در قالب واگذاری چون ما به دنبال ارزش افزوده جدید هستیم.
تاثیر فرآیند تعاونی شدن مشخصا شامل چه مواردی است؟
مثلا الان اتحادیه‌های پائین دست بخش پتروشیمی ما شامل 5200 کارخانه و کارگاه هستند که اگر اینها بیایند و سهام غدیر را بگیرند این جنبه اطمینان بخش ایجاد می‌شود که تولیدات آنها مستقیم و بی واسطه به بازار می‌رسد یعنی جریان دلالی حذف می‌شود. در حال حاضر تعاونی‌های تولیدی در نبود این فرآیند مجبور می‌شوند همان چیزی را که تولید می‌کنیم از چند واسطه به قیمت بالاتر بخرند اما اگر ما سیستمی ایجاد کنیم که واسطه‌ها و دلال‌ها حذف شوند هزینه نهایی تولید هم کاهش پیدا می‌کند.
این ایده مخالفان قَدَر هم دارد؟
واقعیت این است که ایران کشوری در حال توسعه است و فضای اقتصادی آن یک فضای سیاست‌زده به نظر می‌رسد. یعنی اگر کسی بخواهد یک کار درستی را انجام دهد روند پروسه را با مشکل روبرو می‌کنند و با سنگ اندازی جریان کار را دچار مشکل می‌کنند در این شرایط رسانه‌هایی مثل روزنامه آفتاب یزد باید به کمک ما بیایند تا من مدیر از اقدامی که در راستای منافع ملی است نترسم اما متاسفانه در بیشتر موارد برنامه‌های توسعه‌ای با نگاه‌های سیاسی همراه است که همین موضوع سرعت انجام کار را کند و لاک پشتی می‌کند.
در زمینه جذب سرمایه‌های خارجی یا ایرانیان خارج به بخش تعاونی چه اقداماتی صورت گرفته است؟
در این باره ما برنامه‌های خوبی داشتیم که با تحریم‌های امریکا منافذ اجرای خوب آن تا حدودی بسته شد بی شک تعاونی‌ها می‌توانند باعث رونق شوند و در شرایط سختی و فشار تاب آوری اقتصادی را افزایش دهند. گاهی برخی ایرانیان خارج حاضرند بیایند برای شهر خودشان یعنی جایی که به آن احساس تعلق می‌کنند سرمایه‌ای برای توسعه بیاورند اما اکنون این شرایط تحریم مانع شده است. ما برنامه این کار را هم ریخته بودیم الان آمدیم سراغ سرمایه‌های خرد ایرانی‌های داخل ایران.
طرح خاصی در این زمینه دارید؟
ما دنبال چنین رویکردی هستیم که در همین راستا «طرح تامین مالی خرد تضمین شده» را ارائه کردیم ما در صندوق ضمانت سرمایه‌گذاری از طرح‌های جوانان در حوزه‌های تعاونی استقبال می‌کنیم و اگر طرحی تایید شود امکان سرمایه‌گذاری مستقیم بر روی طرح مذکور وجود دارد و ما اصل سرمایه را هم تضمین می‌کنیم این تضمین برای این است که چون ما شاهد افول سرمایه‌های اجتماعی هستیم و در واقع به نظر می‌رسد جامعه به سمتی رفته که تا حدودی اعتماد مردم به مردم و سیستم اجرایی از بین رفته از همین رو ما اصل سود و سرمایه را برروی طرح‌های تایید شده در بخش جذب سرمایه‌های خرد حاضریم تضمین کنیم. اگر سرمایه‌های خرد جذب شوند می‌توانیم آنها را مستقیم به سمت تولید ببریم چون پول در بانک که می‌رود به سختی می‌تواند وارد چرخه تولید شود ما این طرح جدید را به صورت پایلوت در روز جهانی تعاون اجرا کردیم.
آمار جدیدی از میزان اشتغال در بخش تعاون دارید؟
ما طرح‌های جدیدی را افتتاح کرده‌ایم در دهه فجر گذشته 250 طرح و در روز نخست هفته تعاون 430 طرح را در دست اقدام داشتیم که ارزش آنها 1500میلیارد تومان بود که فرصت شغلی 18 هزار نفری ایجاد کرد.
ما برای تکمیل زنجیره‌های ارزش در بخش تعاون و اینکه فقط از تولید مبتنی بر نیاز بازار باید حمایت شود باید بپذیریم که دولت سرمایه گذاری خوبی در گام نخست انجام داده که در گام دوم باید به سمت تثبیت بازار برویم پنجره فرصت خیلی خوبی مقابل ما باز شده است در واقع کاری که امریکا با اقتصاد ما کرده یک طرف آن تهدید است طرف دیگر آن فرصت است. ما مزیت پذیری به شدت بالایی در رقابت‌پذیری کالاهایمان پیدا کرده‌ایم گرچه ممکن است در این میان هزینه‌های مبادله بالا رفته باشد به این معنی که نرخ دستمزد و نرخ‌های مشابه تا بخواهد خودش را با نرخ دلار تطبیق دهد حدود 3 سال زمان می‌برد اما در مجموع ما با یک پنجره طلایی فرصت روبرو هستیم که برای بازار محصولات ایرانی یک فرصت محسوب می‌شود.
ما با معاونت محترم اشتغال دنبال این هستیم که این زنجیره‌ها را تکمیل کنیم و به جای حمایت منفرد از بنگاه‌ها کمک کنیم که این زنجیره تکمیل شود تا در بحث برند سازی و استاندارد‌سازی کالا در چارچوب توسعه بازار عمل کنیم تا بنگاه‌های خرد و کم‌تجربه فرصت و شانس بیشتری برای خودنمایی داشته باشند.
ظاهرا تسهیلات ارزان قیمت و هوشمند برای طرح تاب در نظر دارید درست است؟
ما از 3 کانال برای تامین منابع این وام رفتیم از صندوق توسعه ملی درخواست 500 میلیون دلار کرده بودیم که هم برای افزایش سرمایه بانک توسعه تعاون و هم اهرمی برای نرخ تسهیلات پائین تر که این اقدام ما به جایی نرسید.
چرا؟
چون به خاطر تحریم اولویت‌های کشور تغییر پیدا کرد سپس ما را به سمت تبصره 18 فرستادند که تبصره 18 موضوع اشتغال را شامل می‌شود اما در این خصوص هم سازمان برنامه گرچه در کمیته فنی طرح ما را تایید کرد و سران قوا هم از آن استقبال کردند اما به خاطر بودجه سال 97 موضوع بی نتیجه رها شد.
ما برای معطل نماندن طرح ترجیح دادیم کل آن را با هم شروع نکنیم الان با معاونت اشتغال قرار گذاشتیم رسته به رسته بررسی‌ها را شروع کنیم و رسته محور تسهیلات بزرگ را به بنگاه‌های بزرگ و صاحب برند بدهیم و اتکای ما در این مرحله منابع داخلی است که خرد خرد ارائه می‌دهیم یک اقدام دیگر اینکه با سازمان برنامه و بودجه توافق کردیم که از محل باقی مانده تبصره 18 سال 97 اولویت را به تعاونی‌ها بدهیم در نتیجه ما معطل تسهیلات برای طرح تاب نیستیم.

برای تعاونی‌های مرزنشین چه برنامه‌هایی دارید؟ به خصوص که اخباری درباره مهاجرت کارگران ایرانی به عراق برای کار داشتیم.
این تعاونی‌ها قبل از اینکه ما بیاییم از لحاظ تعداد و تعرفه شرایط خوبی نداشتند وقتی ما آمدیم هم از لحاظ تعداد کالا و هم تعرفه شرایط را بهبود دادیم بطوریکه شاخص‌ها دوبرابر با بهبود کیفی نسبت به قبل روبرو شد و این امر به توسعه و رونق اقتصاد مرزنشینان کمک شایانی کرد چرا که اعتقاد داریم معیشت مرزنشینان ما صرفا یک مقوله اقتصادی نیست بلکه توانمندسازی آنها برای ما اهمیت بیشتری دارد که این هدیه‌ای بود از طرف دولت. و امیدواریم بدهی‌های دولت به بخش تعاون به‌نحوی داده شود.