از پلاک ماشین محو کن‌ها تا مغز خالی کن‌ها!

آفتاب یزد- گروه اقتصادی: روی آوردن برخی افراد به شغلهای عجیب وغریب که برای جامعه ما تازگی دارد در غیاب ایجاد فرصتهای شغلی توسط دولت، این روزها بسیار باب شده است. شغلهایی که آنقدر عجیب و بعضا خنده دار هستند که ذکر آن برای دیگران می‌تواند بساط خنده آنها را فراهم کند. اما چرا جامعه ما به این مشاغل روی آورده‌اند؟ آیا بیکاری در جامعه ما آنقدر زیاد است تا ما به چنین مشاغلی روی بیاوریم. برای بررسی این امر لازم است ابتدا به ذکر برخی از این مشاغل بپردازیم.یکی از مشاغل جدید ابداعی عجیب وغریب این روزهای جامعه ما آدم جمع کنی است. یعنی شغل واقعی عده‌ای تدارک دیدن و مهیا کردن افراد برای حضور در همایش‌ها و مراسم‌هاست. به نحوی که بنا به خواسته کارفرما او می‌تواند سالن یک همایش را در ظرفیتی بین 500 تا 1000 نفر پر کند. شغل این فرد سامان دهی و مدیریت این افراد است و در زمان انتخابات کارش سکه است. او یکی از مهم‌ترین افراد برای گرم کردن میتینگ‌های سیاسی است.
> میوه رنگ کن
حکایت همان حکایت گنجشک را رنگ کردن و جای قناری فروختن است. مسئولیت رنگ‌ کار مرکبات این است که با کمک مواد شیمیایی مانند گاز اتیلن و بخار آب کافی به محصولات نارس چیده شده رنگ و ظاهری طبیعی ببخشد و کاری کند که این میوه‌ها کاملا رسیده به نظر برسند.
> زهرمار گیر


این افراد از مارهای سمی مثل کبرا و زنگی زهر می‌گیرند. زهرمار در صنایع دارویی و برای تولید پادزهر استفاده می‌شود. این کار بسیار خطرناک است اما به دلیل گران بودن زهرمار، این شغل متقاضی زیادی دارد.
> قلیان موتوری
هستند افرادی که قلیان را آماده استعمال کرده و برای فرد متقاضی ارسال می‌کنند. بنابراین اگر کسی هوس کند قلیان استعمال کند باید با این افراد تماس بگیرد. البته گاهی این افراد در کنار قلیان غذاهای سنتی هم سرو می‌کنند.
> نوبت‌گیر
نوبت‌گیرها در کار خرید و فروش زمان هستند. آن‌ها از زمان خود می‌زنند. از وقت استراحت خود می‌زنند. صبح علی‌الطلوع نوبت می‌گیرند و نوبت گرفته شده اول را به افرادی که مشغله دارند و نمی‌توانند ساعت‌ها در صف بایستند، می‌فروشند. در واقع کار آن‌ها خرید و فروش زمان است. نوبت‌گیرها در بانک‌ها حضور دارند و برای این که شما یک ساعت در صف نایستید نوبت خود را به شما می‌فروشند.
> گردآورنده حیوانات
کسانی هستند که به جمع‌آوری حیوانات علاقمند هستند. جالب است بدانید برای ساخت فیلم‌ها و مستندهای مختلف گاهی به حضور حیوانات نیاز است. در این مواقع به سراغ افرادی می‌روند که حیوانات و حشره‌های مختلف جمع‌آوری می‌کنند.
> پلاک ماشین محو کن ها
یکی از شغل‌هایی که به خاطر محدودیت‌های ترافیکی در شهرهای بزرگ ایجاد شده شغل محو کن پلاک است به نحوی که این افراد برای ثبت نشدن پلاک ماشین‌های متخلف توسط دوربین‌های طرح ترافیک، کارهای زیادی انجام می‌دهند از جمله نشستن روی کاپوت و...
> تست کننده‌های بو
تست کننده‌های بو، معمولا در صنایع مختلف مشغول به کار می‌شوند. این افراد یا به استخدام کارخانه‌های تولید دئودورانت در می‌آیند یا ممکن است در شرکت‌های تولید کننده‌های دهانشویه استخدام شوند.
> مغز خالی کن
مغز گاو و گوسفند برای خیلی‌ها یکی از لذیذترین غذاهای جهان است. مغز خالی کنی شغلی رسمی و محترمانه است و فردی که چنین حرفه‌ای را انتخاب می‌کند باید هر روز در کشتارگاه‌ها حاضر شود، سر حیوان ذبح شده را روی میز قرار دهد یا به یک قلاب آویزان کند و سپس جمجمه را بشکافد و مغز آن را که غذایی بسیار لذیذ محسوب می‌شود، خارج کند.
> گریه‌کن مجالس ترحیم
برخی افراد سنتی علاقه‌مند هستند که در مراسم آن‌ها جمعیت قابل توجه و پرشوری حضور داشته باشند. برای پاسخگویی به این نیاز موسسات خاصی وجود دارند. این موسسات توانایی این را دارند که مراسم عزا و تشییع را پرسوز و گداز برگزار کنند به نحوی که اطرافیان با خود بگویند فرد متوفی چقدر شناخته‌شده و محبوب بوده است.این دستمزد ساعتی محاسبه می‌شود و جالب این‌که این شغل جنبه جهانی هم دارد و گروه‌های مختلفی به ویژه در آفریقا به این شغل مشغولند!
> خط نگهدار تاکسی
هدایت مسافران به تاکسی، مسئولیت خط نگه دار تاکسی است. دستمزد این افراد از رانندگان غیرخطی تامین می‌شود. در مواقعی که ترافیک زیاد است و رانندگان خطی نمی‌توانند در موعد مقرر به ایستگاه برسند، خط نگه دار به رانندگان غیر خطی راه می‌دهد و در ازای این کار مبلغی را دریافت می‌کند.
> ساقدوش عروس
برخی از خانم‌ها که دوست دارند ساقدوش حرفه‌ای داشته باشند اما در دوستان و آشنایان خود کسی را سراغ ندارند، به همین منظور به سراغ افرادی می‌روند که در ازای دریافت مبلغی، نقش ساقدوش عروس را ایفا می‌کنند. این افراد در فیلم، عکس‌ و مراسم عروسی نقش ساقدوش را ایفا می‌کنند.
> جدا‌کننده جوجه نر از ماده
فردی که این شغل را انتخاب می‌کند هر روز باید میان جوجه‌ها راه برود تا بتواند جوجه‌های نر از ماده را سوا کند‌‌‌ اما فهمیدن این موضوع که این جوجه‌ها تبدیل به مرغ یا خروس می‌شوند اصلا کار ساده‌ای نیست و افراد باید آموزش‌های مخصوص ببینند و مهارت‌های لازم را کسب کنند. در ابتدا این شغل متقاضی زیادی دارد اما زمانی که افراد متوجه دوره‌های زمان بر این شغل می‌شوند از این شغل انصراف می‌دهند.
> چرا به این سمت آمدیم؟
اما چرا جامعه ما به چنین مشاغل عجیبی روی آورده است؟ جعفر بای جامعه شناس در گفت‌وگو با آفتاب یزد در این خصوص گفت: بر اساس دیدگاه اندیشمندان جامعه شناس انسانها کار یا شغل را برای ترس از گرسنه ماندن و بقا انجام می‌دهد. یعنی در ابتدا تمام کوشش آدمی مرهون این نکته است که کار کند تا مبادا گرسنه بماند. این ترس او را به سمت کار وتلاش و فعالیت و شکوفا کردن توانایی‌ها واستعدادهایش می‌کشاند.
وی ادامه داد: اما کاروشغل غیر از آن که باعث کسب درآمد وپول می‌شود، به انسان اصالت می‌دهد.به عبارتی باعث هویت و شخصیت و اصالت و به دست آوردن بخشی از جایگاه ومنزلت اجتماعی او می‌شود.انسان بیکار در جامعه به عنوان یک عنصر سربار تلقی می‌شود و واژه بیکار و بیعاری نوعی توهین برای انسانها محسوب می‌شود.
وی افزود: این مسایل پیش نیازهای دستیابی به شغل است تا در ابتدا گرسنه نماند و بعد به دنبال جایگاه اجتماعی و هویتی خود است تا ننگ بیکاری بر پیشانیش نچسبد وسربار جامعه نباشد.در طبقه‌بندی افراد جامعه بر اساس گروه سنی 15تا65سالگی، سنینی هستند که به آن گروه اشتغال می‌گویند.انسانها ناچارند در این سنین شغلی را داشته باشند تا امرار معاش کنند وبیکار نباشند.گروه سنی زیر 15سال وبالای 65 سال را اصطلاحا گروه سربار می‌گویند یعنی از نظر جامعه شناسی این گروه مصرف‌کننده هستند وسایر افراد خارج از این سنین در گروه شاغلین مواد وتولید‌کننده هستند.
این جامعه شناس ذکر کرد: ما می‌گوییم مگر می‌شود انسان در سن اشتغال وفعالیت اجتماعی واقتصادی باشد و شغلی نداشته باشد؟ چرا که انسان ذاتا موجودی تلاشگر وکنجکاو است که آرام نمی‌گیرد ودر تلاش وتکاپو است.یعنی به هر آب وآتشی می‌زند تا شغلی را برای خود تدارک ببیند. در گذشته وجوامع سنتی قدیم مشاغل تقریبا موروثی بود یعنی از والدین به فرزندان می‌رسید. زرگر زاده زرگر می‌شد و کفاش زاده کفاش اما هم اکنون با تغییرات اجتماعی وبه وجود آمدن مشاغل جدید تکنولوژی‌های نوین وضعیتی در جامعه به وجود آمده که انسانها نمی‌توانند به مشاغل سنتی موروثی ادامه بدهند یا اصلا این مشاغل از بین رفته‌اند مثل شغل نعل‌بندی در قدیم یا پالان دوزی که امروزه تغییر شکل داده وبا رشد تکنولوژی خودروسازی به تودوزی داخل ماشین تبدیل شده است.
جعفر بای با ذکر این نکته که انسانها در تلاشند به هر طریقی شده مهارت کسب کنند واین مهارت آموزی از تلاش برای درس خواندن و قبولی در دانشگاه ورسیدن به مدارک ومدارج عالیه وکسب مهارت به شغلی مناسب دست یابند، تصریح کرد: شغل برای انسان شخصیت فراهم می‌کند. انسان در طول زندگی سه انتخاب کلیدی و اساسی دارد. اولین آن انتخاب رشته تحصیلی ودومینش انتخاب شغل ومورد سوم انتخاب همسر است. این سه انتخاب کل زندگی او را تحت تاثیر می‌گذارد.حتی این که آدمی چقدر عمر کند به شغلی که در آن مشغول است ارتباط دارد. این که در طول زندگیش چه بیماریهایی را می‌گیرد به شغل و سپس تفریحات و مسافرتهایش واین که چه غذایی بخورد بستگی دارد.
وی خاطرنشان کرد: شغل مهم است چرا که ما در روابطمان اول اسم طرف را می‌پرسیم وبعد شغلش را چرا که شغل انسان یک بخش هویتی و تعیین‌کنندگی دارد و اساس و بنیان زندگی هرفردی را تشکیل می‌دهد. حالا به هر دلیلی که جامعه شغل ایجاد نکند چرا که اشتغالزایی کاری سرمایه بر است و دولتها برای شغل شهروندان خود مکلفند بودجه‌های هنگفتی را اختصاص دهند وشرایط رفاهی حمایتی مردمشان را فراهم کنند.
> اشتغالزایی وظیفه دولت است؟
وی گفت: اگرچه اشتغالزایی وظیفه ذاتی دولتها به خصوص در عصر حاضر نیست اما کارآفرینی را به عنوان پدیده‌ای در دستور کار شهروندان قرار می‌دهیم تا این بخش از وظایف دولت به گروهی از انسانهای فعال منتقل شود.انسانهایی که توانایی دارند جای دولت برای همنوعان خود اشتغالزایی کنند. بنابراین این افراد فارغ التحصیلان دانشگاهی هستند که با مبارزه ورقابت خود کار آفرین می‌شوند ودیگر همنوعان خود را سرکار می‌برندو برایشان شغل ایجاد می‌کنند.
این جامعه شناس با ذکر این نکته که اگر نظام آموزشی کشور این توان را داشته باشد که انسانهای کارآفرین تربیت کند وفعالیت آنها را مدیریت کند بسیاری از مشکلات اشتغالزایی حل می‌شود، گفت: در کشورهای پیشرفته نظام آموزشی آنها به دنبال پرورش نسل کارآفرین است. در این کشورها نرخ بیکاری پایین است وافراد انتخابی آزاد در شغل خود دارند. قطعا اگر نظام آموزشی ما نیز این توانایی را داشت که عناص کارآفرین را تربیت کند انسانهایی خلاق و مبتکر داشتیم که به کاری مفید روی می‌آوردند و در خلا نبود شغل به مشاغلی عجیب و غریب نظیر آنچه که در جامعه ما می‌بینیم روی نمی‌آوردند.مشاغلی مانند پلاک ماشین محو کن و نوبت گیر و میوه رنگ کن و... ما اگر انسانهای خلاق و مبتکر بار می‌آوردیم فرد به دنبال کاری مفید بود، شغلی که بتواند در تولید ناخالص ملی تاثیر داشته باشد و ثروت ملی را افزایش بدهد. ما شغلی را شغل می‌دانیم که مولد باشد و در ارتقای ثروت ملی
تاثیر بگذارد.
> نظام آموزشی ناکارآمد
وی افزود: اگر سیستم آموزشی و محتوای دروس درسی و دانشگاهی ما برنامه ریزی دقیقی داشت به سمت تربیت افراد خلاق می‌رفتیم که کار آفرین تربیت کنند نه عنصر شاغل.ما عنصر شاغل داریم که بسیاری شغلها را انتخاب نمی‌کنند چون عنصر کار آفرین است و می‌گوید من خودم بلدم چه شغلی را برگزینم. متاسفانه جوانهای ما امروزه صبور نیستند و پشتکار ندارند. درگذشته فردی بستنی فروش با تلاش خود که سنتی دست ساز می‌ساخت و می‌فروخت امروز تبدیل به بزرگترین بستنی ساز کشور شده که محصولاتش راصادر می‌کند. یعنی با تلاش و پشتکار و صبوری خود پیشرفت کرد اما جوانان ما امروزه می‌خواهند ره صد ساله را یک شبه بپیمایند.
> نداشتن پشتکار یا روان پریشی برخی جوانان؟
جعفر بای گفت: برخی جوانان ما توکل ندارند ونسبت به آینده ناامید هستند.آنها دوست دارند یا پشت میز بنشینند و هیچ تلاشی نکننددر صورتی که اگر جوان عنصری تلاشگر وفعال باشد با صبوری و بردباری از صفر شروع می‌کند با پشتکار به مرحله متعالی کارش می‌رسد. بنابراین دست به هر کار چیب و پست و من درآوردی نمی‌زند.به نظر می‌رسد کسانی که دست به این کارها می‌زنند به لحاظ تعادل شخصیتی آسیب دیده هستند و روان پریش که حاضرند دست به هر کاری بزنند.
وی ادامه داد: فرد نرمال وبا شخصیت حتی اگر هم بیکار باشد تن به این مشاغل نمی‌دهد چرا که بعد اسم آدم شغل اوست که موید هویت اجتماعی فرد خواهد بود. این جوانان بخشهای آسیب پذیر جامعه هستند که بعضا از سر ناچاری به صورت کوتاه مدت دنبال پول و درمان مرهم زخمشان می‌باشند. افرادی که یا معتادند ونیاز مبرم به پول در کوتاه مدت دارند و یا طبع بالایی ندارند و نمی‌خواهند روی به مشاغلی بیاورند که آستانه تحمل بالا می‌خواهد.